ماهرخ غلامحسینپور
«عیسی سحرخیز» از روزنامهنگاران منتقد و از بنیانگذاران «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» در ایران است که از دوره مدیریتش به عنوان «مدیر کل مطبوعات داخلی» در زمان وزارت «عطاالله مهاجرانی»، به عنوان «بهار مطبوعات» یاد میشود.
او از ۱۲ تیرماه ۱۳۸۸ تا ۱۱ مهرماه ۱۳۹۲ در بندهای ۲۰۹، ۲۴۰ و ۳۵۰، میهمان زندان اوین بود. سحرخیز پس از آزادی از زندان هم کماکان رویکرد اعتراضی و انتقادی خود را نسبت به شرایط موجود حفظ کرده است. گفتوگوی «ایرانوایر» با او در ارتباط با توقیف روزنامه «آسمان»، پیش روی شما است.
آیا سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه که علیه مدیر مسوول روزنامه آسمان اعلام جرم کرده است به لحاظ قانونی میتواند حکم توقیف را هم صادر کند؟
فرقی نمیکند این توقیف توسط چه کسی انجام شده است. این یک حرکت کاملا سیاسی بوده و به اعتقاد من، هیچ مبنای قضایی برای بستن آسمان وجود ندارد. همین امروز «طباطبایی»، وکیل روزنامه را دیدم که گفتند وقتی از برخی از مسوولان قوه قضاییه سوال شده آیا امیدی برای انتشار مجدد روزنامه وجود دارد، آنها پاسخ دادهاند که همین چند شمارهای هم که منتشر شده، زیادی بوده است. یعنی به گونهای از همان ابتدا قصد و نیت بر این بوده که روزنامه آسمان بسته شود. مشخص است که آنها دنبال یک بهانه میگشتهاند که بر پایه آن، دست به اقدام بزنند. اما کار آنها قانونی نیست. آنها به بحث «پیشگیری از جرم» استناد کردهاند اما این مورد نمیتواند درست باشد چون در عمل، جرمی واقع شده و موضوعیتی برای طرح بحث پیشگیری از جرم وجود ندارد که بخواهند بر اساس استناد به آن، روزنامه آسمان را ببندند.
از سوی دیگر، به اعتقاد من، توقف روزنامه آسمان هیچگونه وجاهت قانونی نداشته و در تضاد روشن و آشکار با اصل 168 قانون اساسی است. این اصل تاکید میکند که باید جرمی واقع شده باشد و در آن شرایط، پرونده میتواند در دادگاه صالحه وابسته به دادگستری مطرح و دادگاه به صورت علنی برگزار شود. مدیر مسوول و وکیل روزنامه باید آنجا حضور داشته باشند، هیات منصفه حاضر باشد و سپس حکم صادر شود. اما هیچ کدام از این شرایط در مورد آسمان فراهم نبوده و مشخصا اصل ۱۶۸ قانون اساسی را نقض کردهاند.
به نظرتان احتمال نقض این حکم توسط دادگاه مطبوعات وجود ندارد؟
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که در طول این سالها، موارد متعددی وجود داشته که قوه قضاییه یا دادستانی وارد ماجرا شده و یک نشریه را بسته است. ولی بعد از مدتی، دادگاه برگزار و حکم تبرئه آن نشریه صادر شده است. در واقع، یک ضرر و زیانی وارد کردهاند و شرایط مناسب و مساعدی را برای ادامه کار نشریه از بین بردهاند و بعد از تبرئه، برخی از این نشریهها هرگز امکان انتشار پیدا نکردهاند. به همین دلیل است که تدوین کنندگان قانون اساسی هم در حوزه جرایم مطبوعاتی و هم جرایم سیاسی معتقد هستند که چنین دادگاههایی باید با حضور هیات منصفه باشد.این هیات منصفه است که نخست باید مشخص کند اساسا جرمی رخ داده است یا خیر؟ و بعد از آن، رای بدهند که این جرم مستحق تخفیف هست یا خیر؟ بعد از همه اینها و در نهایت، قاضی میتواند حکم صادر کند. در این میان، هیچ جایی برای این که دادستان و مقامات قضایی بخواهند وارد بشوند و در همان مرحله اول، بدترین حکم ممکن را صادر کنند در قانون دیده نشده است.مثل این است که کسی از چراغ قرمز رد شده باشد، بعد برای او حکم اعدام صادر کنند. اساسا حکم رد شدن از چراغ قرمز توقیف و اعدام نیست و بدتر از آن، شرایطی نباید فراهم بشود که دست اندرکاران نشریه صدمه ببینند، عدهای بیکار شوند و خانواده آنها از منبع ارتزاق خود محروم بشوند.
یعنی به اعتقاد شما، تحریریه روزنامه از خط قرمزی عبور نکرده است؟
احتمال خطای انسانی در کار مطبوعاتی همواره هست. مطلب را دبیر سرویس روزنامه آسمان رد کرده و گفته است این خاطراتی که در یک جلسه دوستانه مطرح شده، اساسا ارزش خبری ندارد. بعد از آن، مسوول دیگری از روزنامه که تصمیم به انتشار مطلب گرفته، زیر آن قسمت خاص را خط کشیده است که حذف شود.البته من معمولا در دوره کارم، دور مطلب مورد نظرم را دایره میکشیدم. در نتیجه، به راحتی میشود تشخیص داد که یک خطای ساده انسانی اتفاق افتاده است. همان طور که گفتم، مساله به حد و حدود توقیف نبوده است.
برخی روزنامهنگاران در فیسبوک احتمال عمدی بودن این اشتباه را مطرح میکنند. شما این احتمال را محتمل میدانید؟
بعید میدانم یک نشریه تلاش کند از هفتهنامه به روزنامه تبدیل شود، آن هم در زمانی که به آنها بعد از کلی صرف وقت و سرمایهگذاری گفته شده که نمیتوانید دیگر روزنامه «هممیهن» را منتشر کنید. کسی از دید من به عمد مرتکب چنین اقدامی نمیشود. چون حالا این اشتباه رخ داده، جریانهای مختلفی میخواهند ماجرا را لوث کنند و بگویند کسانی که این مطلب را منتشر کردهاند، به خوبی میدانستهاند که بر اساس آن، توقیف خواهند شد. در صورتی که هیچ روزنامه یا مدیرمسوولی از این روش برای توقف کار خود استفاده نمیکند. میتوانستند به راحتی و بدون پرداخت هیچ هزینهای، دلایل دیگری را مطرح و انتشار نشریه را متوقف کنند. روزنامه آسمان با استقبال خیلی خوبی هم روبهرو بوده است. بنابراین، طرح این بحثها اساسا محلی از اعراب ندارد.
در مورد بسته شدن روزنامه آسمان و پس از آن نامه شمسالواعظین، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. شما با این تضارب آرا موافق هستید؟
خیر. به نظر من این درست نیست که افراد و گروهها بخواهند پیشینه اختلافات خود را در این شرایط مطرح کنند. ما الان باید ازحقوق ضایع شده روزنامه آسمان حمایت کنیم. باید توجه کنیم که اگر به این بازیها ورود کنیم، فردا نتایج آن ممکن است دامنگیر خودمان باشد. دوستانی که به نامه شمسالواعظین ایراد میگیرند، خودشان گاه هیچ گونه اقدامی انجام نمیدهند و تمام کارشان واکنشی است. راه دور میایستند و تا کسی هم کاری انجام داد، به ارزیابی آن میپردازند. به هر حال، شمسالواعظین امضایش را پای یک مطلب گذاشته و یک نکتهای را طرح کرده است. این حق را طبیعتا داشته است و دیگران هم این حق را دارند. اما این که نیتخوانی کرده و مسایلی از این دست را مطرح کنند، این قبیل برچسب زنیها جلوی تبادل افکار و تعامل اندیشه را سد میکند. این قضاوتها به نفع اهالی مطبوعات و بسط و توسعه روزنامهنگاری آزاد و مستقل در کشور نیست.
برخی احتمال میدهند که با تلاشهای دولت، از روزنامه «آسمان» رفع توقیف شود؟
بعید میدانم. مگر این که دولت از یک دیپلماسی خاصی در این مورد استفاده و بر بازگشایی آسمان پافشاری کند تا اصلیترین روزنامهای که در دوره حیاتش از هفتهنامه به روزنامه تبدیل شده، باز از نو به حیات خود برگردد؛ روزنامه حامی دولت روحانی که اگر اشتباه نکنم، نخستین شماره خود را هم با عکس بزرگی از روحانی منتشر کرده است. برای همین، بستن روزنامه آسمان به اعتقاد من، یک نوع انتقام کشی سیاسی از سوی طرف مقابل بوده است چون آنها حس کردهاند که یک روزنامه منتقد وارد شده و محکم و استوار دارد از دولت روحانی حمایت میکند. در واقع، آنها خواستهاند روحانی را از رسانه محروم کنند. روحانی باید پای این مساله بایستد؛ هم پای مساله روزنامه آسمان و هم پای مساله انجمن صنفی و بداند که اگر به صنوف، اتحادیهها و سندیکاها توجه نکند تا آنها بتوانند در یک اقدام جمعی از منافع خودشان حفاظت کنند، دولت هم نمیتواند از نیروی حامیان خودش به حد کفایت بهره برداری کند.
در واقع، شما توقف روزنامه آسمان را بیشتر نتیجه یک مناقشه و منازعه سیاسی میدانید تا یک خطای مطبوعاتی؟
متاسفانه یک جریانی در کشور به دنبال این است که امید را در مردم بکشد. بگوید که دولت توانایی ندارد و رویکرد نهایی این جریان هم اثرگذاری بر انتخابات آینده است. میخواهند کسانی که از راه روشهای دموکراتیک و صندوقهای آرا وارد عرصه سیاسی شدهاند و جا به جایی قدرت را در کشور شکل دادهاند را ناامید کند و بگوید که حتی دولت هم که عوض شود، باز هم هیچ اتفاقی نمیافتد. پس شما در انتخابات آینده خبرگان و مجلس شورای اسلامی دخالت و مشارکت نکنید چون رایتان باطله است و تغییری در شرایط و اوضاع ایجاد نخواهد کرد. آنها پاشنه گیوههای خود را ور کشیدهاند و مصرانه دنبال این هستند که هر چه زودتر امید را در دل مردم بکشند و دولت را به بیتدبیری و ناتوانی متهم کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر