دانش آموزان دبیرستانی در ایران باید برای رفتن به دانشگاه از سد آزمون ورودی نفسگیری به نام «کنکور سراسری» بگذرند؛ آزمونی که به وسیله آن استعدادهای درخشان علمی کشور از میان هزاران داوطلب مستعد گلچین میشوند. جایزه ویژه موفقیت در این پروسه نفسگیر، پذیرش در دانشگاه «صنعتی شریف» است؛ موسسهای با معیارهای بالای جهانی آموزشی که درخشانترین استعدادهای دانشآموزی کشور را برای برعهده گرفتن مشاغل مرتبط در بالاترین سطح، تربیت میکند. دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف در چند سال گذشته شهرت خاصی به هم زده است؛ گلخانهای از استعدادها که «شریف» را در جاهایی مانند «دره سیلیکون» (Silicon Valley) ورد زبان همگان کرده است.
مشکل این جاست که هر سال نیمی از دانشآموختگان دانشگاه صنعتی شریف از ایران فرار میکنند. سالیان سال است که فرارمغزهای کشور از یک سو مایه درد و رنج ایرانیان بوده و از سوی دیگر موجب سرور و شادی مراکزعلمی درغرب؛ مراکزی که با آغوش باز از این نخبگان پذیرایی میکنند. تاکنون تحقیقات جامعی در زمینه میزان دقیق این مهاجرت دستهجمعی انجام نشده است. در واقع سالها است که گزارش قدیمی صندوق بینالمللی پول به عنوان تنها منبع آماری دقیق در این زمینه مورد استناد قرار گرفته است. براساس نتیجه پژوهشهایی که صندوق بین المللی پول در سال 1999 انجام داده، ایران جایگاه نخست فرار مغزها را در میان کشورهای در حال توسعه دارا بوده است، اما آن نتایج، دیگر قدیمی شده و به درد شرایط امروز نمیخورد.
«محمد حسین دارایی»، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی دانشگاه کالیفرنیا در شهر سانتا کروز در این زمینه دست به کار شده است. دارایی که خود دانشآموخته رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف است، درباره سرنوشت دانشآموختگان سالهای 2011 و 2012 دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف پژوهشی انجام داده که براساس آن، 48 درصد از این دانشجویان پس از پایان تحصیلات، کشور را ترک کردهاند.
پژوهش او تصویر لحظهای کوچک اما گویایی از میزان نگرانکننده فرار مغزها از ایران در شرایط کنونی ارایه میدهد. برپایه این پژوهش، نیمی از نخبهترین و باارزشترین دانشجویان ایرانی پس از پایان تحصیلات، از کشور خارج شده و بیشتر آنهاهرگز به ایران بازنمیگردند.
با دارایی درباره انگیزهاش از انجام این پژوهش، این که چرا بسیاری از همکاران او در خارج از کشور ماندگار میشوند و اصولا چه ویژگی دانشگاه شریف را این قدر خاص کرده است به گفتوگو نشستیم.
نمودارها و دادههای مربوط به سرنوشت دانشجویان شریف در نوع خود خیلی جالب است. اینها را باید بخشی از پژوهش دوره کارشناسی ارشد شما بدانیم یا پای پروژه بزرگتری در میان است؟
این نمودارها در واقع مربوط به پروژه یکی از دورههایی است که پاییز گذشته در دانشگاه کالیفرنیای سانتا کروز گذراندم. عنوان این دوره، «بررسی اصول و فنون تجسم دادهها» بود. چون قرار شده بود همه دانشجویان پروژهای را ارایه و تکمیل کنند، من هم تصمیم گرفتم روی این موضوع کار کنم. برای جمعآوری دادهها و تهیه نمودارها حدود یک ماه زمان داشتم. (برای دیدن نمودار در ابعاد بزرگتر رو نمودار کلیک کنید)
چه شد که خود را به بررسی فرار مغزها از ایران، آن هم به این روش ویژه مقید دانستید؟
دلیل اصلیاین بود که خودم هم دانشآموخته دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف بودم. چون خود من هم در آن جا درس خوانده و در میان دانشجویان هم نسل خودم زندگی کردهام، همیشه گمان میکردم که وجود چنین نموداری میتواند بسیار مورد توجه قرار بگیرد. در طول چهارسال تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف، همیشه شاهد بودم که چگونه دانشجویان سال آخر برای گرفتن مدارک «تافل» (TOEFL)، «سنجش تواناییهای زبان انگلیسی دانشآموختگان» (GRE)یا پرکردن فرمهای درخواست برای دانشکدههای امریکایی در تکاپو بودند. به عنوان یک ناظر، همیشه کنجکاو بودم بدانم که این دانشجویان دقیقا سر از کجا در خواهند آورد. به یاد دارم که یکی ازاستادهای من نام دانشگاههای مقصد هردانشجو را در دفترچهای یادداشت میکرد. به هر حال، میخواستم به جای گزارش لیست بلند و بالایی از اسامی، همه اطلاعات را در یک صفحه به صورتی قابل فهم درمقابل دید همگان قراردهم.
آیا دلیل تمرکزتان بر دانشجویان دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف تنها این بوده که معتقدید آنها باهوشترین دانشجویان کشور هستند؟ چه بر سر نیمی از دانشجویانی آمده که در داخل کشور باقی ماندهاند؟ میدانید چه تعداد از این افراد پس از پایان تحصیلات خود در مقطع کارشناسی ارشد، کشور را ترک میکنند؟
از آن جا که خود من در شریف درس خواندهام، بیشتر این دانشجویان را از نزدیک میشناختم و میدانستم که میتوانم با مرور پروفایل فیسبوک دوستانم یا پرسش از آنها در مورد دانشجویانی که از نزدیک نمیشناختم، به راحتی اطلاعاتی به دست بیاورم. البته باید بگویم که دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف در واقع بهترین، معتبرترین و محبوبترین مرکز در میان دانشکدههای فنی در کل کشور است. وقتی موضوع انتخاب رشته در دانشگاهها بر اساس رتبه داوطلبان کنکور مطرح میشود، همیشه این دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف است که قبل از همه ظرفیتش تکمیل میشود. بیشتر کسانی که ترجیح میدهند در ایران بمانند (یعنی حدود نیمی از دانشجویان دانشکده مهندسی برق شریف)تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای ایران دنبال میکنند. بیشتراین افراد هم پس از پایان تحصیلات، از کشور خارج میشوند. گرچه هنوز پژوهش من در مورد این دسته از دانشجویان کامل نشده اما میدانم که همیشه موج دومی از مهاجرت دانشآموختگان دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد از ایران در راه بوده است. در این زمینه آمار و ارقام دقیقی ندارم اما میتوانم بگویم که موج دوم حتی خیلی شدیدتر از موج اول است.
البته درست است که دانشگاه صنعتی شریف از این جایگاه افسانهای در داخل و خارج از ایران برخوردار شده ، اما به گمان شما چه عاملی باعث حفظ کیفیت عالی آموزش مقطع کارشناسی در رشتههای مهندسی این دانشگاه شده است، در حالی که بسیاری دیگر از رشتهها حتی در این سطح هم با افت کیفیت آموزش روبهروهستند؟
این قضیه داستان مفصلی دارد. تا آن جا که میدانم، کیفیت و شهرت دانشگاه صنعتی شریف تنها به دلیل وجود استادان برجستهای است که از اعضای هیات علمی دانشکده هستند. دلیل دیگر این است که دانشجویان با گذراندن آزمون ورودی، با معیارهایی سختگیرانه و با وسواس خاصی دستچین میشوند. همان گونه که در این نمودار تصویرینشان دادهام، تنها حدود 200 نفر از برترین دانشجویان در آزمون بزرگی با شرکت 350 هزار متقاضی میتوانند به دانشکده مهندسی برق داشگاه شریف وارد شوند. افزون بر این، به اعتقاد من، استادان بسیار با تجربهای دورههای آموزشی دانشگاه شریف را تدریس میکنند و از نظر مواد درسی به مراتب غنیتر از هر دانشکده مهندسی برق در جهان است. در این میان کیفیت آموزش هم بسیار بالا است. دورههای آموزشی آن قدر فشردهاند که برخی دانشجویان حتی نمیتوانند خودشان را به سطح علمی کلاس برسانند.
پس از گزارش صندوق بین المللی پول، برای سالها در غرب این گونه شایع شده بود که در موضوع فرار مغزها از ایران گزافهگویی شده و پژوهشی برای اثبات این موضوع انجام نشده است. اما به نظر میرسد که این فرضیه دیگر قابل دفاع نباشد.
من نمیتوانم این موضوع را تایید کنم. مطالعه من تنها درباره 400 دانشجویی بوده که در فاصله سالهای 2011 و 2012 از دانشکده علوم مهندسی دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شدهاند. اگر بخواهیم به نتایج این پژوهش عمومیت بدهیم، باید به اطلاعات دانشجویان بیشتری دسترسی داشته باشیم. با این حال، نتایجی که میشود از این پژوهش گرفت کاملا آشکار است؛ اول این که در حدود نیمی از دانشآموختگان بهترین دانشکده مهندسی برق ایران پس از پایان تحصیلات خود بیدرنگ از کشور خارج شدهاند ودوم این که تقریبا 90 درصد از دانشجویانی که وارد ایالات متحده شدهاند، کارت اقامت دایم امریکا (گرین کارت) دریافت کردهاند.
این آمار خیلی چشمگیر است که البته حکایت از مسایل دیگری هم دارد. به نظر شما فرار مغزها در چنین سطح گستردهای، جدا از برآورد زیانهای وارده، چه تأثیری بر جامعه میگذارد؟
بدون شک در هر کشوری وجود متخصصان و کارشناسان برای پیشرفت جامعه در زمینههای مهندسی و فنآوریهای نوین ضروری است. نکته مهم دیگر این است که در بسیاری از موارد، بازگشت دانشجویان پس از دریافت مدرک دکترا در خارج از کشور حتی فایده چندانی هم برای کشور در بر ندارد چون آن چیزی که شما به عنوان یک دانشجوی دوره دکترا در ایالات متحده یاد میگیرید تا حدود زیادی متفاوت از چیزی است که در صنایع ایران کاربرد دارد. فرض کنیم شما پژوهشی انجام میدهید و پایان نامهای در زمینه برخی مسایل نظری مربوط به ترانزیستورهایی ارایه میدهید که قرار است در چند سال آینده تولید شوند. حالا نکته این جاست که براساس ظرفیتها و نیازهای صنعتی ایران، وجود چنین دانشی در داخل کشور هیچ کاربرد و استفادهای نخواهد داشت.
تعداد قابل توجهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نهایت سر از ایالات متحده امریکا در میآورند. با توجه به این که دانشگاههای معروف اروپایی مانند «سوربن» و «کمبریج» هم دانشکدههای برق معتبری دارند، چرا بسیاری از این دانشجویان ایرانی، دانشگاههای امریکا را برای ادامه تحصیل به دانشگاههای اروپا ترجیح میدهند؟
قطعا دانشگاههای بزرگی در اروپا و دیگر مناطق جهان وجود دارند. هیچ کس نمیتواند کیفیت عالی آموزش در رشتههای مهندسی دانشگاههای کمبریج یا سوربن را انکار کند. اما باید توجه داشت که تعداد انگشت شماری از دانشگاههای اروپایی هستند که به جذب دانشجویان ایرانی و حمایت مالی از آنها علاقه نشان میدهند. افزون براین، دانشجوی دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف از ابتدا شاهد بوده که چگونه دانشجویان سال آخر به دنبال گرفتن پذیرش از دانشکدههای امریکایی و کانادایی هستند، چون معمولا شانس بیشتری برای پذیرش از این مراکز دانشگاهی دارید؛ مراکزی که از شما حمایت کامل مالی کرده و مجبورتان نمیکنند شهریه بپردازید. به علاوه، در بسیاری از دانشگاههای شناخته شده در سراسر امریکای شمالی رشتههای مهندسی تدریس میشود. بنابراین، میتوانم این طور بگویم که در این جا بیشتر از کیفیت دانشگاه، موضوع کمیت و بالاتر بودن احتمال پذیرش مطرح است. توجه به چشم انداز شغلی پس از پایان تحصیلات هم از دیگر عوامل تاثیرگذار در انتخاب دانشگاه است. ایالات متحده به لطف شرکت های کوچک و بزرگی که در سراسر این کشور فعالیت دارند، فرصت های شغلی بیشتری (در مقایسه با اروپا) در اختیار فارغالتحصیلان قرار میدهد؛ به ویژه در مناطقی مانند «دره سیلیکون» که مقر فعالیت شرکتهای عظیمی همچون اپل، گوگل، مایکروسافت، اینتل، یاهو، فیس بوک، توییتر، اریکسون، ادوب و سایر شرکتها و سازمانهای معتبر جهانی است.
کمی بیشتر در مورد خودتان بگویید، در کجا تحصیل کردهاید؟ آیا خود شما هم نمونهای از فرار مغزها هستید؟
من در سال 1991 در تهران به دنیا آمدم. پس از پایان تحصیلات دوره متوسطه در دبیرستان «علامه حلی»، مدرک کارشناسی خود را از دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف گرفتم. در سال 2012 از دانشگاه شریف فارغ التحصیل شدم؛ این یعنی که من هم یکی از دانشجویان مورد مطالعه در این پژوهش بودهام! با توجه به ارتباطاتی که با دوستانم داشتم، به راحتی توانستم لیستی از دانشجویان دانشکده را جمعآوری کرده و با توجه به مشخصات آنها، جاهای خالی را پر کنم یا از دیگران بخواهم در مورد وضعیت کسانی که نمیشناختم اطلاعاتی در اختیارم قرار دهند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر