چهارساعت بیهوشی و ریکاوری همراه با دردی کشنده حاصل یک جراحی زیبایی بود که خودم تجربهاش کردم و امروز راضی هستم. این جراحی نه عوارضی برای من داشت نه دردسر زیادی. دردی را هم که کشیدم برایم لذت بخش بود؛ ارزشش را داشت. بیش ازاین که نگران درد باشم، حس خوبی داشتم و بیشتراز درد، به فکر آینه بودم وتماشای خودم.
رضایت از خود واعتماد به نفس بیشترشاید اصلیترین انگیزه جراحی زیبایی درمیان مردم باشد. جراحیهایی که حالا طیف گستردهای ازاعضای بدن را در بر میگیرد و دیگر به جراحی بینی (رینوپلاستی) خلاصه نمیشود.
حالا میتوان هرجای بدن را بزرگ یا کوچک کرد وچشمهای پف کرده را باز. اصلا به قول دوستی که خودش هم این کار را کرده بود، میشود «کوبید و از نو ساخت». هرچند این کوبیدن و از نو ساختن دردسرهای زیادی به همراه دارد. بخت با من یار بود وبه خاطر یک بار تجربه جراحی پلاستیک، تقریبا میشود گفت جز دو ماه دوره نقاهت، دردسر زیادی نکشیدم. اما همه مانندمن خوششانس نیستند.
دوستان زیادی را میشناسم که یکی یکی زیرتیغ جراحی رفتند اما بحث بعد از جراحی، به جای قوز بینی، بر سر صدای فس فس موقع غذا خوردن، خور و پف کردن موقع خواب، برابرنبودن اندازه سوراخهای بینی، کج شدن آن، طبیعی بودن یا عروسکی بودن بینی و از این قبیل مسایل بود؛ دردسرهایی که یکی یکی بعد از جراحی رینوپلاستی، سراغ خیلیها میآید.
هر چند بیشتردوستانم که با این مشکلات دست وپنجه نرم کردند از جراحی بینی پشیمان نبودند و تنها درمورد انتخاب پزشک یا دقت بیشتر در دوران نقاهت ابراز پشیمانی میکردند.
دکتر«فرهاد آزاد»، جراح گوش، حلق وبینی درباره دردسرهای جراحی رینوپلاستی به «ایران وایر» میگوید:«چسبندگی داخل بینی، باقی ماندن انحراف تیغه بینی، تنگی دریچه داخلی بینی، تنگی دریچه خارجی بینی، بزرگ ماندن شاخکهای بینی و صدمه برمجرای اشکی از عوارضی است که به "عوارض عملکردی احتمالی جراحی پلاستیک بینی" شهرت دارد.»
رینوپلاستی یکی از قدیمیترین جراحیهای زیبایی در ایران به شمار میرود اما عملهای تازهتری هم به گروه جراحیهای زیبایی افزوده شده است که میتوان به جراحی بلند کردن قد اشاره کرد. این جراحی در واقع برای افرادی ابداع شد که مشکلات خاصی از قبیل نابرابری قدی در دو پای خود داشتند اما کم کم در میان متقاضیان زیبایی نیز رواج پیدا کرد. سفت شدن عضلات، آسیب به عصبهای پا، در رفتگی مفاصل ران، آسیب به تاندون پا، عفونت در بخشی از پا که تا یک سال باید دستگاهی را که برای کشیدن عضلات و استخوان وارد پا شده است، تحمل کند در این جراحی اجتناب ناپذیر است.
اینها عوارضی هستند که نه تنها تا چند ماه، احتمالا یک تا دو سال متقاضیان بلند قامتی را تهدید میکنند. این جراحی بسیار دردناک است و تا مدتها نیاز به فیزیوتراپی دارد. ناتوانی در راه رفتن و از این قبیل ازعوارض این جراجی به شمار میرود.
گران قیمت بودن این جراحی مزید برعلت شده تا متقاضیان خاص و ویژهای داشته باشد و همچنان رینوپلاستی در صدر جدول درخواست علاقهمندان به زیبایی قرار گیرد.
دکتر آزاد میگوید فیزیک صورت ایرانیها سبب شده تا بیشترین تقاضا را برای رینوپلاستی داشته باشند همانطور که در آسیای شرقی، جراحی افتادگی پلک بالاترین میزان تقاضا را در میان جوانان به خود اختصاص داده است. براساس آمار، بیشترین تقاضای جراحی رینوپلاستی درمیان ایرانیها و برزیلیها است.
چاقی و لاغری هم از آن مشکلاتی است که گاه به دست یک جراح زیبایی سپرده میشود؛ استفاده از پروتزهای سینه و حتی باسن برای لاغرها و لیپوساکشن و کوچک کردن سینه برای کسانی که اضافه وزن دارند.
«ماندانا» تمام رژیمها را تجربه کرده بود؛ انواع کلاسهای ورزشی، قرصها و دستگاههایی که صبح تا شب در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند. اما همه آنها بینتیجه ماند تا این که خود را به دست جراح زیبایی سپرد؛ از لیپوساکشن گرفته تا برداشتن بخشی از بافت بازوها، ران و سینه:«زندگی من بعد از جراحیها هم تغییر چندانی نکرد. مدام نگرانم مثل قبل. این همه درد کشیدم اما همه میگویند اگر باز ناپرهیزی کنم، چاق میشوم. از ترس چاق شدن دوباره، اصلا نمیتوانم غذا بخورم. جای بعضی از بخیهها هم اذیتم میکند. کلا کلافهام و هیچ حال خوبی ندارم. نمیدانم این همه درد ارزشش را داشت؟ از نظر روحی مریض شدم و با بوی غذا هم حالم به هم میخورد.»
ترس از بازگشت به وزن قبلی و مشکلات روحی پس از آن گریبانگیر افراد بسیاری شده است. «سیما» 50 ساله است و 8 سال پیش مانند ماندانا تن به جراحیهای متعدد داد تا لاغر شود اما حالا به وزن قبلی بازگشته است.
میگوید:« بعد از جراحی، بیمار شدم. حالم خیلی بد بود. معدهام هرغذایی را که میخوردم، نمیپذیرفت. آنقدر که به شدت لاغرتر هم شدم. حالا بینی من روی صورت افتادهام سنگینی میکرد. بینی را هم جراحی کردم. بعد پلکهایم به شدت افتاده شده بود. پلکهایم را هم جراحی کردم. راستش انگار به جراحی کردن معتاد شده بودم. در نهایت، بعد از تحمل ماهها بیماری روحی، بالاخره با کمک یک روانشناس، خودم را یافتم. قید وسواس را زدم و حالا هیچ به وزنم فکر نمیکنم. از آن جراحیهای متعدد، تنها بخیههایش برایم باقی ماندهاند.»
جراحی لیپوساکشن و برداشتن چربیهای اضافه بدن یکی از آن جراحیهای زیبایی است که علاوه بر خطرات بسیار، عوارض روحی چون ترس از بازگشت به وزن قبلی را هم به همراه دارد.
تزریق ژل و بوتاکس، جراحی افتادگی پلک و لیفتینگ یا کشیدن پوست، جراحی مختص به دوران میانهسالی و سالمندی است که آن هم در ایران بسیار رواج دارد. دکتر«منظرشمسایی»، متخصص پوست دراین باره به «ایران وایر» میگوید:«من مخالف این تزریقها نیستم اما متاسفانه به علت سرپایی بودن تزریقها و سادگی ظاهری آنها، بیشترین شکایت ازهمین تزریقها و جراحیهای به ظاهر ساده است. اندکی خطا کافی است تا یک عمر پشیمانی به همراه داشته باشد. فلج شدن عضلهها، کج شدن ماهیچههای صورت و بسیاری عوارض دیگر که چون همه در صورت اتفاق میافتند، هیچ قابل پوشاندن نیستند.»
این متخصص پوست میگوید این روزها افراد غیرمتخصص زیادی دست به تزریق بوتاکس و ژل میزنند تا بیماران زیادی با عفونت یا سایرعوراض ناشی از آن به مطب متخصصان مراجعه کنند.
«شهلا» 49 ساله از رواج یافتن تزریق بوتاکس و حتی جراحی افتادگی پلک در سالنهای آرایشی و مشاهداتش میگوید: «آرایشگاه یکی از دوستان من در میرداماد روزهایی در هفته را به این کار اختصاص دادهاند. من بارها به آنها اعتراض کردم که محیط آرایشگاه برای این کار مناسب نیست، آلودگی در این محیط زیاد است و خانمی که این کار را انجام میدهد فقط سالها دستیار یک پزشک بوده است.جای بخیههای صاحب آرایشگاه یک بارعفونت کرد اما بازهم آنها به طمع پول، این کار را ادامه میدهد. به علت ارزان بودن آن در آرایشگاه نسبت به مطب پزشک متخصص، متقاضیان زیادی هم دارند.»
نتیجه تحقیقات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علوم تحقیقات که «خبرآنلاین» آن را منتشر کرده بود نشان می دهد کسب زیبایی به عنوان عاملی برای افزایش اعتماد به نفس درمیان زنان مورد مطالعه، انگیزه اصلی تن دادن به جراحی زیبایی است. در نتیجهگیری این تحقیق آمده است که تمایل زنان به جراحی زیبایی با سن، اشتغال، پایگاه اجتماعی، رضایت مندی از زندگی و باورها و گرایشهای دینی کاملا بیارتباط است. در نتیجه این تحقیق، اعتماد به نفس بیشتر و رضایت از خود، اصلیترین دلیل جراحی پلاستیک در میان خانمها است.
حال سوال اینجاست که با وجود این همه درد در کنار ترس زیاد ازعوارض احتمالی و حتی دردسرهای بعد از جراحی، آیا ارزش تن دادن به آن را دارد؟ قصه آدمهایی که تن به تیغ جراحی سپردهاند همان مَثَل قدیمی است که میگوید:«بکش و خوشگلم کن.»
چرا من به همه این سختیها تن دادم؟ چون بارها از سوی دوستان و آشنایان مورد تمسخر قرار گرفته بودم؛ بخشی از وجودم را دوست نداشتم چون آن طور نبود که میخواستم باشد. حالا اما فکر میکنم این «باید» را دقیقا چه کسی تعیین کرده بود؟
ماندانا میگوید:« از این که دوست و آشنا به شوخی مرا کپل، خپل، چاقالو، صدا میزدند به ظاهر میخندیدم اما هر روز میدیدم از خودم متنفرم و خودم را دوست ندارم. از دیدن آدمهای لاغر و باریک حسرت میخوردم. شاید اگرهمین شوخیها نبودند، من هم تا پای مرگ خودم را عذاب نمیدادم.»
«ندا» هم تجربه جراحی بینی داشته است:« درمدرسه بچهها به خاطر سوراخهای بزرگ بینیام مسخرهام میکردند. به من میگفتند جنگ تمام شده ولی هنوز دو خمپاره در بینی تو باقی مانده است. حالا البته ازشکل ظاهری بینیام ناراضی نیستم و اعتماد به نفسم بیشتر شده است.»
تنها پس از مهاجرت بود که نیمه پرلیوان را دیدم؛ وقتی که چند دوست چشم بادامی به من گفتند:«چه چشم و ابروهای زیبایی. شما دختران شرق میانه خیلی زیبا هستید.» و من گویی برای نخستین بار با خودم روبهرو شدم؛ بخشی از خودم که اصل بود.
برخی برای پوشاندن بخشی از بدن که به نظر نقصی دارد و برخی برای نزدیک شدن به معیارهای زیبایی که مدام در تغییر و تحول هستند، تن به جراحی زیبایی میدهند. روزی لبهای برجسته، روزی دیگر پستانهای بزرگ و روزی لاغری با پستانهای افتاده مد میشود؛ چرخهای که سر باز ایستادن ندارد. اما من قضاوتی نمیکنم. رطب خورده، منع رطب چون کند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر