انگشتهای کوچک یکی یکی روی جوهر استامبر قرار میگیرند و اثرشان روی کاغذ سفید ثبت میشود. همین لحظه دست دیگری جلو میآید؛ کوچک است و دخترانه اما پر از زخم، زخمهای چاقو از مچ تا آرنج را پوشانده و در پس زمینه تصویر دست، صدای دختر نوجوانی است که میگوید: «یک شب تصمیم گرفتیم، بابامون رو بکشیم.»
این تصاویر قسمتهایی از فیلم مستند «رویاهای دم صبح» ساخته مهرداد اسکویی است که زندگی دختران زیر 15 سال را در کانون اصلاح و تربیت به نمایش میگذارد. او این تصاویر را در سایت حامیجو منتشر کرده تا از سوی علاقمندان به سینمای مستند، حمایت شود.
نزدیک دو ماه است که سایت حامی جو به عنوان یک وبسایت "سرمایه گذاری جمعی" فعالیت خود را در زمینه ی موسیقی و سینما آغاز کرده است. محمد نورسی، مدیر این سایت به «ایران وایر» میگوید: « استفاده از سرمایه گذاری هواداران برای تولید یک اثر هنری تنها راه موجود برای رسیدن هنرمند به استقلال فکری و مالی است.»
او یک جوان بیست و هشت ساله است که وقتی موفقیت سایت www.kickstarter.com را دیده است، ایدهی استفاده از سرمایهگذاری هواداران راهاندازی سایت حامیجو در ذهنش شکل گرفته است: «سایت kickstarter در سال 2014 بیش از 5 میلیارد دلار سرمایه مردمی برای کارهای هنری جذب کرده. ما دیدیم وقتی این کار در آمریکا انجام میشود چرا در ایران نشود؟»
او و همکارانش قصد دارند حامیان هنرمندان را وارد سرمایهگذاری کنند: «بسیاری از تهیه کنندهها دید تجاری دارند و فقط از فیلمهای تجاری یا گیشه حمایت میکنند بنابراین هنرمندان زیادی نمیتوانند ایدههای خود را عملی کنند. چون آثارشان، آثار تجاری نیست. بنابراین آنها میتوانند سرمایه مورد نیاز را از هواداران خود دریافت کنند. در مورد مستندسازها هم به همین شکل است. اغلب تهیه کنندهها زیر باز ساخت فیلم مستند نمیروند چون در ایران مستندها اکران چندانی ندارند و اگر مستندسازها بتوانند از حمایت مردم استفاده کنند، ایدههای زیادی عملی میشود.»
او مهندسی پزشکی خوانده و در حوزه آی تی و درآمد اینترنتی سال ها کار کرده است. تنها کاری که در زمینه فرهنگی انجام داده، راه اندازی یک پیج موسیقی است که حالا صد هزار فالوئر دارد اما حالا قصد کرده هر چه در توان دارد برای هنر مستقل رو کند. نتیجهاش هم بد نبوده: «نتیجهای که ما در این چند وقت گرفتیم باورنکردنی بود. در کشور ما که میزان سرانه هنر در ماه کمتر از 15 هزارتومان برای اثر هنری ساخته شده و با تخفیف است. الان مردم بیش از 16 میلیون پول داده اند برای آثار هنریای که هنوز ساخته نشدهاند. در این مدت صد و هفتاد نفر به صورت میانگین هر نفر صد هزارتومان به پروژههایی که در حامی جو معرفی شده، کمک کردهاند.»
پروژههای حامی جو با یک ویدئوی سه دقیقهای به مخاطب معرفی میشود، یک و نیم دقیقه هنرمند توضیح میدهد که اثر این کار هنری در جامعه چیست و در یک ونیم دقیقه بعد تیزری از کار، لوکیشنهای مختلف و ... نمایش داده میشود: «هنرمندانی که هنوز کار را شروع نکردهاند. تصاویری از کارهای قبلیشان را میگذارند.» بیوگرافی هنرمندان هم کنار این فیلم قرار میگیرد و آنها میزان سرمایه مورد نیازشان را اعلام میکنند، البته هدایایی که قرار است در ازای کمک، به حامیان داده شود، هم مشخص میشود: «این هدایا البته جنبه مادی ندارند و بیشتر به عنوان تشکر در نظر گرفته میشوند و با نظر خود هنرمند انتخاب میشوند. مثلا یک خواننده اعلام می کند که برای ساخت آلبوم جدید خود به 20 میلیون تومان سرمایه نیاز دارد و از هواداران خود می خواهد که از او حمایت کنند و در ازای حمایت ها هدایایی را به آنها خواهد داد. به عنوان مثال در ازای 50 هزار تومان، نسخه امضا شده آلبوم، در ازای 100 هزار تومان نسخه امضا شده آلبوم به اضافه یک ملاقات حضوری در استودیو و به همین ترتیب سایر هدایای خود را مشخص می کند.»
هنرمندانی که با سرمایهگذران با مشکل مواجه شدهاند، پیشنهاد حامیجو را به راحتی میپذیرند اما افرادی هم بودهاند که این پیشنهاد را رد کردهاند: «متلا بعضیها میگفتند با اینکه با تهیه کننده مشکل داریم، اما دوست نداریم از هوادارنمان کمک بخواهیم. در عین حال بعضی هم با ذوق و شوق این پروژه را پذیرفتند و با حضورشان از سایت حمایت کردند. مثل مهرداد اسکویی که مستند ساز معروفی است و شاگردان زیادی دارد. او وارد این پروژه شد تا راه را برای شاگردانش هموار کند.»
در همین چند وقت ده هنرمند با آنها همراه شدهاند که شش نفرشان مشغول ساخت ویدئو و آمادهکردن مقدمات هستند و چهار نفر دیگر در حال حاضر در سایت حضور دارند. یکی از کسانی که از حامیان کمک خواسته مینا کشاورز است. او ساخت مستندی را درباره رقیه در دست دارد. زن جوانی که در شهر میناب زندگی میکند. رقیه زمینی را که شهرداری در اختیارش گذاست به بازارچه سنتی تبدیل کرده و به هر کدام از زنان دستفروش شهرش غرفه داده است. حالا شهردار عوض شده و میخواهد بازار را خراب کند و زمین را که ارزشی چند برابر پیدا کرده بفروشد، رقیه اما به هر دری زده که زنان شهرش دوباره به دستفروشی نیفتند و حالا شهرداری از او شکایت کرده است. تصاویر او با لباس جنوبی در خانه ای سنتی که روی زمین دفاتر حساب و کتابش را پهن کرده، هر بینندهای را تحت تاثیر قرار میدهد. مینا کشاورز میگوید: «با حمایت از این فیلم از پرداختن به مشکل اشتغال زنان حمایت کنید.»
سیاوش جمالی و عطا مهراد هم بخشی از مستندی را که در دست تولید دارند در حامیجو به اشتراک گذاشتهاند. اسمش زخم است و دوربینشان لابه لای کوچه پس کوچههای دروازه غار پسر نوجوانی را دنبال میکند که عشق خوانندگی دارد. لپ تاپش را روشن میکند و سرش را زیر پتو میکند و صدای خودش را ضبط میکند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر