دختران جوان موهایشان را کوتاه کوتاه کرده و با بلوز و شلوارهای گشاد و کتانی راهی خیابان میشوند. اینطوری بیشتر شبیه پسرها هستند، با خیال راحت پشت فرمان اتومبیل می نشینند و خیابان گردی می کنند.
با این حال باز هم تحت تعقیب هستند. خبرگزاری فارس فروردین ماه امسال نوشت: « این روزها بدحجابان شیوهای یافتهاند تا دیگر نه نیازی به روسری و شال داشته باشند و نه خودرویشان از سوی مأموران متوقف شود. کردن موهای سر به اندازه موهای مردان و پسران (مدل پسرانه) راهکاری شده تا کمتر شخصی بتواند زن یا مرد بودن رانندگان را از راه دور و در یک نگاه تشخیص دهد. این رانندگان دیگر به روسری و شال احتیاجی ندارند چرا که مأمورانی که از دور آنها را میبینند به تصور اینکه این افراد مرد هستند، مانع حرکت آنها نمیشوند.» مریم و سارا نام های مستعار دو دختری هستند که بارها با تیپ مردانه راهی خیابان شده اندو حاضر به گفت وگو در این باره میشوند.
مریم بیست و سه ساله است و از شانزده سالگی موهایش را کوتاه کرده، او به «ایران وایر» میگوید: «من وقتي ١٦ساله بودم به خاطر شدت گرما و اينكه بايد در هوای گرم شهرمان در مدرسه، مقنعه و چادر سر مي كردم، موهایم را كوتاه كردم.» او از همان وقت گاهی با لباس مردانه از خانه بیرون میرفته: « بعضی وقتها لباس مردانه و شلوار لي ميپوشيدم و بیرون میرفتم، معمولا كسي هم متوجه نميشد يا اگر هم متوجه ميشد، آنقدر به من چپ چپ نگاه مي كرد تا بروم.» او الان موهایش را با ماشین میزند و با تیپ مردانه از خانه خارج میشود.
سارا اما اولین بار در جمع دوستانش درباره دختری میشنود که موهایش را کوتاه میکند و مثل پسرها لباس میپوشد. موضوع برایش جالب میشود: « اول تصمیمم جدی نبود ولی وقتی خوب فکر کردم بعد از حدود یک هفته هفته تصمیم گرفتم خودم هم این کار را عملی کنم. وقتی موهامو زدم گاه گداری تیپای پسرانه میزدم و با دوستام میرفتیم بیرون.» گاهی دخترهای دیگری که سارا را میبینند و متوجه دختر بودنش میشوند، به او لبخند میزنند و جسارتش را تحسین میکند اما مساله برخورد پسرهایی که متوجه میشوند سارا همجنس خودشان نیست: «آقایان اغلب مسخره میکنند و خیلی زخم زبان میشنویم.»
بعضیها هم فکر میکنند او به خاطر اینکه از دختر بودنش راضی نیست سراغ انتخاب این تیپ رفته است: «یکی از دوستانم که پسر بود مدام به من می گفت که این کار را نکنم، می گفت دختر بودنت را زیر سوال نبر. سعی می کردم متوجهش کنم این کار را به خاطر شبیه شدن به پسرا انجام نمی دهم، بلکه فقط نمیخواهم چیزی را به زور تحمل کنم.»
او معتقد است موی کوتاه فقط مال پسرها و مردها نیست و مخالف استفاده از واژه موی پسرانه است: «وقتی من موهایم را کوتاه کردم دو نفر از دوستان صمیمیام هم خوششان آمد و موهایشان را کوتاه کردند، ما حتی مخالف این بودیم که بگوییم موهایمان را پسرانه زدهایم، موهاي کوتاه فقط مال پسرها نیست و ما نمیخواهیم دختر بودنمان را فراموش کنیم.»
خانواده مریم هنوز با این موضوع کنار نیامدهاند. «این حق من است که هر طور بخواهم لباس بپوشم اما به خاطر این موضوع اینقدر در خانه و بیرون از خانه به من گیر دادهاند که احساس پیری میکنم. خانوادهها معمولا از این کار حمایت نمیکنند، چون هم میترسند گیر بیافتیم و برایمان دردسر درست شود و هم از قضاوت دیگران میترسند.»
او معتقد است قضاوتهای نابجا همه جا وجود دارد: «توی دانشگاهمان یک دختری هست که مانتوهای کوتاه میپوشد و موهایش را توی صورتش میریزد. پسرها و مردهای کلاس کلی پشت سرش حرف میزنند، او را قضاوت میکنند و صفتهای بد به او میدهند.»
سارا هم اوایل با خانوادهاش مشکل داشته اما توانسته آنها راقانع کند: «با کوتاهی موهایم مخالفت نکردند، اما وقتی خواستم ماشین کنم یک مقدار حساسیت نشان دادن، اما وقتی با آنها حرف زدم و دلایلم را گفتم، سعی کردند که با تصمیمی که گرفتهام کنار بیایند.»
حالا گاهی پدرش موهای او را ماشین میکند. سارا به انها گفته ترجیح میدهد موهایش را کوتاه کند اما در برابر حجاب اجباری کوتاه نیاید: « به آنها گفتم موهای کوتاه هم به من تحمیل شده ولی تحمل حجاب زوری برای من سخت تر است. آنها میدانند من از حجاب اجباری متنفرم، گفتم مگر قرار است چند بار زندگی کنم که مدام باید منتظر برداشته شدن این قانون باشم.»
مریم موهای بلندش را دوست داشته: « من موهاي بلند خوشگل و خوش حالتي دارم ولي به چه دردي مي خورد وقتي كه نمي توانم بهشان برسم و هميشه بايد بالاي سرم پیچیده باشد و بپوشانمشان، ترجيح مي دهم مثل پسرها باشم.»
آنها دوست دارند حجاب اختیاری باشد: «بعضیها با خود حجاب مشکل دارند و کلا آن را زیر سوال میبرند اما من و دوستام اینطور نیستیم. اگر کسی می خواهد حجاب داشته باشد خب اختیارش با خودش است. اگر کسی هم نخواهد، باید این اختیار را داشته باشد که خودش انتخاب کند. در کشورهای اسلامی دیگر مگر زنان را به زور وادار میکنند که حجاب داشته باشند؟»
آنها با این کار میخواهند حرف دلشان را بزنند: «مسئولان ما دوست دارند ما را در پوشش اجباری ببینند اما من و خیلیهای دیگر با این کارمان به آنها میگوییم ما زیر پوشش تحمیلی شما نمیرویم.» آنها به تغییر امیدوارند : «بالاخره حکومت در برابر نسل ما کوتاه میآید.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر