پس از انتخابات پر مساله سال 1388 کمتر کسی امید داشت که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران تن به یک انتخابات سالم بدهد؛ به ویژه آنکه شورای نگهبان صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد کرد و فرماندهان و شخصیتهای ذینفوذ در سپاه پاسداران از ضرورت هدایت آرا عمومی شهروندان و «مهندسی انتخابات در راستای ارزشهای انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت» سخن گفتند. در چنین شرایطی این حسن روحانی بود که توانست اکثریت آراء را به دست آورد و بسیاری از تحلیلگران را شگفتزده کند.
بررسی توزیع آراء نامزدهای ریاست جمهوری ایران در نقاط مختلف ایران نشانگر تاثیرگذار بودن آراء مناطق دور از مرکز و اقلیت نشین ایران است. به گونهای که میانگین آراء حسن روحانی به عنوان پیروز انتخابات در مناطق اقلیت نشین ایران بیشتر از میانگین آراء او در استانهای مرکزی کشور است.
حسن روحانی بیشترین رای را در سه استان سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی به دست آورده است که هر سه از استانهای اقلیت نشین ایران به لحاظ قومی و مذهبی به شمار میآیند. روحانی تنها در سه استان کشور انتخاب اول شهروندان نبوده و محسن رضایی جای او را گرفته است.
محسن رضایی در خوزستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد توانسته است از روحانی پیشی بگیرد. خوزستان زادگاه او به شمار میآید و بخشی از شهروندان ساکن در این استان را بختیاریها تشکیل میدهند. بر اساس نظرسنجی شورای فرهنگ عمومی ایران در سال 1389 سی درصد ساکنان استان خوزستان خود را «لر» میدانند. چهارمحال و بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد نیز دو سکونتگاه اصلی قوم بختیاری در ایران به شمار میآیند. رضایی در دو استان ایلام و لرستان هم به ترتیب با 18.6 و 27.8 درصد آراء در جایگاه دوم قرار گرفته است.
همچنین قالیباف در دو استان خراسان رضوی و جنوبی توانسته است بیش از سی درصد آراء را به دست بیاورد که نشان دهنده رای قومیتی ساکنان این سه استان است. همانگونه که سعید جلیلی در استان خراسان جنوبی بیشترین آراء را به نسبت سایر استانهای کشور به دست آورده است.
در انتخابات سال 1384 هم محسن مهرعلیزاده و مهدی کروبی وضعیتی مشابه با محسن رضایی داشتند. مهرعلیزاده در سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل بر سایر رقبای خود پیشی گرفت و مهدی کروبی نیز در استانهای خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، کرمانشاه و ایلام بیش از سایر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری رای جذب کرد.
با توجه به این نکات آیا میتوان گفت؛ رفتار انتخاباتی رایدهندگان ایران قومیتی است؟ چرا مناطق اقلیتنشین ایران به لحاظ قومیتی و مذهبی رویکرد مثبتی به حسن روحانی داشتهاند؟ آیا میتوان رابطه معناداری میان رفتار رایدهندگان و میزان برخورداری استانهای محل سکونت آنان یافت؟
در این باره با خالد توکلی جامعه شناس و پژوهشگر مسائل قومی ایران گفت و گو کردهام.
مولوی عبدالحمید روحانی سرشناس اهل تسنن در ایران گفته است که 90 درصد اهل تسنن ایران به حسن روحانی رای دادهاند، دلیل اقبال عمومی شهروندان مناطق سنی نشین به حسن روحانی - نامزد میانه رو - انتخابات چیست؟
قبل از هر چیز باید گفت که تجربهی انتخاباتهای قبلی به ویژه در سطح ریاست جمهوری نشان داده است که در این مناطق همواره اصلاحطلبان و میانهروها که به عبارتی منتقد وضع موجود نیز هستند از اقبال عمومی برخوردارند. به طور کلی منتقد بودن علت اصلی و عام اقبال مناطق سنینشین به حسن روحانی بوده است. اما به طور دقیقتر دلایل متعددی را میتوان برای رفتار انتخاباتی مردم این مناطق ذکر کرد: بعضی از آنها ایجابی و برخی دیگر سلبی هستند. دلایل سلبی از یک سو عبارتند از عدم موفقیت و ضعف شیوههای حکمرانی اصولگرایان که مبتنی بر تبعیض و نابرابری است، و از سوی دیگر ناکارآمدی آنها که منجر به افزایش مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه میشود. اما اقبال عمومی دلایل ایجابی نیز دارد: اصلاحطلبان و به دنبال آن میانهروها رفتار مبتنی بر احترام بیشتری با گروههای مرجع مردم مناطق سنینشین دارند و تا حد زیادی اعتماد آنها را به دست آوردهاند. در دوران حاکمیت ایشان امنیت، آزادی و امکان تغییر بیشتر فراهم میآید و مطالبات خاص این مناطق بیشتر برآورده خواهد شد.
در مناطقی که اقلیت های قومی و زبانی بیشتری حضور دارند، حسن روحانی پیروز انتخابات است، آیا وعده های انتخاباتی او در این رویکرد مثبت تاثیر گذار بوده است؟
در میان نخبگان و فعالان مدنی کیفیت برنامهی انتخاباتی قطعاً تاثیرگذار است اما در میان عامهی مردم، برنامههای عمومی و امکان بهبود شرایط اقتصادی و برآورده شدن نیازهای عینی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در مناطق کم برخوردارتر ایران -مثل ایلام و لرستان- محسن رضایی از سایر نامزدهای اصول گرا پیشی گرفته است. آیا می توان پایگاه رای محسن رضایی در این مناطق را به مدل فدرال اقتصادی مطرح شده او در انتخابات نسبت داد؟
فکر نمیکنم. آنچه موجب شد که ایشان رای بیشتری داشته باشند خاستگاه قومی و حضور در این مناطق در دوران جنگ بوده است. رضایی در تبلیغات انتخاباتی بر «زاگرسنشین» و «لُر» بودن خود تأکید ویژهای داشت. این امر عامل اصلی افزایش رأی وی در این مناطق بوده است.
احزاب قومیتی خارج از ایران شهروندان را به تحریم انتخابات دعوت کردند. با این حال مشارکت شهروندان در مناطق قومیتی تقریبا خوب است. این مشارکت در انتخابات را چگونه می توان تفسیر کرد؟ دور شدن احزاب کردی و قومیتی از جامعه یا تلاش جامعه مدنی مناطق اقلیتی ایران برای پیشبرد اهداف خود در چهارچوب برنامه های اصلاح طلبانه؟
واقعیت این است که اکنون احزاب کردی از واقعیات اجتماعی و سیاسی کردستان و ایران درک چندان درستی ندارند و در چند سال گذشته نشان دادهاند دچار شعارها و برنامههای تکراری و متناقضی هستند که رهایی از آنها برایشان بسیار دشوار شده است. این وضعیت در دوران انتخابات و در اعلام موضع در مورد آن بیشتر خود را نشان میدهد. علاوه بر این از دوم خرداد 1376 به بعد جریانهایی در کردستان شکل گرفتهاند که بر فعالیت مدنی برای دستیابی به اهداف تأکید دارند و از آنجایی که با روشهای کم هزینه، به صورت نسبی دستاوردهای خوبی داشتهاند و با مردم روابط پایدار و درک درستی از مسایل و مشکلات اجتماعی دارند، در میان مردم از مقبولیت برخوردارند و در ایام انتخابات به فعالیت میپردازند. این امور سبب شده است که مردم شرکت در انتخابات را بر عدم شرکت ترجیح دهند. البته تبلیغات و شگردهای حاکمیت و وابسته کردن مردم به حکومت را نیز نباید نادیده انگاشت که به هر حال عدهی نسبتاً زیادی را به پای صندوقهای رأی میکشاند.
در پایان؛ دولت آقای روحانی برای پاسخگوی به این اعتماد باید چه رویکردی در پیش بگیرد. آیا می تواند مطالبات این بخش از جامعه را پاسخ بدهد؟
رفع تبعیضها در تمامی اشکال خود و تمرکززدایی از قدرت بهترین رویکردی است که دولت باید در پیش بگیرد. در امور اقتصادی و سرمایهگذاری، در استخدامهای دولتی، در واگذاری نقشهای سیاسی دولتی چه در سطح منطقهای و چه در سطح ملی، در امور فرهنگی و توجه به ارزشها و عناصر فرهنگی اکنون تبعیض به چشم میخورد. سیاست رفع تبعیض اما آنگاه موفق خواهد شد که نگاه امنیتی به این مناطق برداشته شود و به صورت علمی برای آن برنامهریزی شود. علاوه بر این امکان گسترش فعالیتهای مدنی و سیاسی به کسانی که معتقدند میتوانند به فعالیت سیاسی بپردازند فراهم شود تا مطالبات مردم را نمایندگی و پیگیری نمایند. در حقیقت مطالبات مردم در این مناطق خیلی پیچیده و عجیب و غریب نیست و رهایی از برخی تعصبات و درک واقعیات جامعه همراه با برنامهریزی علمی و منصفانه میتواند بخش مهمی از مطالبات و خواستهها را برآورده سازد.
استان |
درصد مشارکت |
نفر اول |
درصد آراء |
ویژگیها |
آذربایجان غربی |
67.17 |
حسن روحانی |
68 |
اقلیت قومی و مذهبی/ برخوردار |
آذربایجان شرقی |
66.64 |
حسن روحانی |
57.8 |
اقلیت قومی / برخوردار |
اردبیل |
71.5 |
حسن روحانی |
60.5 |
اقلیت قومی / کم برخوردار |
کردستان |
72.31 |
حسن روحانی |
70.8 |
اقلیت قومی و مذهبی / کم برخودار |
کرمانشاه |
68.9 |
حسن روحانی |
59.5 |
اقلیت قومی و مذهبی / کم برخوردار |
ایلام |
78.25 |
حسن روحانی |
56.4 |
اقلیت قومی / کم برخوردار |
لرستان |
67.29 |
حسن روحانی |
55 |
اقلیت قومی / کم برخوردار |
خوزستان |
64.27 |
محسن رضایی |
45.9 |
اقلیت مذهبی و قومی/کم برخوردار |
هرمزگان |
77.21 |
حسن روحانی |
54.4 |
اقلیت مذهبی / کم برخوردار |
گلستان |
88.7 |
حسن روحانی |
59.8 |
اقلیت مذهبی و قومی / کم برخوردار |
خراسان شمالی |
81.36 |
حسن روحانی |
47.1 |
اقلیت مذهبی / کم برخوردار |
خراسان جنوبی |
86.25 |
حسن روحانی |
43.5 |
اقلیت مذهبی / کم برخوردار |
زنجان |
82.3 |
حسن روحانی |
50.2 |
اقلیت قومی / برخوردار |
چهارمحال و ب |
76.2 |
محسن رضایی |
44.4 |
اقلیت قومی / کم برخوردار |
کهکیلویه |
76 |
محسن رضایی |
44 |
اقلیت قومی / کم برخوردار |
بوشهر |
83.75 |
حسن روحانی |
53.8 |
اقلیت مذهبی /کم برخوردار |
توضیح: سنجش سطح برخورداری استانها بر اساس شاخص توسعه صنعتی متوازان و نرخ بیکاری در هر یک از استانها است. نرخ بیکاری به تفکیک استانها را در اینجا ببینید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر