در قرن گذشته، زنان در دستیابی به حقوق مدنی و سیاسی خود به پیشرفتهای چشم گیری دست یافته اند؛ هم در زمینه تحصیلات و بهداشت و سلامت و هم در دستیابی به شغل و امرار معاش.
امروزه ۱۳۶ کشور از میان کشورهای جهان در قانون اساسی خود به تضمین برابری زن و مرد متعهد شده اند ولی هم چنان کارهای بسیار زیادی مانده است. تا این لحظه، هیچ کشوری نتوانسته است به برابری کامل جنسیتی دست یابد و بیش تر کشورها هنوز راه زیادی در پیش دارند. هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه، سهم زنان در سیاست، مناصب مهم شرکتها و اداره ها، تحصیلات و غیره و غیره به طور نامتناسبی اندک است. از سوی دیگر، زنان قربانی نقض حقوق طبیعی و بشری خود نیز میشوند که از جمله آن ها می توان به ازدواجهای اجباری در سنین کودکی، قاچاق سکس، خشونت جنسی و کشتار جنسیتی اشاره کرد.
«ایرانوایر» در بخش دوم از سلسله مقاله ها در مورد سکسیسم، به «شکاف جنسیتی» میپردازد و این پرسش را مطرح میکند که سکسیسم چه گونه بر زنان و به طور کلی، بر جامعه اثر میگذارد. راههای دستیابی به برابری جنسیتی نیز به طور خلاصه مطرح خواهد شد.
۱. شکاف جنسیتی چیست؟
شکاف جنسیتی تفاوتی است در جایگاه و منزلت، فرصت ها و نگرشهای میان زنان و مردان. برای فهمیدن هر چه بهترِ این مفهوم، «شاخص جهانی شکاف جنسیتی» این تفاوتهای جنسیتی را در کشورهای مختلف اندازه گیری کرده و کشورها را بر اساس پیشرفت در کم کردنِ این شکاف بر حسب مشارکتها و فرصت های اقتصادی، موفقیت های تحصیلی و آموزشی، سلامت، قدرت و اختیار سیاسی رتبه بندی میکند.
اگر رتبه کشوری یک باشد، به این معنی است که شکاف جنسیتی را در تمام مقوله های بالا از میان برده است. با این حال، هیچ یک از ۱۴۲ کشوری که تا به حال ارزش یابی شده اند، به این رتبه دست پیدا نکرده اند.
در سال ۲۰۱۴، ایسلند در شاخص مجمع جهانی اقتصاد اول شد و همسایههای اسکاندیناویایی آن، یعنی، فنلاند، نروژ، سوئد و دانمارک با اختلاف کمی در رتبههای بعدی ایستادند.
شاید جالب توجهترین نمونه، نیکاراگوئه و رواندا باشد زیرا تولید ناخالص داخلی هر دو کشور کم تر از ۹ میلیارد دلار است ولی در جدول برابری جنسیتی، رتبههای ششم و هفتم را به خود اختصاص داده اند. امریکا در جایگاه بیستم ایستاده است، ایران در جایگاه ۱۳۷ است و یمن ۱۴۲؛ یعنی در ته جدول.
«سعدیه زاهدی» (Saadia Zahidi)، یکی از مدیران ارشد مجمع جهانی اقتصاد در مصاحبه ای گفته است:«هم کشورهای ثروتمند می توانند به برابری جنسیتی دست یابند و هم کشورهای فقیر. لزومی ندارد که برابری جنسیتی زمانی به یک کشور راه یابد که کاملاً توسعه یافته باشد.»
۲. سکسیم چه اثراتی بر رشد و توسعه جوامع می گذارد؟ نتایج اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن چیست؟
اقتصادی: نابرابری جنسیتی بارها یکی از موانع اصلی در توسعه اقتصادی عنوان شده است. این ادعا را بانک جهانی و سازمان ملل هم تأیید کرده اند.
بنابر«گزارش توسعه سال۲۰۱۲» که از سوی بانک جهانی منتشر شد، هرچه نابرابری جنسیتی در یک کشور بیش تر باشد، ناکارآمدی اقتصادی آن هم بیش تر خواهد بود. زیرا از تواناییها و استعدادهای زنان استفاده نمیشود و این از نظر اقتصادی، هزینههای گزافی را تحمیل میکند.
برای آن که اقتصاد بتواند از تمام نیرو و توان خود سود جوید، لازم است از تمام منابع و امکانات موجود استفاده کند- که در این مورد، منظور استعدادها و تواناییهای زنان است- در غیر این صورت، اقتصاد ناکارآمد خواهد شد؛ برای نمونه، اگر بر حق مالکیت زنان در بورکینافاسو تأکید میشد، محصولات کشاورزی این کشور شش درصد افزایش مییافت. تنها به این دلیل که منابع کار، علاوه بر مردان، به زنان نیز اختصاص داده میشدند.
تحقیقات «استفان کلازن»، استاد اقتصاد نیز نشان میدهد که نابرابری جنسیتی در تحصیلات، تأثیری مستقیم بر رشد اقتصادی دارد زیرا کیفیت متوسط سرمایه انسانی را پایین میآورد.
سیاسی: اگر زنان از نظر سیاسی صاحب قدرت باشند، تصمیمها و انتخابهای سیاسی کشور نیز میتواند رشد یابد و نهادهای سیاسی و اجتماعی بیش از پیش میتوانند نماینده رأی دهندگان باشند. وقتی در امریکا زنان صاحب حق رأی شدند، سیاستمداران توجه خود را بیش از هر زمان دیگری بر بهداشت و سلامت کودکان و مادران متمرکز کردند و این باعث شد که میزان مرگ و میر نوزادان بین ۸ تا ۱۵ درصد کاهش یابد.
در این لحظه، شکاف سیاسی در سطح بین المللی ۲۱ درصد است؛ یعنی به طور متوسط هر زن تنها از یک پنجمِ قدرت و اختیار سیاسی یک مرد برخوردار است.
اجتماعی: تبعیض جنسیتی، پیامدهای اجتماعی بسیار وسیعی دارد. از زیانبارترینِ این پیامدها میتوان به ازدواج زودهنگام، قاچاق سکس، خشونت جنسی، اجبار، «کشتار جنسیتی» و ختنه زنان اشاره کرد.
در نپال، ۴۰ درصد دختران در ۱۵ سالگی ازدواج میکنند و این خطر حاملگیهای زودهنگام و دیگر مشکلات مربوط به سلامت جنسی و تناسلی زنان را به دنبال دارد.
یکی از مراکز درمانی در نیجریه گزارش داده بود ۱۵ درصد زنانی که به درمان بیماریهای مقاربتی احتیاج دارند، کودکان زیر پنج سال هستند. در بعضی از بخشهای آسیا و هند، خانوادهها به شدت ترجیح میدهند که فرزند پسر داشته باشند.
گفتنی است که در سال ۲۰۰۰، در چین نسبت فرزندان دختر به پسر ۱۰۰ به ۱۱۹ بوده است.
۳. ارتباط سکسیم با توسعه یافتگی کشورها چیست؟
«شادی صدر»، وکیل ایرانی و فعال حقوق زنان میگوید: «سکسیسم، سکسیسم است؛ از یک شرایط به شرایط دیگر فرق نمیکند. زنان در هر نقطهای از دنیا قربانی سکسیسم میشوند، فقط نمونهها و مثالها فرق میکنند. زنانی که در غرب از سکسیسم رنج میبرند، با مشکل حجاب اجباری رو به رو نیستند. از آن سو، زنان ایران با مشکل قاچاق سکس یا پورنوگرافی و یا کلیشه سازیهایی که در تبلیغات میبینید، برخورد ندارند. ولی مفهوم اصلی و محوری سکسیسم همه جا یکی است. مسأله به مرد سالاری بر می گردد که خود را در تمام فرنگها بازتولید میکند.»
سکسیسم در غرب
در طول قرن بیستم، نقشهای سنتیِ جنسیتی به ویژه در اروپا و امریکا به تدریج تغییر یافتند و حتی از میان رفتند. ولی میزان این تغییر در نقاط مختلف دنیا به شکل قابل ملاحظهای تفاوت دارد. این نکته حتی در میان کشورهایی که از نظر پیشرفت، سطح مشابهی دارند هم صادق است؛ مثلا میان سوئد و ژاپن یا امریکا و انگلستان.
در ژاپن، نگرشهای سکسیستی شایع و رایج است و این به سلطه مردان در سیاست و تجارت منجر شده است؛ گو این که زنان در ژاپن از تحصیلات بالایی برخوردارند. در حال حاضر، در ژاپن سهم زنان در مناصب مهم کشور تنها ۱۱ درصد است؛ یکی از پایینترین آمار در دنیا.
در فرانسه نیز زنان تنها 3درصد از مناصب عمده اجرایی را در اختیار خود دارند.
در امریکا که یکی از کشورهای برابری طلبِ جهان شناخته میشود، زنان در ادارههای دولتی سهم اندکی را به خود اختصاص داده اند.
«ان کرنبلات» در کتاب خود، «یاداشتهایی از سقف شکافته» (Notes from the Cracked Ceiling) مینویسد: «در امریکا سهم زنان شاغل در اداره ها در قیاس با ۷۰ کشور دیگر در جهان کم تر است. امروزه تعداد زنان در کنگره امریکا کم تر از شورای ملی افغانستان است.»
در مورد دستیابی به برابری جنسیتی، اسکاندیناوی به طور پیوسته الگوی کشورهای دیگر بوده است. مجمع جهانی اقتصاد گزارشی در مورد شکاف جنسیتی در جهان منتشر کرده که بنابر آن، ایسلند پنج سالِ مدام در صدر جدول جای داشته و فنلاند، نروژ و سوئد با اختلاف کمی در جایگاههای بعدی ایستاده اند. به استثنای دانمارک، تمام کشورهای نوردیک بیش از ۸۰ درصد از شکاف جنسیتی خود را از میان برده اند؛ به عنوان نمونه، در سوئد ۵۷ درصد از شغلهای وزارت خانهها را زنان به خود اختصاص داده اند.
سکسیسم در خاورمیانه
بسیاری از گزارشها حاکی از آن هستند که زنان در کشورهای عرب به طور متوسط در قیاس با زنان مناطق دیگرِ خاورمیانه، از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محروم تر هستند. سهم زنان از درآمدهای حاصل از اشتغال و نیز اختیارات سیاسی اندک است و این نکته به ویژه با توجه به ثروت حاصل از فروش نفت و شهرنشینی جای تأمل دارد.
به طور کلی در کشورهای خاورمیانه، زنان هم چنان با نقشهای سنتی خانوادگی تعریف و شناخته میشوند و این به نوبه خود زنان را به شهروندانی درجه دو تبدیل میکند. هرچند البته میزان این پدیده در کشورهای مختلف خاورمیانه تفاوت دارد.
برخی از روحانیون مسلمان نیز بسیاری از اعمال و نگرشهای سکسیستی را روا داشته و حتی از گسترش و اجرای آنها استقبال کرده اند؛ از جمله میتوان به چند همسری، مذموم دانستن عادت ماهانه زنان، اجبار زن به اطاعت از همسر خود و نابرابری در ارث و میراث و حقوق قضایی اشاره کرد. تمام این موارد به تبعیض جنسیتی تداوم بخشیده اند.
عربستان سعودی یکی از سرکوب گرترین و سکسیستیترین دولتهای منطقه به شمار میآید. شاخه اسلام «وهابی» به ویژه زنان را هدف سرکوب خود قرار میدهد. زنان از حقوق و مشارکت سیاسی برخوردار نیستند، از حق رانندگی محرومند و بدون مجوز شرعی پدر، برادر، همسر و یا یکی از بستگان مرد خود، اجازه نقل مکان و یا مسافرت ندارند. این البته تنها چند نمونه از رفتارهای سکسیستی و سرکوب گرانه حکومت عربستان است.
گفتنی است که از سالهای دهه ۱۹۹۰، شکاف جنسیتی به ویژه در مورد تحصیلات و بهداشت، در خاورمیانه کوچک شده است. امروزه در خاورمیانه تقریباً تمام دختران به مدرسه میرکوند و تعداد زنانی که به دانشگاه راه مییابند، از مردان بیش تر است. البته این هنوز به معنای حقوق و مشارکت برابر زنان در حیات سیاسی و اجتماعی نیست؛ مثلاً با این که در دولتهای سوریه، اردن، مصر، عراق و تونس زنان به مقام وزارت هم دست یافته اند، شکاف جنسیتی سیاسی همچنان در این کشورها عظیم است.
۴. آیا می توان به برابری جنسیتی دست یافت؟ چه گام هایی باید در راه آن برداشت؟
بنابر تحقیق بانک جهانی، در راستای «اهداف توسعه هزاره» که توسط مجمع عمومی سازمان ملل بر سر آن توافق شد، دنیا باید برای دستیابی به برابری جنسیتی، بر این موارد متمرکز شود:
-ایجاد شرایط آموزشی و تحصیلی برای دختران.
در ایران، زنان از تحصیل در چندین رشته دانشگاهی، از جمله مهندسی و فیزیک هسته ای منع شده اند.
--------------
- افزایش نرخ سواد در میان زنان.
در نیجریه، نرخ سواد زنان کمتر از یک در هر ۱۰ نفر است.
--------------
- افزایش مشارکت کاری و تقویت سیاستهای کاری برای زنان.
در هند، زنان تنها ۳۰ درصد از جمعیت فعال کشور را تشکیل میدهند.
--------------
- بهبود دسترسی زنان به اعتبارهای مالی، زمین و دیگر منابع.
در هند، سیرالئون و بسیاری از کشورهای دیگر، زنان از حق ارث زمین محروم هستند.
--------------
- ترویج و افزایش حقوق و مشارکت سیاسی زنان.
در واتیکان، زنان از حق رأی بر خوردار نیستند.
--------------
- توسعه برنامههای بهداشت و سلامت جنسی و زایمان و نیز توسعه سیاستهای حمایت از خانواده.
در برمه، قرص ضد بارداری غیرقانونی است. سقط جنین نیز در بعضی از کشورها از جمله در ایرلند ممنوع است.
--------------
شادی صدر میگوید: «روزی برابری جنسیتی برقرار خواهد شد ولی قطعاً نه در طول عمر من. شاید حتی به عمر دخترم هم قد ندهد. راه بسیار بسیار طولانی در پیش داریم ولی در عین حال کارهای زیادی هم برای رسیدن به آن انجام میدهیم. من حتماً به این رؤیا باور دارم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر