در هفتههای گذشته، نیروهای امنیتی چند فعال مدنی ساکن استان های آذربایجان شرقی و غربی را بازداشت کردند و برخی دیگر نیز که در بازداشت به سر میبردند، با احکام قضایی روبه رو شدند.
فعالیت این طیف سالها است حول خواسته تحصیل به زبان مادری شکل میگیرد. دیگر مطالبه آنها رسیدگی به وضعیت دریاچه ارومیه و اعتراضشان به تبعیضهای نژادی و نیز سیاستهای یکپارچهسازی فرهنگی است.
آنها معتقدند وضعیت نابهسامان اقتصادی و نبود سرمایهگذاری در این مناطق وهمچنین تبعیضهای نژادی از سوی حکومت مرکزی به دلیل تُرک بودن آنها و حمایت ایران از ارمنستان در جنگ «قرهباغ» است.
جنگی از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴ در قرهباغ میان ارمنیها و آذربایجانیها اتفاق افتاد و به عقیده آنها، ایران در آن جنگ حامی ارمنستان بود.
این سابقه تاریخی، زمینه یکی از اتهامهایی است که فعالان آذربایجانی از سوی جمهوری اسلامی نیز با آن روبهرو هستند: «جاسوسی به نفع نخجوان و آذربایجان علیه ایران و جاسوسی در خاک ایران علیه ارمنستان و به نفع نخجوان و آذربایجان.»
اتهام ها محدود به همین نیستند؛ اسفند ۹۲ بیش از ۱۰۰ نفر از فعالان آذربایجانی به دلیل گردهمایی «روز جهانی زبان مادری» بازداشت شدند. این اتفاق در سال ۹۳ نیز تکرار شد. ۲۰ خرداد سال جاری نیز چندین نفر برای برگزاری سالگرد تظاهرات انتقادی از حسن روحانی و حمایت از دریاچه ارومیه بازداشت شدند. بیش تر این بازداشتها توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اتفاق افتاده است و در دوران بازجویی بیشتر بازداشتشدگان مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند.
«محمد احدی»، خبرنگاری است که تا پیش از بازداشت، فعال دانشجویی بود. او در زمستان سال ۹۰ به بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز منتقل شد و مدت ۲۰ روز را در انفرادی سپری کرد.
احدی که با باتوم ماموران امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، به «ایرانوایر» گفت:«برخی مواقع بازداشتیها به زیرزمین وزارت اطلاعات تبریز منتقل میشوند که از نظر آلات شکنجه مجهزتر است.»
یکی از دوستان این خبرنگار در دوران بازجویی ساعتها به شکل صلیب میان دایرهای فلزی بسته شده بود.
احدی به خاطر فعالیتهای دانشجویی خود و همچنین انتشار نشریهای در دانشگاه و ویژهنامه «زبان مادر» بازداشت و به یک سال حبس محکوم شد. "تبليغ عليه نظام" با مصداق "ديدار با خانواده بازداشت شدگان" ديگر اتهام وى بود.
بنا به روایت احدی، دانشگاهها یکی از مهمترین مراکز فعالیت فعالان آذربایجانی هستند. انتشار نشریه و برگزاری نمایشگاههای مختلف کتاب و عکس از جمله فعالیت دانشگاهی آنها است اما در عینحال، کانونها و انجمنهایی نیز در دانشگاهها وجود دارند که به کلاسهای آموزش زبان ترکی میپردازند.
به گفته وی، دروس تاریخشناسی و جامعهشناسی نیز به زبان ترکی به دانشجویان آذربایجانی آموزش داده شده و مطالبات برابریخواهانه جنسیتی زیر پوشش فعالیت دانشجویان مطرح و پی گیری میشود.
او می گوید اغلب نشریههای «روشنگرایانه» و «تئوریک» در آذربایجان «زیرزمینی» و به شکل «شبنامه» هستند که بیش تر آن ها در مناسبتها منتشر میشوند.
احدی همچنین از نشریه «بایرام» در زنجان، «آناوطن» در سلماس و «نوید آذربایجان» در ارومیه نام برد: «این نشریه ها عموما در شمارههای نخست با مشکلی روبهرو نیستند اما خطوط قرمزی وجود دارد که باید رعایت شوند.»
اگرچه به نشریههای آذربایجان مصداقی برای خط قرمز اعلام نشده اما به گفته احدی، اهالی رسانه میدانند که نباید از سیاست خارجی ایران در نسبت با آذربایجان چیزی بنویسند. درعینحال، افرادی نیز ممنوعالاسم هستند و نشریه ها اجازه انتشار نوشته یا عکسی از آنها را ندارند؛ مانند «بابک خرمدین» و «جعفر پیشهوری».
احدی می گوید: «به غیر از این موارد، خط قرمز دیگر، آییننامه مطبوعاتی است که در آن مواردی که باعث تشویش اذهان عمومی، توهین به مقدسات، رهبری و روسای قوا میشود، عنوان شده است.»
بنا به گفته های این خبرنگار، در چند سال گذشته چندین روزنامهنگار آذربایجانی بازداشت شده اند: «ولی نخواستند که این مساله رسانهای شود. بنا به سابقه، با رسانهای شدن، فشار روی فعالان در دوران بازداشت و پس از آن بیش تر میشود.» معروفترين پرونده منعلق به سعيد متين پور با ٨ سال حبس است.
این خبرنگار معتقد است که مطالبات جامعه مدنی آذربایجان در سیاست داخلی ایران جایگاهی ندارد و تنها در «شعارهای تبلیغاتی» پیش از هر انتخابات، توسط کاندیداها مطرح میشود: «در ایام انتخابات، نامزدهای نمایندگی در شهرهای بزرگ مانند تبریز، ارومیه و مشکینشهر برای جلب رای مردم بروشورها و پوسترهای تبلیغاتی خود را به زبان ترکی منتشر میکنند. برخی دیگر نیز تنها در همین ایام از دریاچه ارومیه حرف میزنند.»
«ایرانوایر» از او می پرسد مساله «تجزیهطلبی» چه قدر میان جامعه مدنی آذربایجان جدی است؟
می گوید:«بحث تجزیه را ابتدا خود حاکمیت به مانند یک انگ مطرح کرد در حالیکه مطالبات جامعه مدنی آذربایجان در چهارچوب قانون اساسی است. اصرار به حفظ این چهارچوب نمیتواند خواست استقلال و تجزیه تلقی شود. اما میل به استقلال طی سالها سرکوبهای پی درپی و جدی گرفته نشدن مطالبات، در بین جامعه مدنی رشد کرده است. این رشد را میتوان در فضای مجازی شاهد بود.»
موج بازداشتهای فعالان آذربایجانی از گردهمایی «قلعه بابک»، اسطوره آزادی و سمبل مبارزه مردم آذربایجان در سال ۷۹ آغاز شد. این گردهمایی در اعتراض به سیاستهای تبعیضآمیز دولت و با هدف طرح مطالبات زبانی و فرهنگی در شهرستان «کلیبر»، واقع در آذربایجان شرقی شکل گرفت.
به گفته احدى پس از تظاهرات سراسرى اعتراضى - در ٣٣ شهر اذربايجان - به كاريكاتورى در روزنامه ايران، موج بازداشتها شروع شد و به طور ميانگين سالانه بيش از ١٠٠ فعال آذربايجانى بازداشت ميشوند.
یکی از سنگینترین احکامی که طی این سالها برای فعالان مدنی آذربایجان صادر شده، متعلق به دو جوان به نامهای «حسین علیمحمدی» و «طه کرمانی» است که به ۱۳ سال زندان محکوم شدهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر