مظفرالدین شاه که علاقه خاصی به شیرها داشت، روزی تصمیم گرفت از باغوحش دوشان تپه دیدن کند. خبر بازدید ملوکانه، متصدی باغوحش را به هراس انداخت چون شیر مرده بود [لابد از گرسنگی]. او در مقام چارهجویی یکی از عملهها را وادار کرد در پوست شیر برود و هنگام نزدیک شدن شاه، سرش را تکان بدهد تا شاه خیال کند شیر زنده است. او همین کار را کرد. شاه متوجه نشد و رفت. لحظهای بعد یکی از پلنگها به طرف شیر آمد. آن که در پوست شیر بود از ترس دریده شدن داشت قالب تهی میکرد که ناگهان پلنگ به صدا درآمد و گفت: کربلایی محمد تویی؟ چقدر برای این کار گرفتی؟
این حکایت چه حقیقی باشد و چه تخیلی در صفحه ۸۲ کتاب نخجیران از آغاز تا امروز، انتشارات موزه دارآباد درج شده است. نسخه واقعی و قرن بیست و یکمی این حکایت را باغوحش تهران چندی پیش با انتشار خبر بازگشت شیرهای ایرانی و نامهای جعلی رقم زد. در یک نشست پرهیاهوی مطبوعاتی مسئولان باغوحش ارم اعلام کردند به زودی دو قلاده شیر ایرانی راهی تهران میشوند.
ایرج جهانگیر، مدیر عامل ارم سبز درباره انتقال شیر ایرانی به كشور از سوی اتحادیه باغ وحشها و آکواریمهای اروپایی به روزنامه اعتماد گفت: «آنها متقاعد شدهاند كه به ما به طور رایگان شیر ایرانی بدهند، به شرط اینكه قفسی با استاندارد آنها برایشان بسازیم؛ كاری كه محیط زیست نتوانست انجام دهد.»
در صفحه فیسبوک این باغوحش و بسیاری از رسانههای رسمی مطالبی درباره پیشینه شیر منتشر شد که با واقعیت همخوانی نداشت. گفتهها و نوشتههای مسئولان باغوحش تهران بدون کوچکترین تغییری در بسیاری از رسانهها منعکس شد.
مسئولان باغوحش تهران نوشتند و گفتند که «پسر ناصرالدینشاه آخرین شیرهای ایرانی را ۱۲۰ سال پیش شکار کرد.» فرزند شکارچی ناصرالدین شاه، ظلالسلطان در خاطراتش به وضوح نوشته در شکار شیر موفق نبوده است. همچنین بر اساس بسیاری از گزارشهای موجود و قابل استناد، آخرین شیر ایرانی ۷۳ سال پیش در ۶۵ کیلومتری شمال دزفول دیده شده است. توضیح مختصر درباره موفق نبودن ظلالسطان در شکار شیر و آخرین گزارش مشاهده آن در صفحات ۳۶۰ و ۳۶۱ کتاب حیاتوحش ایران (نوشته اسکندر فیروز، مرکز نشر دانشگاهی) آمده است.
مسئولان باغوحش ارم همچنین ادعا کردهاند: «پیش از انقلاب اسلامی تلاشها برای گرفتن شیر ایرانی از هند با کارشکنی مواجه میشد.»
این ادعا در حالی عنوان میشود که اسکندر فیروز، بنیانگذار و نخستین رییس سازمان حفاظت محیطزیست در کتاب خاطرات خود نوشته است: «با مقامات هندی توافق کردیم که هفت یوزپلنگ در مقابل دریافت ۱۵ شیر به هندوستان بفرستیم.» بازگشت شیرها به ایران به دلیل وقوع انقلاب ۵۷ و دگرگونی در اداره محیطزیست کشور برای سالها به دست فراموشی گذاشته شد.
انتقال دو قلاده شیر را مسئولان باغوحش ارم بازگشت نماد ایران لقب دادند. ایمان معماریان، دامپزشک باغوحش ارم است که تمام آن اطلاعات را که در صفحه فیسبوک باغوحش ارم درج شده بود زیر خبری از خبرگزاری فارس و صفحه فیسبوک خود همرسان کرد. او درباره این که دو قلاده شیر در قفس چگونه میتواند احیاکننده نماد ایران باشد، به ایرانوایر گفت: «والله... به نظر من و دوستانی که با ایشان در ارتباط بودم، برگشتش میتواند یادآوری باشد برای مردمی که یک زمانی دوستش داشتند یا اگر دوستش نداشتند این قدر به آن افتخار میکردند که یک سری چیزهای مختلفی از آن به جا مانده باشد در تاریخ ایران. برگردادندن آن باعث میشود که توجه مردم به حیاتوحش جلب بشود.»
جعل نامه زیر پوست شیر
متصدیان باغوحش ارم در نشست مطبوعاتی خود و مصاحبههای بعدی در حالی از انتقال شیرها به تهران خبر دادهاند که مهرماه سال گذشته ایرج جهانگیر، مدیر عامل ارم سبز، به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی گفته بود «مجموعه ارم در انتظار ورود کارشناسان اتحادیه باغوحشهای اروپایی است که بعد از تایید آنان، دو قلاده شیر ایرانی از آلمان راهی تهران شود.»
کارشناسان اتحادیه باغوحشهای اروپایی به ایران سفر نکردهاند و موافقتی برای انتقال شیرها به تهران انجام نشده است، اما جهانگیر و همکارانش در چندین مصاحبه خبر دادند که به زودی شیرهای ایرانی به باغوحش ارم منتقل میشوند.
دامپزشک باغوحش ارم یک در گفتوگوی نوشتاری با گزارشگر ایرانوایر تایید کرد که انتقال شیرها مستلزم تایید کارشناسان اروپایی است. او نوشت: «این موضوع متاسفانه خیلی زود خبری شد.»
معماریان در گفتوگو با ایرانوایر دلیل خبری شدن زودهنگام ورود شیرها را به نامهای پیوند زد که ۱۳۰۰ نفر از فعالان حقوق حیوانات به مدیرعامل بنیاد مستضعفان نوشتند و از او خواستند ببر سفید و دو شیر ایرانی به باغوحش ارم منتقل نشوند. به گفته دامپزشک باغوحش ارم، متعاقب این نامه مسئولان باغوحش «مجبور» شدند جلسهای مطبوعاتی داشته باشند و اطلاعرسانی کنند. او اضافه کرد: «نمیخواستیم تا قطعی شدن ماجرا موضوع را اعلام کنیم. چون بسیاری گمان میکردند شیر، وارد شده و میخواستند بیایند و شیر را ببینند. نمیخواستیم در این حد رسانهای شود.»
معماریان گرچه به ایرانوایر گفت که هنوز ارسال شیر به ایران قطعی نیست، پیشتر با همرسان کردن نوشتههای باغوحش تهران در فیسبوک خود بر این موضوع صحه گذاشته بود که «حال پس از سالها با پیشرفتهای روز افزون باغوحش تهران و کسب عضویت در نهاد اروپایی EEP که تکثیر گونههای در خطر انقراض را در باغ وحشهای معتبر جهان مدیریت میکند، باغوحش تهران موفق شده مجوز ورود شیر ایرانی از اروپا به ایران را دریافت کند.»
دامپزشک ارم برای اثبات ادعای خود نامهای را منتشر کرد که رییس اتحادیه باغوحشها و آکواریمهای اروپایی خطاب به شخص او نوشته بود. مضمون نامه این بود که برنامه گونههای در خطر انقراض اروپایی (EEP) متقاعد شده با موسسه درخواستکننده [باغوحش تهران] در برنامه حفاظت از شیر آسیایی، که برای مدیریت جمعیت در اسارت اروپا مهم است، همکاری کند.
در این نامه نه تنها حرفی از انتقال شیرها به تهران وجود ندارد که در دو قسمت به وضوح میتوان اثر جعل و دستکاری را مشاهده کرد. این موضوع در همان گفتوگوی نوشتاری از معماریان پرسیده شد و او اظهار بیاطلاعی کرد.
پس از پیگیریهای گزارشگر ایرانوایر و تماسهای متعدد با اتحادیه باغوحشها و آکواریمهای اروپایی (EAZA) مشخص شد، نامه منتشر شده توسط مسئولان باغوحش ارم، جعلی است. ۱۷ اردیبهشتماه سالجاری، کاترین هرمن، هماهنگ کننده اجرایی اتحادیه باغوحشها و آکواریمهای اروپا در پاسخ به گزارشگر ایرانوایر نوشت که آن نامه از دفتر اجرایی اتحادیه آن سازمان ارسال نشده است. به علاوه عضویت باغوحش تهران نیز برای ملحق شدن به برنامه موسوم به EEP [که توسط اتحادیه باغوحشها اجرا میشود] مورد تایید قرار نگرفته است. هرمن در گفتوگوی تلفنی گفت که با باغوحش تهران مکاتبه داشتهاند اما درباره جانوری دیگری.
دامپزشک ارم درباره این که چرا اتحادیه باغوحشها و آکواریمهای اروپایی اصالت آن نامه را تایید نکرد که او در فیسبوک و سایر رسانهها منتشر کرده و تاریخ هفتم اکتبر ۲۰۱۴ را بر پیشانی دارد، به ایران وایر گفت: «والله، این موضوع را من تازه از شما میشنوم. در موردش چیزی نمیدانم. از ما خواستند تا زمانی که با قطعیت نگفتند که شیر ایرانی را از کجا و چطوری و کی به ما میدهند اطلاعاتی دربارهاش منتشر نشود. بهتر هم بود که منتشر نمیشد چون هنوز قطعی نیست. وقتی قطعی نیست آنها میتوانند بگویند که ما به شما شیر نمیدهیم. این اتفاقها و نامهها میتواند برای هر دو طرف خوب نباشد.»
نیازی نیست قوانین و مقررات کشورهای اروپایی را مرور کرد تا دریافت سازمانها و تشکیلات ثبت شده در سرزمینهای قانونمدار مجبورند شفاف باشند. آنان موضوعی را به صورت مکتوب، تایید یا تکذیب نمیکنند مگر آن که به محتوای آنچه مینویسند اطمینان داشته باشند. با پاسخ روشن اتحادیه باغوحشها و آکواریمهای اروپایی به گزارشگر ایرانوایر میتوان به سادگی نتیجه گرفت که نامه منتشر شده از سوی مسئولان باغوحش تهران جعلی و ادعای آنان مبنی بر عضو شدن در برنامهای اروپایی از اساس دروغ بوده است. به علاوه هنوز قرار نیست آن دو قلاده شیر ایرانی به باغوحش تهران منتقل شود.
این پرونده همچنان نقطه تاریکی دارد؛ چرا مسئولان باغوحش تهران با جعل نامه و دروغگویی اعلام کردند قرار است شیر ایرانی را به تهران بیاورند؟ آیا میتوان باور کرد که نامه فعالان حقوق حیوانات به مدیر عامل بنیاد مستضعفان چنان موثر بوده که آنان را وادار کرده چنین واکنشی نشان بدهند؟ برخی از فعالان حقوق حیوانات به باغوحش تهران مشکوک بودهاند که در قاچاق حیوانات دستی دارد. آیا این سوداگری زیر پوست شیر در جریان است؟ آیا دلیل اصلی انتشار نامه جعلی و ادعاهای بیاساس این است که شیرهای ایرانی قرار است از جایی به جز اتحادیه باغوحشهای اروپا خریداری شوند؟ گرچه ممکن است دلیل جعل نامه و اظهاراتِ نادرستِ مسئولان باغوحش ارم هیچگاه روشن نشود، اما در قرن بیستویکم نمیتوان مثل دوره مظفرالدین شاه به راحتی در پوست شیر مردهای خزید، واقعیت را تحریف کرد و به دست مشتاقان و علاقمندان به حیاتوحش داد.
با این حال ایرانوایر آماده است مسئولان باغوحش تهران جوابهای قانعکنندهای به سوالهای مطرح شده داشته باشند تا آنها را نیز منتشر کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر