close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

چرا صادق لاریجانی یقه حسن روحانی را گرفت؟

۱۹ آبان ۱۳۹۴
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۶ دقیقه
چرا صادق لاریجانی یقه حسن روحانی را گرفت؟
چرا صادق لاریجانی یقه حسن روحانی را گرفت؟

 

«غلامحسین محسنی اژه‎ای» معرف حضور است؛ از مدرسه حقانی آمده، یک امنیتی تمام عیار، یک مامور مهار.
از روزهای پس از خرداد 76 تاکنون را مرور کنید؛ دادگاه «غلامحسین کرباسچی»، «موسوی خویینی ها»، «محسن کدیور»، «عمادالدین باقی»، «عبدالله نوری» و... .
او مامور شکار بود و مهار در قالب قاضی یا شاکی. این طوری زورش نمی رسید، از قندان و دندان استفاده می کرد؛ مانند ماجرای «عیسی سحرخیز».

در داستان های پس از انتخابات 88 هم او مامور مهار و شکار بود؛ در راس هیات سه نفره تحقیق پیرامون تجاوز جنسی نشست تا مهدی کروبی را ساکت کند، رای ممنوع التصویری محمد خاتمی را با صدای بلند خواند و شرط توبه موسوی و کروبی را هم.

به عبارت ساده تر، در دو دهه اخیر او ماموریت داشته هرجا صدای مخالف یا رقیب بلندتر به گوش می رسد، مهارش کند. به شخصیت تندخو و قاطعش هم می آید این ماموریت چند لایه و پیچیده.

این سال ها اما قاضی القضات، رقیب قاضی شده است. «صادق لاریجانی» هم چون اژه ای تندخو و قاطع نشان داده است. اهل انتقادپذیری نیست و از انتقام خوشش می آید. اهل تقابل هم هست؛ از سال های دور که دست به قلم برده علیه «عبدالکریم سروش» تا کنون که پشت تریبون می ایستد؛ علیه حسن روحانی و یا در مقام دفاع از حصر کروبی و موسوی جدال صریح می کند با «علی مطهری».  

نخستین ماموریت صادق لاریجانی، علیه اکبر هاشمی رفسنجانی بود در ماجرای دانشگاه آزاد. سفت و سخت ایستاد مقابل پدرخوانده این دانشگاه. او به حکم خامنه ای در راس یک هیات فقهی قرار گرفت تا درباره وقف شدن یا نشدن دانشگاه آزاد تصمیم بگیرد. هاشمی گفت که دانشگاه را می خواهند غصب کنند و کسی که وقف را باطل کند، از خدا بالاتر است. صادق لاریجانی گفت حرف های عوامانه نزنید، وقف باطل است و همین هم شد. دور دوم زورآزمایی این دو در پرونده «مهدی هاشمی رفسنجانی» بود که بارها صادق لاریجانی هاشمی را تهدید کرد، گفت صبر قوه قضاییه حدی دارد، فیلم وداع درست نکنید برای تخریب قوه قضاییه و در نهایت هم فرزند هاشمی رفسنجانی حکم 10 سال زندان گرفت. وقتی هم هاشمی از ظلم و سرکوب مردم گفت، لاریجانی به میدان آمد و گفت این حرف ها خبط آشکار است، کسی تافته جدابافته نیست و حرف های هاشمی دست‎مایه ضدانقلاب شده است.

ماموریت پنهان دیگر او اما علیه «محمود هاشمی شاهرودی» بود؛ رییس سابق قوه قضاییه. در روزگار قاضی القضاتی لاریجانی، همه یاران شاهرودی دچار دردسر شدند. مشهور است که او پیش از پذیرش کرسی ریاست قوه قضاییه، گفته بود که ریشه فتنه در دفتر هاشمی شاهرودی است و باید آن جا را پاک سازی کرد. ولی پاک سازی به دفتر محدود نشد.
«سعید مرتضوی» از نزدیک ترین چهره های امنیتی قضایی به شاهرودی بود. در طول هفت سال همکاری مرتضوی با شاهرودی، او همواره حامی دادستان سابق تهران به شمار می رفت. در اولین «جشنواره شهید بهشتی»، مرتضوی را به عنوان مدیر نمونه انتخاب کرد و به درخواست های مکرر نمایندگان مجلس هشتم و طومار 600 امضایی دانشجویان برای برکناری مرتضوی اعتنایی نکرد.
در روزهای پس از برکناری مرتضوی، وقتی «محمدشریف ملک زاده»، رییس وقت «شورای عالی ایرانیان خارج از کشور»- که روزگاری راننده هاشمی شاهرودی بود- در اردیبهشت 89 شاهرودی را برای بازدید از این شورا دعوت کرد، این مرتضوی بود که به همراه «عباسعلی علیزاده» (رییس کل پیشین دادگستری تهران)، رییس سابقش را همراهی کرد.

پس از آن که ماجراهای ریاست سازمان تامین اجتماعی اوج گرفت، این هاشمی شاهرودی بود که به گفت و گو با علی لاریجانی نشست، تاکید کرد که مرتضوی در جنایت «کهریزک» کاره ای نبوده و خواستار حل مشکل شد.

حلقه سه نفره ملک زاده، مرتضوی و علیزاده در روزگار لاریجانی از هم پاشید. مرتضوی کماکان در دادگاه است، علیزاده پرت شد به حاشیه، ملک زاده زندان هم رفت ولی با رایزنی ویژه شاهرودی و دستور رهبر جمهوری اسلامی آزاد و پرونده اش مختومه شد و به سرعت هم از دست شاهرودی حکم مشاوره در امور اجرایی گرفت؛ حکمی که با واکنش لاریجانی روبه رو شد: «آيا ما نبايد ملاحظه کنيم که اگر متهمی در دستگاه قضايی مورد رأفت نظام قرار گرفته، نبايد به وی احکام کليدی بدهيم و تشويقش کنيم؟ اين‌‌ همان فساد اختاپوس پنهان است.»

به این فهرست می توان «الیاس محمودی»، رییس حفاظت اطلاعات دوران هاشمی شاهرودی را هم افزود. الیاس محمودی یار غار «محمدرضا رحیمی»، معاون اول دولت احمدی نژاد نیز بود. او یک بار که شایعه بازداشتش پیچید، در گفت و گویی پرده از جنگ پنهان برداشت: «آيت‌الله هاشمی شاهرودی يك بار گفته بود گاهی برخوردی كه با نيروهای خودِ در كشور ما می‌شود، با اپوزيسيون و مخالفان در برخی كشورها نمی‌شود و امروز می‌بينم با آن كه بنده به نام نامی حضرت ولی‌عصر از نيروهای خودی هستم، مورد هجمه قرار گرفته ام.»
داستان این جنگ پنهان شخصی تر است؛ هاشمی شاهرودی باید مهار شود تا رقیب نباشد.

سومین چهره، محمود احمدی نژاد است. صادق لاریجانی در دو سال آخر دولت احمدی نژاد سخت و لجوجانه ایستاد مقابل رییس دولت و چه بسا اگر پادرمیانی علی خامنه ای و امرش به سکوت نبود، شخصا رییس دولت را بازداشت می کرد چون او را مجرم می دانست.
پیش از آن هم در ماجرای میل احمدی نژاد به بازدید از زندان «اوین» گفته بود رییس جمهور به هیچ وجه حق ندارد بدون هماهنگی از زندان اوین دیدار کند. او واکنش تندی به حرف های احمدی نژاد درباره برخورد با مطبوعات نشان داد، در خط مقدم با جریان موسوم به «انحرافی» ایستاد، سپاه را ضابط قضایی کرد و از غرق در فساد بودن دولت احمدی نژاد سخن گفت و این که طیف احمدی نژاد اهل «فتنه و فساد اقتصادی و عقیدتی و عملی» هستند.

قوه قضاییه در نهایت، بی توجه به خط قرمزهای ترسیم شده از سوی احمدی نژاد، تاکنون 14 مدیر دولت او را به زندان فرستاده است. در راس این مدیران، دو معاون احمدی نژاد ایستاده اند؛ محمدرضا رحیمی و «حمید بقایی». برای محمود احمدی نژاد هم سه پرونده در دادگاه مفتوح است.

دوگانه اکنون صادق لاریجانی اما تازه از راه رسیده است. پتانسیل بالقوه اش موجود بود ولی در دو روز گذشته شکوفا شد. رییس قوه قضاییه که همین هفته پیش ظاهرا از دولت حمایت کرده و به تندروها گفته بود در نقد دولت بی انصافی نکنند، یک روزه «برجام» را زیر سوال برد، گفت رییس جمهور تهمت و افترا زده و کنایه زد که اگر رییس جمهور فاسد شود، کار خیلی سخت می شود.

او گفته های حسن روحانی درباره احتمال فساد در قوه قضاییه و تاثیر برخی رسانه های تندرو در توقیف و بازداشت ها را از صدر تا ذیل متناقض خواند و به روحانی توصیه کرد از عتاب و خطاب وهن‌آمیز دست بردارد.

ایستادن صریح او مقابل رییس جمهور ایران به شخصیت تندخو و احساساتی وی باز می گردد ولی او برای خود شأن مامور مهار تعریف کرده است. رقبا باید مهار شوند، در تنگنا باشند و افتخاری به نام آن ها ثبت نشود.

مهار حسن روحانی و ایستادن مقابل او در روزگار سختی و عزلت تندروها، یک پیام مستقیم به بدنه نیز محسوب می شود. او به این بدنه نیاز دارد. ممکن است گاهی که دلواپسان یقه علی لاریجانی را می گیرند، قاضی اخم کند که دست از سر من بردارید ولی خدمات متقابل دلواپسان و قاضی القضات بیش از این ها بوده است. آن ها به هم نیاز دارند؛ شخصیت سیاسی آن ها در فضای دوگانه و تقابلی رشد می کند و نان قدرت خود را از حذف می خورند نه رقابت. صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه نیست، رهبر تندروها است زیر سایه رهبر جمهوری اسلامی. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

جامعه مدنی

سولماز ایکدر روزنامه نگار به سه سال حبس محکوم شد

۱۹ آبان ۱۳۹۴
منصوره فراهانی
خواندن در ۲ دقیقه
سولماز ایکدر روزنامه نگار به سه سال حبس محکوم شد