منع نمایش بازیهای جام جهانی فوتبال در مکانهای عمومی چه پیامدهایی داشته است؟
ميتوانستيم فرياد بزنيم، جيغ بكشيم و برنده شدن تيمي را كه هوادارش بوديم در كنار ديگران جشن بگيريم. چهار سال پيش بود كه بازیهای جامجهانی 2010 را در کافه «art» تهران ميدیدیم؛ غريبههايي بوديم در كنار هم كه هورا كشيدنهايمان، ما را به هم مرتبط كرده بود. شور و شعف اين تجربه بهخصوص براي ما زنها جذاب بود، كه هيچوقت پایمان به استادیوم فوتبال نرسيده است. حالا چهار سال از آن بازیها میگذرد و جامجهاني مهمتري نسبت به قبل را پشتسر ميگذاريم. حالا ایران هم در مسابقات جامجهانی حضور دارد و هيجان ما هم بیشتر شده اما قرار است اين هيجان در خانهها محبوس بماند. امسال، هورا كشيدن و شادي كردن جمعي ممنوع است و تماشاي دستهجمعي فوتبال در اماكن عمومي قدغن شده. حالا كه اين گزارش را ميخوانيد، ايران نخستين بازياش را با نيجريه به مساوي رسانده و شاديهای خیابانی هم برگزار شده است. اين شاديها، گرچه ابعاد كمتري نسبت گذشته داشت، اما به هرحال نشان دهنده اين است كه مردم به دنبال كوچكترين فرصتبراي دورهم بودن و تجربه شادي جمعي هستند. شادیای كه همیشه حکومت از مردم ایران به خصوص زنها دریغ کرده است.
فوتبال ديدن در اماكن عمومي ممنوع!
در سالهاي گذشته، سینماها، کافهها و رستورانها شاهد تماشای دستهجمعی فوتبال بودند. اتفاقي نو براي ايرانيان كه همانوقتها هم با مخالفتهاي تندروها مواجه شده بود. امسال هم در آستانه آغاز مسابقات جام جهانی فوتبال، زمزمههایی در این مورد به گوش میرسید اما مدتی پیش پلیس ایران اعلام کرد که مکانهای عمومی از پخش دیدار بازيهاي جامجهاني منع شدهاند. البته این تصمیم پس از تصویب قانون منع ورود بانوان به سینماهای ایران برای تماشای عمومی فوتبال اتخاذ شد؛ قانونی که در آن اعلام شده بود، سینماهایی که فوتبال نشان میدهند، هیچ فرقی با استادیوم ندارند و این مکانها برای حضور بانوان نامناسب است.
نيروي انتظامي با ممنوعيت نمایش عمومی فوتبال براي عموم مردم، در اصل ميخواست خود را از بار اتهامات زنستيزي برهاند، اما با اين كار دوباره بحث ورود زنان به ورزشگاهها به ميان آمد. با نزديك شدن به روز ديدار تيم ملي واليبال ايران با برزيل كه دو روز قبل از بازي تيمهاي فوتبال ايران و نيجريه صورت گرفت، اين بحثها داغتر هم شد، چرا كه اعلام شده بود، زنان برزيلي ميتوانند به استاديوم و تنها زنان ايراني از اين كار منع شدهاند. اما در روز بازی، برخی زنان ایرانی با هماهنگی برزیلیهای میهمان و با لباس تیم ملی برزیل وارد ورزشگاه شدند. این اتفاق برخلاف تبلیغات حکومتی نشان داد كه با ورود زنان به استاديوم، هيچ اتفاق «غيرفرهنگي» و «ضد اخلاقی» قرار نيست رخ دهد. با نگاهي به وبلاگها و پستهاي زنان در فيسبوك، ميتوان فهميد كه منع ورود آنها در استاديوم، تا چه اندازه ابعاد گستردهاي يافته است. «فرنوش» که از تماشاگران بازیهای جامجهانی دوره پیش در سالنهای سینما بوده، در صفحه شخصی خود در فیسبوک نوشته: «خلاف نظر آقایان که میخواهند فضای ورزش را ضدفرهنگ نشان دهند، باید به عنوان ناظر شخصی این فضا در اماکن عمومی اعلام کنم، حضور پررنگتر زنان در ورزش، فرهنگ را نیز به ورزش بازخواهد گرداند. من در نمايشهاي عمومي بازیهای جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقا حضور داشتم و هیچگونه شنائت و بددهنی نشنیدم.»
درِ استاديوم كه بسته نيست!
گرچه فرنوش و امثال فرنوش، از اينگونه حرفها زياد زدهاند، اما نيروي انتظامي یک سال بعد از جامجهاني ۲۰۱۰ و هم زمان با جام ملتهای آسیای ۲۰۱۲، پس از پخش عمومی تنها چند بازی، نمایش عمومي بازیها را ممنوع کرد. ممنوعيتي كه تا امروز به طول انجاميده است. اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران همان زمان درباره اين ممنوعيت اينطور توضيح داد: «نمایش عمومی فوتبال در سایر کشورها به دلیل عدم پخش آنها از تلویزیون است و مردم مجبورند ضمن حضور در سینماها با پرداخت پول مسابقه را تماشا کنند. در نتیجه در ایران نیازی به پخش آن از سینماها نیست.»
حدود چهار سال پيش، حتي محمود احمدينژاد (رئيسجمهور وقت ايران) هم در قامت دفاع از حقوق زنان، در مقابل همفكرانش ايستاد و ورود آنها به استاديوم را باعث تلطيف فضاي ورزش دانست. با پخش سخنان او كار تا جايي بالا گرفت كه حتي آيت الله مصباح يزدي كه از طرفداران اصلي اش بود، پا به ميدان گذاشت و ورود زنان به استاديوم را حرام اعلام كرد. نكتهاي كه با هيچكدام از فتاواي فقهي مراجع همخواني ندارد. چرا كه طبق رسالههاي فقهايي همچون گلپايگاني، اراكي، خميني و ديگران، زن و مرد در صورتي نميتوانند كنار يكديگر قرار بگيرند كه در اتاقي در بسته باشند، يا شائبه فعل حرام در ميان باشد. چيزي كه مطمئنا در یک استاديوم ورزشی وجود نخواهد داشت.
فوتبال يا يكسالگي روحاني؟
اینبار برای فراهم آوردن مقدمات شادیهای خیابانی، کسب تساوی در بازی ایران و نیجریه هم کافی به نظر میرسید. در ميانههاي نيمه دوم بود که پيامكهایي بين مردم ردوبدل شد و آنها را دعوت به تجمع بعد از بازی كرد. مردم امتياز مساوي مقابل تیم قهرمان آفریقا یعنی نیجریه را شيرين دانستند و به خیابان ریختند تا در حضور نیروهای امنیتی پلیس شادی کنند. اینها همه در حالی بود که از چند روز پیش، هواداران حسن روحانی (رئیس جمهور ايران) منتظر فرصتی برای برپایی جشن یکسالگی ریاستجمهوری کاندیدای محبوبشان بودند و حالا در یکسالگی، به خیابانها آمده بودند تا برای موفقیت تیم ملی ایران شادی کنند. همين موضوع هم اين شائبه را ايجاد كرد كه پيامكهاي ارسالي، ارتباطي با هواداران روحاني داشته است. گرچه خیابانها مانند شاديهاي جمعي قبلي شلوغ نبود، اما عادل فردوسیپور، تهیهکننده و مجری برنامه« ۲۰۱۴» همان شب اعلام کرد تصویربردارانش که برای ضبط تصاویر شادی مردم به خیابانهای تهران رفته بودند به علت ازدحام نتوانستند تصاویر خود را به برنامه برسانند.
البته شاديهاي جمعي فقط به خيابانها اختصاص نيافت؛ عدهاي مانند روزهای پیش به شبکههای اجتماعی هجوم برده و در فیسبوک، توییتر و... اظهارنظر کردند. البته آنها هم که به خیابانها رفته بودند ساعاتی پس از حصول تساوی مقابل نیجریه و در حالی که تهران به صبح روز سهشنبه نزدیک میشد، در شبکههای اجتماعی، تظاهرات پشت مانیتوریشان را ادامه دادند و از بازی ایران و مشاهداتشان در خیابانها نوشتند.
اگر همه این اتفاقها را به عنوان پیامدهای منع نمایش بازیها در مکانهای عمومی در نظر بیاوریم، همه حقیقت را نگفتهایم، اما بدیهی است که این عامل، در بروز جدیتر این اتفاقها نقش عمدهای داشته است. وقتی به این اتفاقها، رونق چشمگیر کاسبی نصابان ماهواره در این چند روز و همچنین روی آوردن بیش از پیش به شبکههای کارتی برای تماشای فوتبالها را هم اضافه کنیم، فهرست پیامدهای منع نمایش عمومی بازیها را کاملتر کردهایم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر