7/7/77! بسیاری از اقوام و ملل دنیا، هفت را عدد شانس مینامند اما این همه هفت کنار هم برای بهاییان نه تنها نماد شانس نیست، بلکه یادآور روزی سخت است. در این روز، ماموران دولت ایران با حمله به کلاسهای درس خانگی، تا آنجا که توانستند، تجهیزات و جزوات آموزشی آنان را از بین بردند.
آن روز بسیاری از اساتید و دانشجویان دانشگاه بهاییان ((Bahá'í Institute for Higher Education که به B.I.H.E معروف شده است، دستگیر، شکنجه و زندانی شدند.
سابقه تاسیس دانشگاه به سال 63 باز می گردد. روزگاری که دیگر برای بهاییان محرز شده بود فرزندانشان از تحصیلات دانشگاهی در ایران محروم هستند، بنابراین با محوریت تحصیلکرده های جامعه بهایی تصمیم به تاسیس دانشگاهی برای خودشان گرفتند.
در سال های اخیر، بسیاری از بهاییان ساکن ایران در زندان اوین تاوان تدریس در B.I.H.E را میپردازند، مانند کیوان و کامران رحیمیان و فاران حسامی که اعضای یک خانواده هستند و جرمشان تدریس در این دانشگاه مجازی است. این دستگیریها همچنان ادامه دارد.
چند روز پیش، ماموران دایرهی اجرای احکام با هجوم به خانهی نسیم باقری او را به جرم تدریس در این دانشگاه دستگیر کردند. فرهاد یکی از فارغ التحصیلان این دانشگاه است. او روز هفتم مهر ماه سال 77 را به روشنی به یاد دارد و میگوید: «بهاییان با یک موسسه در منطقه غرب تهران قرارداد بسته بودند و کلاسهای رفع اشکال را که برای هر درس حداکثر سه بار در طول ترم برگزار میشد در آنجا برگزارمیکردند. آن روز کلاس آمار داشتیم و موسسه بودیم که ریختند، کلاس را تعطیل کردند، جزوهها را پاره و استاد و صاحب موسسه را هم بردند.»
فرهاد، بعد از گذراندن دروس مقطع کارشناسی رشته حسابداری در دانشگاه B.I.H.E راهی کانادا میشود: «دانشگاه های کانادا جزو اولین دانشگاه هایی بودند که مدرک ما را قبول کردند. البته دوستانی که اولین گروه این دانشگاه بودند، آنقدر تلاش کرده بودند و درس خوانده بودند که راه را برای نفرات بعدی بازکردند.» او بعد از گرفتن مدرک کارشناسی ارشد حسابداری از دانشگاه اتاوا به ایران بازگشته و به جمع اساتید B.I.H.E پیوسته است:«ما اعتقاد داریم که فقط خودمان میتوانیم به یکدیگر کمک کنیم. برای همین هرکسی که در خارج از ایران تحصیل میکرد به ایران برمیگشت تا داشتههایش را با بچههای دیگر تقسیم کند.»
او اساتید دانشگاه B.I.H.E را به سه دسته تقسیم میکند و میگوید: «یکسری از اساتید بهاییانی بودند که قبل از انقلاب تحصیل کرده بودند. یکسری از اساتید بچههایی بودند که فارغ التحصیل B.I.H.E بودند و در خارج از ایران ادامه تحصیل میدادند و برمیگشتند و سری سوم اساتید غیر بهایی دانشگاه های دولتی بودند که با نام مستعار با B.I.H.E همکاری میکردند.» به خاطر مسائل امنیتی هویت اساتید غیر بهایی، تنها برای مسئولان ردهبالای دانشگاه مشخص بوده و دانشجویان و اساتید دیگر از هویت این اساتید اطلاعی نداشتند.
اخراجیها
بعضی از بهاییانی که از دانشگاههای کانادا، مدرک کارشناسی ارشد و یا دکترا دریافت کرده بودند، پس از آمدن به ایران موفق به دریافت شغل دولتی شدند. مهراد یکی از کسانی است که برای مدتی جذب قسمت مهندسی یکی از پروژههای دولتی میشود: «من با مدرک فوق لیسانس از کانادا در یک شرکت دولتی مشغول شدم اما انگار یکباره بخشنامهای آمد، از تمام کسانی که مدرک فوقلیسانس و یا دکترایشان از دانشگاه های کانادا بود، مدرک لیسانس را هم خواستند. از من هم این مدرک را خواستند.» او با اشاره به اینکه در دیانت بهایی تقیه وجودندارد، میگوید: «من هم همان زمان گفتم که بهایی هستم و مدر ک لیسانسم را از دانشگاه خودمان گرفتم.» او همان روز از کار اخراج شده است.
اخراجها بهاییان فقط مختص کارهای دولتی نیست. دانشجویان زیادی در سالهای گذشته به خاطر اعتقاد به دیانت بهایی از دانشگاهها اخراج شدهاند. مسئولان امر این موضوع را انکار میکنند اما اخراجها همچنان ادامه دارد.
انیسا سال 90 در رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بین المللی قزوین پذیرفته شد. او هنگام پرکردن فرم ثبت نام در مورد پرسش مذهب، از میان گزینههای اسلام، مسیحیت، کلیمی،زرتشتی و سایر، گزینهی سایر را انتخاب کرده: «ترم سه بودم که از حراست دانشگاه تماس گرفتند و گفتند: شما گزینه سایر را انتخاب کردید. مذهبتان چیست؟ وقتی گفتم: بهایی. گفنتند: که باید به حراست دانشگاه مراجعه کنم.»
فردای آنروز انیسا به حراست دانشگاه مراجعه میکند و حراست به او دو راهکار میدهد: «دو تا برگه پیش روی من قرار دادند. در برگهی اول نوشته بود: من قوانین دانشگاه را به قوانین دینم ترجیح می دهم. وقتی گفتم امضا نمی کنم. برگهی دیگری جلوی من گذاشتند که دو خط بود و نوشته شده بود اینجانب انیسا... مطیع محض بیت العدل هستم. آنها بیشتر اصرار داشتند من این برگه را امضا کنم اما چون از امضای این برگه هم خودداری کردم. همان لحظه گفتند شما اخراجی. جالب اینجاست که از زمانی که از حراست دانشگاه بیرون آمدم دیگر نه کارت دانشجوییام برای گرفتن غذا کار میکرد و نه برای ورود به خوابگاه. من در لحظه اخراج شدم.»
او حالا دانشجوی مترجمی زبان دانشگاه B.I.H.E است اما میگوید: «ارتباط با دانشگاه خیلی سخت است. باید مراقب تلفن و ایمیل و همهچیز باشیم و مسائل امنیتی را رعایت کنیم.» او کمی مکث میکند و میگوید: «ما فقط میخواهیم درس بخوانیم اما درس خواندنمان هم زیرزمینی است.»
کامبیز از بهاییانی است که به طور داوطلبانه به این دانشگاه کمک میکند. او میگوید: «زمانی که متوجه شدیم، دیگر تلفن امن نیست. محل کلاسها را به صورت حضوری اطلاع میدادیم. وقتی احساس کردیم، به پست جمهوری اسلامی هم اطمینانی نیست، شخصا جزوات و سوالات را به شهرهای مختلف میرسانم.» او میگوید: در تاریخ 7/7/77 پنج مرتبه، یکسری از نمونه سوالات، آزمونها و جزوات جابه جا شد تا از نابودی آنها جلوگیری شود.
ذوق زدگی برای کلاس حضوری
سارا مظلومی الان دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته M.B.A در دانشگاه هیوستن است. او لیسانس مهندسی عمران را از دانشگاه B.I.H.Eدریافت کرده است. میگوید: «خواهرم در دانشگاه مشهد در رشته پزشکی پذیرفته شد اما سال چهارم به خاطر اعتقاد به دیانت بهایی از این دانشگاه اخراج شد. همین موضوع باعث شد که من کلا قید دانشگاه های دیگر را بزنم و فقط در کنکور B.I.H.E شرکت کنم.»
دانش آموزان بهایی بعد از گذراندن دروس پیش دانشگاهی یا چهارم نظام قدیم با توجه به رشته تحصیلی، رشتههای مورد علاقه خود را انتخاب میکنند و در آزمونی که به صورت هماهنگ در کل ایران برگزار میشود شرکت میکنند: «با توجه به نمره آزمون،معدل پیشدانشگاهی و رشتههایی که به ترتیب اولویت انتخاب کرده بودیم، پذیرش انجام میشد.» او در دورهای در B.I.H.E درس خوانده که کلاسهای رفع اشکال در خانههای بهاییان برگزار میشده: «هربار یک خانواده، داوطلبانه خانهاش را در اختیار ما میگذاشت تا اشکالاتمان را بپرسیم.» او با اشاره به سختیهایی که برای درسخواندن کشیده میگوید: «ما در رشته مهندسی عمران باید درسی را به نام مکانیک سیالات پاس میکردیم. این درس، یک از درسهای سنگین رشتهی ما بود. میدیدم که در دانشگاههای دیگر هفتهای دو تا سه جلسه به این درس اختصاص داده میشود اما ما در کل ترم فقط سه جلسه رفع اشکال داشتیم، یادم میآید که گاهی حدود 8 ، 9 ساعت در خانه یک قسمت کوچک درس را میخواندم تا بتوانم آن را درک کنم و سراغ مبحث بعدی بروم.» او میگوید: « وقتی که در دانشگاه هیوستن ثبت نام کردم و قرار شد در کلاس حضوری شرکت کنم، شب تا صبح از شدت ذوق خوابم نبرد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
دوستان عزیز، با درود، چند سال است که بعضا در اینترنت برای مؤسسۀ بی آی اچ ای عنوان «دانشگاه زیرزمینی» به کار رفته یا می رود، حال آن که در حال حاضر و در موقعیت فعلی رشد آن، مؤسسۀ علمی آزاد مؤسسه ای «غیر رسمی» است. قربانتان، نوید