در ماهی که گذشت، به روال معمول، تعداد زیادی از دانش آموزان بهایی شرکت کننده در کنکور برای ورود به دانشگاه نامهای با عنوان «نقص در پرونده» دریافت کردند. نامهای که پیش از این نیز در آستانه بازگشایی دانشگاهها برای کسانی که به دیانت بهایی معتقدند، ارسال شده بود. اغلب جوانان بهایی ترجیح میدهند بختشان را در کنکور سراسری امتحان نکنند چون میدانند امکان ورودشان به دانشگاه بر اساس یک قانون نگفته، تقریبا ممکن نیست.
این در حالی است که «محمدجواد لاریجانی»، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ایران 17 فروردین امسال در گفتوگو با ایلنا هر گونه محاکمه و یا ممنوعیت از تحصیل افراد به صرف بهایی بودن را به کلی تکذیب کرد و گفت: «مسوولان جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی حقوق شهروندان ایرانی را به رسمیت شناخته و از آن حمایت میکنند.»
با «مهیاره نداف»، متولد سال ۱۳۵۷ و ساکن شهر مشهد گفت و گو کرده ام؛ گفت و گویی که یک معیار است برای ارزیابی ادعای محمدجواد لاریجانی.
ماجرا از کجا شروع شد؟
- رتبه من 1829 بود. امیدوار به قبولی در کنکور و ادامه تحصیل بودم ولی با نامه «نقص در پرونده»، همه این امیدها بر باد رفت. از آن جایی که میل به تحصیل واقعا مرا رها نمیکند، شخصا قادر نیستم بیان کنم احساسم را از عشق به آن چیزی که از آن محروم شدهام. به معنای واقعی عاشق آموختن هستم و اگر به من اجازه ورود به دانشگاه داده میشد، شاید در و خاک دانشگاه را میبوسیدم و هر کلمهای که از استادی فرامی گرفتم، قدردان و سپاسگزارش بودم چون این مکان برایم مقدس است. به هر حال، ما هم زاده همین مرز و بوم و سرمایههای این مملکت هستیم و در این خاک متولد شدهایم، با هزینه همین دولت به مدت ۱۲ سال تحصیل کردهایم و ادامه این تحریمها میتواند این سرمایهها را هدر بدهد.
اولین بار بود در کنکور سراسری شرکت میکردی؟
- خیر. اولین بارحدود ۱۷ سال پیش متقاضی شرکت در کنکور بودم که همان سال کارت ورود به امتحان برایم صادر نشد.
بهانه و دلیل آن ها چه بود؟
- خیلی ساده گفتند برایتان کارت ورود صادر نشده و به شما اجازه امتحان داده نمیشود. دومین بار هم این موضوع را به طورجدی پی گیری نکردم؛ در کنکور هنر، علوم انسانی و زبان انگلیسی شرکت کردم و باز مجاز به انتخاب رشته شدم اما در زمان انتخاب رشته، به علت این که مدام شنیده بودم که حتی اگر حایز شرایط باشم، امکان ورود به دانشگاه را ندارم، انتخاب رشته انجام ندادم.
چه طور شد امسال مصمم به شرکت در کنکور شدی؟
- امسال انگیزه و امید بیش تری برای شرکت در کنکور داشتم. تمام سوالات را با تلاش زیاد پاسخ دادم و با رتبه ۱۸۲۹ قبول شدم. با دقت خوبی انتخاب رشته کردم و واقعا امیدوار به حضور در دانشگاه بودم. اما در روز اعلام نتایج برایم نوشتند به دلیل نقص پرونده با صندوق پستی فلان مکاتبه یا به آدرس فلان واقع در سازمان سنجش مراجعه کنید.
رشته مورد علاقه ات چه بود؟
- چون امکان و ظرفیت انتخاب 100 رشته را داری، من مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، ارتباطات اجتماعی، فنآوری اطلاعات و مدیریت جهانگردی را انتخاب کرده بودم.
برخورد عمومی با این مساله چه گونه بود؟
- راستش برخورد افکار عمومی خیلی تغییر کرده. بسیاری از هموطنانم صمیمانه اظهارتاسف و همدردی میکنند. این موضوع از جانب مردم بازخورد همدلانهای دارد. واقعا شبیه سالهای پیش نیست.
آیا در طول دوران دبیرستان هم به خاطر عقیده ات تحت فشار بودی؟
- بله؛ می شود گفت در طول دوران تحصیلم با مشکلاتی درگیر بودم. حتی به علت این مساله، یک بار از مدرسه اخراج شدم. یک بار به علت جا به جایی منزلمان، پرونده تحصیلی من باید به مدرسهٔ دیگری در منطقه دیگری منتقل میشد ولی آنها به محض این که متوجه شدند من بهایی هستم، تا آخر سال پرونده مرا درخواست نکردند و سال بعد مرا به مدرسه قبلی بازگرداندند.
این شیوه برخورد رنجیده ات می کند؟
- به هر حال، محرومیتهای اجتماعی بسیاری برجامعه بهایی ساکن ایران وارد میشود؛ مثل نداشتن گذرنامه، نداشتن اجازه برای خروج از کشور، نداشتن عقدنامه و این که ما گاه اجازه نداریم حتی ازدواج خود را ثبت کنیم. تصورش را بکنید، هفت سال متوالی بعد از ازدواجم با تلاش زیاد توانستیم ازدواج خود را ثبت کنیم. امیدوارم دولت ایران که تاکنون حسن نیت جامعه بهایی برایشان ثابت شده، قدمهای مثبتی در این زمینه بردارد. بهاییان در تمام این سالها با وجود همه فشارها و دستگیریها، شهروندان قانونمند و خیرخواهی بودهاند و با وجود همه اینها، همواره قصدشان اطاعت و انقیاد از قوانین و دولتی است که به طور رسمی بر ایران حکومت میکند.
پی گیر ماجرا شدی؟
- من از چند نفر از دوستانم شنیدم که آنها هم همین مشکل را داشتهاند. صبح هجدهم شهریورماه به محل سازمان سنجش مراجعه کردم. دم درب ورودی خیلی پرس و جو کردند که برای چه مراجعه کردهای. توضیح دادم، گفتند طبقه دوم درب فلان باید مراجعه کنی و روی برگهای که به من برای ورود دادند، اسم طبقه و اتاق را نوشتند. به محض ورود به آن اتاق، کارمندهای آن حوزه به هم نگاه کردند و لبخند زدند. مشخص بود که تلفنی به آن ها اطلاع داده شده بود و وقتی جریان را گفتم و تاکید کردم میخواهم پی گیر ماجرا باشم، مشخصات من را گرفتند. یک لیستی از اسامی دست شان بود که سریع اسم مرا در آن لیست پیدا کردند و گفتند که فعلا مشخص نیست و شاید یک ماه دیگر علت مشکل مشخص شود. من گفتم چند ماه دیگر باید ثبت نام کنم و زمان محدودی وجود دارد اما آنها به من گفتند فکرش را نکنید، هنوز چیزی معلوم نیست، بروید و یک ماه دیگر بیایید. گفتم همین مطلب را کتبا بنویسند تا مشخص باشد که من پی گیری کردهام. گفتند نمیتوانند چیزی را کتبا بنویسند و گفتند مشکلی دارید، به رییس ما، آقای «نوربخش» در تهران مراجعه کنید. هر چه اصرار کردم همین را بنویسند، گفتند که ما اجازه دادنهیچ یادداشت کتبی به شما نداریم. به دفتر ریاست آن اداره رفتم و با رییس آن جا صبحت کردم و پرسیدم تکلیف من چیست؟ گفت مثل شما هزار تا دو هزار نفر هستند و همین است که هست، کارنامه نهایی روز بیست و ششم شهریورماه روی سایت سنجش منتشر میشود، بعد از آن مراجعه کنید. جوری گفتند که مثلا بعد از آن هم منتظر اتفاقی خاصی نباشید.
بیش تر از این هم قصد پی گیری داری؟
- بله؛ من پی گیر ماجرا هستم و موقع خروج از آن جا برگه حضورم را هم از من گرفتند اما من با گوشی موبایلم از برگه حضورم عکس گرفتم و گفتم که مایلم مدرک مراجعهام را برای پی گیری بعدی داشته باشم. دوستان دیگری هم به من تماس گرفتند و گفتند به علت «نقص پرونده» از دور خارج شده و از پی گیری محروم شدهاند. من به هر جا که قانونا امکان پی گیری داشته باشم، مراجعه میکنم. این بار اگر مراجعه کردم، کتبا نامه مینویسم و درخواست پی گیری میکنم. اگر لازم باشد، به تهران هم مراجعه کرده و سعی میکنم آقای نوربخش را هم پیدا کنم.
هدفت از پی گیری چیست؟
- آقای لاریجانی در صحبتهای چندی پیش خود گفتند که هیچ بهایی به علت بهایی بودن از تحصیلش محروم نیست و من واقعا میخواهم بپرسم دقیقا نقص پرونده من چیست، آن را پی گیری کنند و به من بگویند تا مشکلات را برطرف کنم و بتوانم با درس خواندن، خدمت بهتری به جامعه اطرافم و به وطنم داشته باشم. اینها برایم شعار نیست. برای بهاییان، کسب علم و دانش از جایگاه خاصی برخوردار است. همه ما با این که از ورود به دانشگاه محرومیم اما همواره در حال مطالعه و تحصیل هستیم. وقتی حضرت محمد میگوید علم بیاموزید، حتی اگر در چین باشد و یا حضرت علی میگوید هر کس مرا کلمهای آموخت، مرا بنده خودش خواهد کرد، یعنی حقیقت اسلام هیچ فردی را به دلیل عقیدهای متفاوت از کسب علم و دانش محروم نمی کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر