هرازگاهی او را در خیابان میبینم، ده، دوازده سال بیشتر ندارد. فارسی را با لهجه صحبت میکند. یک بار که با او گپ میزدم گفت که در ایران بزرگ شده ولی نتوانسته به مدرسه برود، چون پدر و مادرش کارت اقامت نداشتند. خودش را ایرانی میداند و میگوید قلبش برای ایران میتپد اما از حق تحصیل محروم بوده. جرم این کودک این است که مادر و پدری افغان دارد.
اخراج گسترده افغانها از ایران، وجود موانع تحصیلی برای کودکان افغانی که بدون مدرک در ایران به سر میبرند، محدودیت ازدواج با ایرانیان و محرومیت تعداد زیادی از آنان برای کسب تابعیت ایرانی، محدودیت در حق انتخاب شغل و آزار و اذیتهای نیروهای امنیتی و مقامهای رسمی در دوران بازداشت و اخراج از جمله دلائلی بود که باعث شد سازمان دیدبان حقوق بشر، آبان ماه سال جاری با انتشار گزارشی۱۲۴ صفحهای، به وضعیت پناهندگان و مهاجران افغانستانی در ایران پرداخته و اعلام کند که حقوق این افراد در ایران نقض میشود و آنها با اذیت و آزار روبهرو هستند.
کارشناسان این سازمان، امیدوارند که دولت حسن روحانی محتویات و یافتههای این گزارش را به صورت جدی بررسی کند و پیشنهاداتشان را برای بهبود وضعیت حقوق بشر این جمعیت آسیب پذیر مد نظر قرار دهد. هرچند، تاکنون پاسخ رسمی ازسوی دولت ایران دریافت نکردهاند، اما امیدوارند که در هفتهها و ماههای آینده این امر صورت بگیرد.
فراز صانعی، پژوهشگر ارشد سازمان دیدهبان حقوق بشر در گفتوگو با ایران وایر، توضیحاتی در مورد ابعاد و جزئیات مختلف نقض حقوق هزاران پناهنده افغان که شتابزده از ایران اخراج میشوند ارائه کرده است.
وی میگوید: «طبق آمارهای موجود دست کم سه میلیون افغان در ایران به سر میبرند که بیش از هشتصدهزار تن از آنان دارای کارت «آمایش» هستند و ازسوی دولت ایران و دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به عنوان پناهنده شناخته شدهاند. بقیه آنها، که دست کم ۲ میلیون نفر هستند از دید دولت ایران به صورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند و دارای کارت «آمایش» نیستند. بخشی از این ۲ میلیون نفر، حداقل چند صد هزار نفر، تحت «طرح ساماندهی اتباع خارجی» ثبت نام کرده و به صورت موقتی اجازه اقامت در ایران را دریافت کردهاند. بقیه آنها از دید دولت ایران به صورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند، دارای کارت «آمایش» نیستند و باید هرچه زودتر خاک ایران را ترک کنند.»
اما نکتهای که پژوهشگر ارشد سازمان دیدهبان حقوق بشر برآن تاکید کرد این است که در حال حاضر آمار بسیار دقیقی درمورد تعداد افغانهایی که در ایران حضور دارند، وجود ندارد.
صانعی، یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر در ایران را نبود موجودیت سیستم پناهندگی و یا پناهجویی شفاف، عادلانه و تاثیرگذار برای تازه واردان افغان دانسته و میگوید: «با وجود تعهدات ایران، نسبت به کنوانیسون پناهندگان، دولت ایران به اتباع افغان که به صورت قانونی یا غیرقانونی وارد ایران میشوند این اجازه را نمیدهد که به عنوان پناهجو اقدام کرده و ثابت کنند که در صورت برگشت به افغانستان و بر اساس معیارهای کنوانسیون پناهندگان، زندگیشان در معرض خطر قرار خواهد گرفت و نباید به افغانستان اخراج شود. همچنین، در شرایط فعلی یک فرد افغان که به صورت غیرقانونی وارد کشور شده و از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در معرض خطر اخراج قرار گرفته نمیتواند برای پناهجویی یا محافظتهای دیگر قانونی مبنی بر احتمال قوی آزار و اذیت به محض برگشت اجباری اقدام کند و جلوی دیپورت شدن خود را بگیرد.»
از دیگر موارد نقض حقوق بشر که به گفته فراز صانعی در گزارش دیدهبان مستندسازی شده است میتوان به شرایط دشوار برای تمدید کارت «آمایش» پناهندگان، اخراج غیرقانونی افغانهای پناهنده یا افراد دارای کارت «آمایش»، ایجاد مناطق ممنوعه در ۲۸ استان از مجموع ۳۱ استان ایران در رابطه با اقامت و تردد اتباع خارجی به خصوص اتباع افغان اشاره کرد.
تجربه حضور سی و چند ساله افغانها در ایران همواره با اما و اگرهای زیادی برای تحصیل آنها روبرو بوده است، به گونهای که بسیاری از این مردم در ایران بر این باورند که ثبت نام کودکان افغان یک عامل تهدید کننده برای فرزندان آنها محسوب میشود.
چندی پیش، عزیز کاظمی، مدیر کل امور اتباع خارجی وزارت کشور گفت: «کودکان افغان که به صورت غیر مجاز در کشور هستند و مدارک ندارند نمیتوانند در مدرسه ثبت نام شوند.»
تارنمای روزنامه شرق، روز چهارشنبه ۲۴ خرداد، گزارش داد از میان ۴۰۰ هزار کودک افغان ساکن در ایران تنها ۲۸۵ هزار نفر بهشکل رسمی تحصیل میکنند و ۱۱۵ هزار کودک افغان دیگر از تحصیل در مراکز رسمی آموزشی ایران محروم هستند.
آن دسته از کودکانی که با داشتن کارت اقامت مجوز ورود به مدارس را پیدا کردهاند نیز، میبایست مبلغی را به عنوان هزینه تحصیلشان به مدارس پرداخت کنند. ادامه تحصیل آنان به شرط تمدید مجوز اقامت آنان در ایران است. همچنین با پایان دوران دبیرستان، تنها آن دسته از نوجوانانی که خانوادهشان توان پرداخت هزینههای دانشگاه آزاد اسلامی را دارند امکان ورود به دانشگاه را خواهند داشت چرا که حتی اگر بتوانند در کنکور دانشگاهها قبول شوند، اجازه ادامه تحصیل در دانشگاه سراسری از آنان گرفته شده است.
محمود، یک جوان افغان ساکن مشهد است او که در ایران بزرگ شده دلش از خشم و چشمش از اشک لبریزاست چرا که به علت قوانین ظالمانه اداری درایران بسیاری از دوستان افغانی او نتوانستهاند درس بخوانند. وقتی میشنود که برخی از دوستانش، افغانی بودن خود را از همکلاسان و همسایگان خود مخفی میکنند مبادا که از جمع دوستان خود طرد شوند، دلش به درد میآید.
ایران در جایگاه دوم جهانی در پذیرش پناهندگان
اما آیا انتشار گزارشهایی نظیر گزارش اخیر سازمان دیدهبان حقوق بشر میتوانند نظر دولت ایران نسبت به مهاجران افغانستانی را تغییر دهد؟
فراز صانعی در این زمینه معتقد است تا آنجاکه اطلاع دارم، سند یا گزارش جامعی در این رابطه توسط سازمانهای بین المللی حقوق بشری تهیه نشده بود.
در قوانین تابعیت ایران هر شخص بالغ که بیش از ۱۸ سال داشته باشد و پنج سال در ایران زندگی کرده باشد، میتواند درخواست تابعیت ایران را به مراجع قانونی ارائه دهد. اما پناهجویان افغان که بسیاری از آنان واجد این بندهای قانونی هستند، به دلیل مشکل اقامت از حقوق ابتدایی انسانی خود محروم میشوند.
علی شهروند ساکن تبریز میگوید: «رفتار و توهینی که برخی از مردم در ایران به افغانها میکنند به هیچ عنوان، شایسته نیست. جرم و جنایت و فساد بین همه هست. افغانی و ایرانی ندارد. پیش از توهینها و رفتارهای نامناسبی که آثارش را بعدها در روابط استراتژیک با افغانستان خواهیم دید بهتر است دولت روحانی، چارهای اصولی برای قوانین مهاجرت بکند. شما فکر نکنید دولت ایران، به این راحتی راضی شده که این تعداد پناهنده داشته باشد یا به عنوان دومین کشور پناهنده پذیر شناخته شود. بودجهای که هر سال از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل میگیرد که کم هم نیست، معلوم هم نیست به کجا میرود. همین مساله باعث شده که ایران، از طریق همین کمیساریا، کشورهایی مثل ترکیه که به مخالفان ایران به ویژه پناهجویان سیاسی پناه میدهد را تهدید کند. به همین دلیل است که فرایند پرونده پناهجویان سیاسی در ترکیه بیش از دو سال طول میکشد.»
وقتی از بین دو تا سه و نیم میلیون افغانی حاضر در ایران تنها ۶۰۰۰ نفر شناسنامه کار دارند باید دریافت که چه میزان کارهای قاچاق، غیرقانونی و ضد امنیت اجتماعی انجام میگیرد. یک راه حل میتواند دادن ویزای کار یک ساله به افغانها باشد.
حل مسئله حق اقامت قانونی یا کسب تابعیت پناهجویان
روزنامه قانون، آبان ماه سال جاری به نقل از عیسی موسوی نسب، از مدیران اداره کل امور اتباع ومهاجران خارجی استانداری تهران نوشت که ایران درپذیرش پناهندگان جایگاه دوم جهانی را دارد، ۹۷ درصد از این افراد درکنار مردم ایران زندگی کرده واز تسهیلاتی برابر با آنها استفاده میکنند.
موضوع دیگری که صانعی، پژوهشگرسازمان دیدهبان حقوق بشر بر آن تاکید کرد این است که تعداد زیادی افغان در ایران به دنیا آمدهاند اما به دلیل اینکه پدر و مادرشان تبعه افغانستان هستند در حقیقت نمیتوانند تبعه ایرانی بشوند. این دسته از افغانها هیچ آشنایی از افغانستان ندارند و از هر جهتی به جز هویت قانونی، ایرانی هستند.
این مسئله به صورت چشمگیری در بین فرزندان افغان که نتیجه ازدواج مادر ایرانی با پدر افغان یا تبعه کشور دیگری مانند عراق هستند مشاهده شده است.
آرش، دانشجوی ساکن اصفهان میگوید: «مریض که میشویم میاندازیم گردن مهاجران افغان، میگوییم: «آنفولانزای افغانی» گرفتیم. هر وقت، بیست سال در یک جامعه زندگی کردی دیگر جزئی از آن جامعه هستی. نمیتوانیم کسانی که ایران را خانه خود میدانند از این کشور بیرون کنیم. حالا به هرشکل و با هر کلکی که آمده باشند فرقی نمیکند اگر خلافی نکردند چرا باید با آنها چنین برخوردی شود. همه موجودیت آمریکا بر مبنای مهاجرت است. همه در این کشورمهاجرند. در آمریکا هم اگر کسی بیست سال با صداقت کار کند و خطایی نکند بیرونش نمیکنند. در این کشوراگر کسی از هر پدر و مادی به دنیا بیاید آمریکایی محسوب میشود با این تفاسیر، شاید بتوانیم تصمیم بگیریم که افغانی خلافکار را اخراج کنیم ولی همه افغانها را نباید به یک چوب بزنیم. همه افغانها خلافکار نیستند. همان طور که همه ایرانیها درستکار نیستند.»
در قوانین تابعیت ایران، هر شخص بالغ که بیش از ۱۸ سال داشته باشد و پنج سال در ایران زندگی کرده باشد، میتواند درخواست تابعیت ایران را به مراجع قانونی ارائه دهد. اما پناهجویان افغان که بسیاری از آنان دارای این شرایط قانونی هستند، به دلیل مشکل اقامت از حقوق ابتدایی انسانی خود محروم میشوند. چه مشکلاتی برای حل مسئله حق اقامت قانونی و یا کسب تابعیت این پناهجویان در ایران وجود دارد؟
مردهای مجرد افغان باید پیش از پایان مهلت قانونی به افغانستان بازگردند و از آنجا مدارک مورد نیاز خود را دریافت کنند، اما دولت ایران به خانوادههایی که تحت این برنامه ثبت نام کردهاند این اجازه را داده که از ایران اقدام کنند.
احمد فواد احمدی، روزنامه نگار افغان، این مساله را بیشتر دلیل به بیپولی، ضعف اقتصادی و مشکلات برای پاسپورت گرفتن از ادارات دولتی دانسته و میگوید: «برخی از مهاجران افغان در برخی مواقع به دلیل تهدید امنیتی نمیتوانند به ادارات بروند و نمیتواند پاسپورت بگیرند.»
به گفته پژوهشگر سازمان دیدهبان حقوق بشر، به دلیل عدم ظرفیت دولتی و مشکلات دیگری که وجود دارد دولت افغانستان نمیتواند برای تعداد زیادی از این ثبت کنندگان مدارک مورد نیاز را تهیه و صادر کند. اشخاصی که به هر دلیل، در طرح ساماندهی اتباع خارجی ثبت نام نکردند باید خاک ایران را فوراً ترک کنند. البته این حق دولت ایران است که چنین طرحی را تهیه و اشخاصی که به صورت «غیرقانونی» یا بدون مدرک در کشور اقامات و کار میکنند را اخراج کند.
واقعیت تلخ روحیه افغان ستیزی را بپذیریم
اما مشکل بزرگی که صانعی برآن تاکید میکند، نحوه اخراج این شهروندان آسیب پذیر است که به دلیل عواملی نظیر عدم پذیرش پناهندگی و برخورد خشن ماموران پلیس و امنیتی هنگام اخراج، حقوق آنها نقض میشود.
در طول ۳۰ سال گذشته جدا از اینکه یک سری ناهنجاریهای اجتماعی از سوی گروه کوچکی از افغانهای مهاجر بر جامعه ایران اعمال شده است، اما این گروه مهاجر، خدمات زیادی به جامعه ایرانی ارائه کردهاند، به ویژه در حوزههای کار و تولید. صدور دستورالعملهای از سوی دولت ایران برای محدود ساختن و اخراج افغانها، پیامدهایی به همراه داشته است.
اگر ماجرای خفاش شب، قاتل زنان تهرانی و قاتلان زنان مشهد وکرمان را به یاد داشته باشیم بیشتر به واقعیت تلخ روحیه افغان ستیزی پی میبریم چراکه آن جرائم را ابتدا بدون مدرک و عجولانه به افغانها نسبت دادند اما مدتی بعد، قاتلان، ایرانی از آب در آمدند.
صانعی به پیش نویس منشور حقوق شهروندان که چندی پیش از سوی دفتر ریاست جمهوری منتشر شد اشاره کرد که در آن هیچ آثار یا اشاره خاصی به رعایت موازین حقوق بشر توابع غیرایرانی نشده است.
اما چه مشکلی برای حل مسئله حق اقامت قانونی و یا کسب تابعیت این پناهجویان در ایران وجود دارد؟
احمد فواد احمدی، روزنامه نگار ساکن افغانستان در گفتوگو با ایران وایر معتقد است که کشور ایران خواستار قانونی شدن اقامت مهاجران افغان است. مقامهای این کشور در هرات میگویند هرچند ما همایشهای گوناگونی را در ایران برای مجاز ساختن حضور سه میلیون افغان برگزار کردیم ولی مهاجران، علاقه کمتری نشان دادند و اطلاعات بسیاری از آنها ثبت نشده است.
در سالهای پس از آغاز جنگها در سال ۱۳۵۷ خورشیدی در افغانستان و تداوم این جنگها، بسیاری از افغانها به کشورهای ایران و پاکستان کوچ کردند.
به گفته احمدی، این همایشها به این دلیل برگزار میشوند که یک تعداد از مهاجرین که در این همایش ها شرکت میکنند دیگران را به جریان بگذارند که اگر حضور خود را اطلاع ندهند از طرف پولیس گرفتار و دیپورت میشوند.
این همایشها در داخل ایران و برای اتباع خارجی برگزار میشود چه کسانی که دارای کارت اتباع بیگانه هستند و چه آنها یی که ندارند.
به گفته این روزنامه نگار افغان، از اینکه دولت ایران افغانها را رد مرز میکند، بارها انتقادهای گوناگونی صورت گرفته است. از دولتیها گرفته تا سازمانهای جهانی. ولی دولت ایران همواره این را حق خود دانسته که با مهاجران غیرقانونی برخورد کند و آنان را از این کشور بیرون کند.
احمدی به نقل از سرکنسول ایران در هرات تاکید میکند که اساس کار آنها این است که افغانها در ایران حضورشان قانونمند باشد. سرکنسول ایران در هرات توصیه کرده است، افغانها باید قانونی به ایران سفر کنند و دولت این کشور باید در اینباره آگاهیرسانی کند.
اخراج گسترده افغانها از ایران در سالهای اخیر، آنها که دارای زبان، دین، تاریخ و پیشینه مشترک هستند و با هزاران امید به ایران آمدهاند و به علت مرزهای سیاسی و جغرافیایی از مام وطنشان جدا ماندهاند و نیز اجرای برخی بخشنامهها و قوانین تبعیضآمیز علیه آنان در ایران همچنان موضوع بحثهایی دامنهدار در جامعه مدنی ایران است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر