شاید شما هم این روزها در فیسبوک یا سایر رسانههای مجازی با تبلیغات یا فراخوانهای دانشگاه مجازی «ایران آکادمیا» آشنا شده باشید. استادان مشهوری در این دانشگاه فعال هستند و کم نیستند کسانی که در داخل یا خارج از ایران که میخواهند بدانند ایده اصلی دانشگاه، سیاستهای آموزشی و اعتبار مدرک آن چگونه است و چه اندازه میتوان به تداوم کار آن امیدوار بود.
در گفتوگویی انتقادی با دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد دانشگاه پاریس و «شاهین نصیری» از مدیران اجرایی این دانشگاه، سعی کردهایم درباره این پروژه دانشگاهی بیشتر بدانیم.
آغاز فعالیت دانشگاه «ایران آکادمیا» با اوجگیری تلاشهای جمهوری اسلامی برای حذف و یا اسلامیسازی رشتههای علوم انسانی مصادف شده است. در داخل ایران، اعلام آشکار فعالیت دانشگاه، نوعی مقابلهجویی با سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی تلقی شده است. نظر شما در این باره چیست؟
پیوندی- «ایران آکادمیا» نه رقیب نهادهای علمی در ایران است و نه قرار است علیه این یا آن نهاد فعالیت کند. این ابتکار علمی، تلاشی است فروتنانه برای گسترش آموزش و پژوهش در حوزه علوم انسانی رایج در دانشگاههای جهان و نوعی امکان جدید برای یادگیری این علوم. به این اعتبار، «ایران آکادمیا» پیش از هر چیز، یک نهاد دانشگاهی است و هدف رویارویی ایدئولوژیک و سیاسی با نهادهای رسمیرا هم دنبال نمیکند. امکانات «ایران آکادمیا» با دستگاه عریض و طویل آموزش عالی دولتی قابل مقایسه نیست. هدف اصلی، به وجود آوردن یک دیالوگ انتقادی با جامعه علمی ایران با روح و فرهنگ دانشگاهی است. تعریف «ایران آکادمیا» در چهارچوب معیارهای دانشگاهی متعارف دنیا در حوزه علوم انسانی بدان معنا است که نقد، سنجشگری و احترام به آزادیهای کامل آکادمیک در شمار اصول اولیه و اساسی آن خواهد بود.
در سالهای اخیر، برخی رشتههای علوم انسانی در ایران مانند مطالعات زنان و یا حقوق بشر دچار محدویتهای جدی شدهاند و طبیعی است که «ایران آکادمیا» به این حوزهها توجه ویژه داشته باشد.
کار کردن بر روی موضوعاتی مانند زنان، نظام سیاسی، دین و یا حقوق بشر در ایران گاه همان حساسیتهایی را به وجود نمیآورند که کار بر روی طلاق، اعتیاد، بزهکاری و یا فقر. در شرایط کنونی، در بسیاری زمینهها کارهای بسیار جالب و مهمی در ایران انجام میشود که میتوانند زمینهساز یک بحث مقایسهای و سنجشگرانه با خارج از کشور باشند. به همین خاطر است که این ابتکار میتواند به معنای نوعی دیالوگ باز و انتقادی با نهادهای علمی ایران باشد.
در تاریخ آموزش عالی در دنیا هم چنین ابتکاراتی وجود داشته و نقش مهمی هم در اعتلای دانش و پژوهش ایفا کردهاند؛ برای نمونه، در ابتدای انقلاب صنعتی، زمانی که دانشگاههای سنتی اروپا مانند «سوربن»، «اکسفورد» و «کمبریج» حاضر به پذیرش علوم جدید و یا رشتههای کاربردی نبودند، دانشگاههایی در کنار آنها به وجود آمدند که با امکانات و اعتبار کمتر توانستند به تحول آموزش عالی کمک کنند.
نصیری- هدف ما، تقویت فضای آکادمیک آزاد در ایران است که میتواند با استفاده از ظرفیتها و امکانات فضای مجازی تسهیل شود. امروزه مرزهای جغرافیایی (حداقل در حوزه آموزش) در حال کمرنگ شدن هستند و تنها شاید بتوان گفت که مرزهای زبانی پابرجا ماندهاند. دانشگاههای معتبر جهان نیز به این امر آگاه شدهاند و از اینترنت برای ارایه آموزش به دورترین نقاط دنیا استفاده میکنند. ما هم قصد داریم با استفاده بهینه از این فضا، از انزوای علمی ایران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی بکاهیم. در این راستا، «ایران آکادمیا» میتواند به عنوان یک دانشگاه مجازی، نقش یک پل ارتباطی را برای دانشگاهیان و پژوهشگران فارسیزبان در سراسر دنیا بازی کند.
شما از پل ارتباطی سخن گفتید، آقای پیوندی هم به مساله تعامل اشاره کردند. اما یک سری نقل قول در وب سایت شما هست که اشاره کردهاید دانشجویانی را که به خاطر باورهای مذهبی، تفکیک جنسیتی یا فعالیت دانشجویی محروم شدهاند، پوشش میدهید. ما پیش از این تجربههایی چون دانشگاه مجازی بهاییان را داشتهایم که با برخورد شدید حکومت روبهرو شدهاند. وقتی این تجربهها را داریم و شما میخواهید طیفی را پوشش دهید که حکومت آنها را به حاشیه رانده، انتظار پذیرش و تعامل دارید؟
نصیری- درست است. فعالیتهای ما در خلاء شکل نمیگیرند و همواره موانعی وجود خواهند داشت. اما نگاه ما معطوف به حکومت نیست. در اصل، مخاطبان یک نهاد آکادمیک، دانشجویان، پژوهشگران و استادان هستند نه سیاستمداران. هدف ما کاستن موانع علمی و دادن پاسخ به نیازهای بنیادین اجتماعی و فرهنگی است. آن چه از اهمیت برخوردار است، پایهگذاری نهادهای مستقل علمی است که ورای درگیریهای سیاسی، به گسترش دانش آزاد روز بپردازند. این یک نیاز بنیادین برای بنیان نهادن یک جامعه سالم و توانا است که جامعه ما از نبود آن عمیقا رنج میبرد.
پیوندی- رویکرد ما را دولت ایران و سیاستهای وزارت علوم تعیین نمیکنند. ما یک موسسه کوچک آموزشی مستقل هستیم که به استانداردهای یک نهاد مدرن آکادمیک، یعنی آزادی بیان، فکر و تحقیق وفادار است. در این محیط علمی، خبری از تهدید و فشار و خطوط قرمز و اگر و مگرهای بازدارنده نیست. البته امکان واکنش نهادهای رسمی هم وجود دارد ولی ما از طریق برنامه درسی دانشگاهی و استادانی که دغدغه اصلی آنها آموزش و پژوهش در فضای آکادمیک متعارف است، نشان خواهیم داد که هدف، به وجود آوردن فضایی است برای اندیشیدن، سنجشگری، چون و چرا کردن، گفتن و شنیدن و برخورد آزاد عقاید. دانشجویان و یا کسانی که به هر دلیلی نتوانستهاند در ایران درس بخوانند، تنها مخاطبان ما نیستند؛ «ایران آکادمیا» به همه علاقهمندان به تحصیل در علوم انسانی تعلق دارد. ما به این فعالیت نگاهی بلندمدت داریم و برای مشارکت در بحثهای باز و سنجشگرانه درباره امروز و آینده ایران، دست به سوی همکاران خود در ایران و سایر نقاط جهان دراز میکنیم.
مجموعه ما هم به خاطر مخالفتهای سیاسی یا اجتماعی و یا مبارزه با این یا آن نهاد، گرد هم نیامدهاند، آنچه که ما را به دور این پروژه گرد آورده، حوزه کاری مربوط به ایران و باور به اهمیت حیاتی آزادیهای آکادمیک در کار دانشگاهی است. شاید با این ابتکار، در ابتدا برخوردی منفی هم صورت گیرد، ولی باید به آینده دورتر نگاه کرد و فضایی علمی و دانشگاهی که راه دیالوگ و اندیشه سنجشگرانه را باز میکند. این پروژه، بلندمدت است و با فروتنی، حوصله و وفاداری به اصول آکادمیک و آزادیهای دانشگاهی، میتوان به گسترش این دیالوگ و داد وستد علمی با داخل کشور و سایر نقاط دنیا امیدوار بود. اگر بخواهیم یک مثال ورزشی بزنیم، باید به سراغ تفاوت میان مسابقه دوی 100 متر و ماراتن برویم. یک برنامه سیاسی و تبلیغاتی شاید گاه به صورت مسابقهای برای کسب نتیجه فوری باشد اما کار آکادمیک، بلندمدت و طولانی است و نیاز به حوصله، تواضع و وسواس علمی دارد.
مکانیسم جذب دانشجویان از گروههای هدف چه گونه است؟
نصیری- اکنون حدود دو یا سه هفته است که ما این پروژه را از طریق وبسایت و شبکههای مجازی اعلام کردهایم. در این مدت کوتاه فقط بیش از 70 ایمیل درباره فرایند و شرایط ثبتنام به دست ما رسیده است. بیشک، نمیتوان همه نیازهای کنونی داخل ایران را پوشش داد اما امیدواریم در سال اول تحصیلی بتوانیم به تعداد محدودی، خدمات آموزشی ارایه دهیم تا بتوانند در دوره یک ساله «ایران آکادمیا» که برای مقطع کارشناسی ارشد طراحی شده است، شرکت کنند. هدف کوتاهمدت ما، ارایه خدمات آموزشی به دانشجویان ایرانی است ولی هدف بلندمدت این است که فارسیزبانان کشورهایی مانند افغانستان و تاجیکستان نیز با این نهاد آموزشی در ارتباط قرار بگیرند. در حال حاضر، ما در حال آگاهیرسانی درباره هدفهای این پروژه از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی هستیم. همچنین، در ماههای آینده شرایط و فرایند ثبتنام در وبسایت و شبکههای اجتماعی مجازی اعلام خواهد شد.
پیوندی- با توجه به امکانات، ما بیش از هر چیزی به نقش نمادین این پروژه فکر میکنیم. امروزه وجود یک جامعه مهاجر گسترده ایرانی در خارج از کشور و رابطه آن با ایران و فعالیتهایش خیلی مهم است. این تجربهها در مورد کشورهایی چون چین، هند، برزیل و کره جنوبی بوده و در آینده هم نقش بسیار مهمی خواهند داشت. ما هماکنون به تجربههای کیفی نمادین- هر چند کوچک- نیاز داریم تا بتوانند به نوعی تواناییهایی که این جامعه مهاجر به شدت پراکنده دارد را نشان دهد و تاثیرگذار باشند.
در ایران حدود یک میلیون و 400 هزار دانشجو در حوزه علوم انسانی و رشتههای مشابه داریم. این موسسه شاید در بهترین حالت بتواند در سالهای آینده چند صد دانشجو داشته را پوشش دهد ولی همزمان قادر است مخاطبان و مراجعان فراوان دیگری در اشکال گوناگون داشته باشد. من بیشتر به تاثیر نمادین این تجربه مهم فکر میکنم. فراموش نکنیم که یکی از اهداف اصلی «ایران آکادمیا»، گرد آوردن استادان ایرانی دانشگاههای گوناگون جهان زیر یک سقف مجازی است و امکان کار مشترک و رابطه آنها با دانشجویان. این خود یک تجربه نو و کم سابقه است. چه بسا روزی بتوان از این تجربه در ایران بهره جست و فضایی برای همکاری پژوهشگران ایرانی پراکنده دنیا با یکدیگر بهوجود آورد.
در مورد استادان دانشگاه، این بحث وجود دارد افرادی که سالها در ایران نبودهاند، چه گونه میتوانند نیازهای جامعه ایران را تشخیص دهند، درک دقیقی از وضعیت داشته باشند و مشکلات را آسیبشناسی کنند؟
پیوندی- خیلی از استادان به ایران رفته و میروند، شناخت دارند و کار میدانی کردهاند. نکته دیگر این که بودن استاد در یک مکان، تعیین کننده شناخت وی نسبت به آن نیست. البته فاکتور مهمی است ولی منحر به سلب صلاحیت از استادان یا کارشناسان نمیشود. خود من استاد دانشگاه در فرانسه هستم، نیمی از دانشجویان من در دوره دکترا، ایرانی هستند و دارند کارهای میدانی میکنند. با همکاران خود در ایران در ارتباط هستیم و بده و بستان علمی داریم. این پیوند دایمی است و گاهی همکاران داخل کشور به شوخی به ما میگویند ما وقتی میخواهیم بدانیم در ایران چه میگذرد، به خارج از کشور میآییم. چون ما از فضای دور از درگیریهای داخل کشور، به دقت تحولات را دنبال میکنیم. ما ناچار هستیم جاهایی که امکان کار میدانی نداریم، کارهای تئوریک انجام دهیم. این شیوهای است که در همه جهان رایج است ولی باز هم تلاش میکنیم در قالب کنفرانسهایی با حضور افرادی که درباره ایران کار کردهاند و تجربههای میدانی دارند و یا حتی داخل ایران هستند، یک بسته جامع ارایه دهیم که این نقیصه را جبران کنیم.
یکی دیگر از نقصهای دورههای آموزشی و حتی نهادهای علمی داخل ایران، نبود مطالعات تطبیقی است. شما به بحث انتقال تجربه اشاره کردید؛ این انتقال تجربه چه حوزههایی را در بر میگیرد؟ آیا از نظر محتوایی هم به این مساله توجه شده است؟
پیوندی- در تدوین سیاستهای آموزشی، چند دغدغه داشتیم؛ در گام نخست، میخواستیم دانشی را در اختیار علاقهمندان قرار دهیم که دارای همه معیارهای آکادمیک باشد. دوم این که در برخی رشتهها فعال باشیم که در ایران کمتر مورد توجه هستند و یا امکان کار کردن در ایران وجود ندارد. سوم این که تجربههای پژوهشی در سایر نقاط جهان را در اختیار دانشجویان قرار دهیم؛ مثلا در زمینه جنبشهای اجتماعی و روشنفکری، بخشی از کلاسی که من، «فرهاد خسروخاور» و «محسن متقی» در دوره کارشناسی ارشد مدرسه عالی مطالعات اجتماعی تدریس میکنیم، بعد تطبیقی دارد. در این کلاس، بحثهایی درباره جنبشهای اجتماعی در ابعاد بینالمللی و بعد مطالعه این جنبشها در 10 سال اخیر در کشورهای منطقه و از جمله «جنبش سبز» با نگاه سنجشگرانه و جامعهشناسانه داریم. قرار است ما همین کلاس را در برنامه «ایران آکادمیا» هم انجام دهیم. در برخی دروس دیگر هم خبر دارم که همکاران با همین نگاه، کلاس خود را طراحی میکنند که میتواند برای دانشجو بدیع و جذاب باشد. در حقیقت، «ایران آکادمیا» در حد توان خود میتواند به پل کوچکی میان تجربههای آکادمیک دنیا و فضای دانشگاهی ایران تبدیل شود. این همان دیالوگ دانشگاهی است که ما به آن باور داریم.
خیلی از کارهایی که در خارج از ایران انجام شده، به دلیل ضعف فرهنگ کار جمعی و ناتوانی در جذب منابع مالی، به بن بست خورده است. برای حذف این پاشنه آشیلها چه تدبیری اندیشیدهاید؟
نصیری- حدود سه سال است که در فرآیند پایهریزی این نهاد، همزمان یک کار جمعی مستمر را تجربه میکنیم. گفتنی است که تمام دستاندرکاران این پروژه به صورت داوطلبانه کار میکنند و سیستمٍ کار جمعی سالمی به وجود آمده است. اما قبول دارم که ضعف فرهنگ کار جمعی در بین ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین دلیل ما هنوز نیاز به تمرین و کار داریم. در زمینه مالی هم باید گفت که در کشورهای آزاد، بیشتر نهادهای دولتی به موسسهها و دانشگاههای مستقل آموزشی کمک مالی میکنند اما در ایران، موانع ساختاری برای جذب کمکهای مالی برای نهادهای مستقل وجود دارد. بنابراین، ما در حال حاضر سعی میکنیم با جذب کمکهای مردمی در خارج از کشور، کار را پیش ببریم. همچنین با نهادهایی که به فعالیتهای آموزشی کمک میکنند در تماس هستیم که به صورت بلندمدت از حمایت آنها برخوردار شویم.
پیوندی- این دو مسالهای که اشاره کردید، خیلی مهم هستند و در واقع امکان یک کار جمعی، نامیرا و موثر را فراهم میآورند و یا از بین میبرند. از نظر مالی، این مساله یک آزمون برای جامعه مهاجر ایرانی است. امیدوارم رسانههایی که فعال هستند، به عنوان یک تریبون نیرومند در این مورد عمل کرده و کمک کنند جامعه بزرگ مهاجر ایرانی در امریکای شمالی و اروپا، به طور موثرتری در این فرآیندها مشارکت کنند و حامی این ابتکارات باشند. در واقع، همپوشانی تواناییهای اقتصادی، رسانهای و آکادمیک میتواند جامعه مهاجر ایرانی را شکوفا کند و به ایرانی بودن در خارج از ایران معنا و مفهوم جدیدی بدهد. دوستان جوان ما در دانشگاه «ایران آکادمیا» در این چند سال صادقانه تلاش کردهاند که در این مسیر گام بردارند. این گام برای تبدیل به یک کار درازمدت، نیازمند همکاری و کمک گسترده است.
اعتبار مدرک دانشگاه «ایران آکادمیا» از نظر حرفهای یا ادامه تحصیلات تکمیلی چه گونه است؟
نصیری- در حال حاضر با نهادهای گوناگون در زمینه اعتباربخشی علمی در حال مذاکره هستیم. در واقع، اعتبار علمی که مدارک تحصیلی این نهاد از آن برخوردار خواهد بود، معادل مدارک دانشگاهی در هلند است. امیدواریم بتوانیم در ماههای آینده در این زمینه بیشتر اطلاعرسانی کنیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر