close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

رابطه خشونت خانگی و مدرن شدن جامعه، گفت و گو با امین بزرگیان

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
آیدا قجر
خواندن در ۶ دقیقه
رابطه خشونت خانگی و مدرن شدن جامعه، گفت و گو با امین بزرگیان
رابطه خشونت خانگی و مدرن شدن جامعه، گفت و گو با امین بزرگیان

چندی پیش و در پی انتشار عکس آزاده نامداری٬ مجری تلویزیون دولتی ایران که همسر سابقش، فرزاد حسنی را عامل این خشونت معرفی کرد، در یک نظرسنجی این سوال را مطرح کردیم که «نظر مخاطبان درباره‌ی انتشار خبرهای مربوط به خشونت خانگی چیست؟».

طبق نتایج این نظرسنجی٬ بیش از ۸۲ درصد مخاطبان موافق بحث‌های رسانه‌ای در سطح عمومی درباره‌ی خشونت خانگی بودند و ۵۲ درصد نیز معتقد بودند این مساله باید به عنوان «جرم» شناخته شود.

آمار دقیقی از میزان خشونت خانگی در ایران و البته در بیشتر کشورهای دنیا وجود ندارد. به گفته‌ی محمدعلی اسفنانی٬ سخن‌گوی کمیسیون قضایی و حقوقی تا آذر ماه سال جاری کم‌تر از ۳۵ درصد از خشونت‌های خانگی به پلیس گزارش شده و «گاهی اصلا این تصور وجود ندارد که این رفتار درستی نیست و نباید آن را تحمل کرد. در تحقیقی که انجام شده بود مشخص شد که از ۱۸۰ موردی که زنان علیه خشونت‌های خانگی شکایت کرده بودند، ۱۲۸ مورد آنها حاضر نشدند پیگرد قانونی صورت گیرد».

خشونت خانگی در باور عام تنها در ضرب و شتم خلاصه می‌شود اما مفهوم خشونت «ایجاد هرگونه محدودیت» است که از سوی زن یا مرد روی می‌دهد؛ محدودیت‌هایی که می‌تواند عاطفی و شغلی باشد یا زبانی و در نهایت فیزیکی. اگر این محدودیت‌ها در بستر خانواده اتفاق افتد٬ «خشونت خانگی» رخ داده است. برای بررسی این نظرسنجی و ارایه‌ی تعریف دقیق‌تری از «خشونت خانگی» و دلایل افزایش آن در جامعه‌ی ایران٬ با امین بزرگیان٬ تحیلیل‌گر مسایل اجتماعی صحبت کردیم.

او معتقد است جامعه‌ی آماری این نظرسنجی «کسانی هستند که به اینترنت دسترسی داشته و از طبقه‌ی متوسط هستند؛ در نتیجه تعداد جامعه محدود است. این‌که در چه شرایطی در این نظرسنجی شرکت کرده‌اند٬ مهم است. پس از رسانه‌ای شدن مساله‌ی ازاده نامداری و فرزاد حسنی این نظرسنجی انجام شده و در آن شرایط هیجان بسیاری وجود داشته است. در نتیجه این نظرسنجی قابل استناد علمی نیست اما یک نشانه است».

او چنین نشانه ای را از این نظر مهم می داند که «نه تنها باب صحبت درباره‌ی این ناهنجاری باز شده بلکه جامعه نیز توانایی درک خشونت خانگی را پیدا کرده است. از سوی دیگر یکی از دلایل افزایش خشونت خانگی که اتفاقا می‌تواند نشانه‌ی مدرن شدن این جامعه باشد٬ افزایش آمار طلاق است. صحبت کردن از خشونت خانگی یا داشتن این دغدغه مساله‌ی جدیدی‌ست که در قدیم چنین درکی وجود نداشت. ممکن است خیلی‌ها افزایش طلاق را آسیب اجتماعی بدانند اما این مساله نشان‌دهنده‌ی تغییرات عمده در جامعه است. زن زیر بار هر وضعیتی نمی‌رود و این توان را پیدا کرده که قواعد بازی را به هم بزند و از نهاد خانواده خارج شود تا مناسبات ستمگرانه را ترک کند. خشونت خانگی هم از همین روند پیروی می‌کند».

بزرگیان در ادامه صحبت‌هایش به اهمیت جغرافیا در تعریف خشونت خانگی پرداخت: «در فرآیند جهانی شدن سازمان‌ها و گروه‌های حقوق بشری و بین‌المللی تعریف واحدی از خشونت خانگی ارایه داده‌اند. در حالی‌که وقتی از این مساله حرف می‌زنیم باید بدانیم که مقصودمان در کدام جغرافیاست. کسانی از خشونت خانگی تعریف ارایه می‌دهند که در جهان پیشرفته قرار دارند و بر اساس فهم و درک یک شخص غربی درباره‌ی خشونت خانگی فعالیت می‌کنند. در حالی که این مساله از نظر سوسیولوژی مشکل دارد. نمی‌توان از خشونت خانگی در مفهوم عام صحبت کرد و تفاوت‌ها را لحاظ نکرد. آیا آن‌چه یک فرد در فرانسه یا انگلستان خشونت خانگی محسوب می‌کند٬ زن ایرانی نیز یا زنی در مراکش یا آفریقا نیز خشونت خانگی حساب می‌کند؟ تنها مساله‌ی جهانی درباره‌ی خشونت٬ زشت بودن و مقابله با آن است اما این‌که مصداق‌های خشونت خانگی چیست٬ مساله‌ای کاملا بومی و فرهنگی‌ست. این مساله باعث بیشتر شدن خشونت خانگی می‌شود. اگر زنی رفتاری را خشونت بداند که از طریق فرهنگ عامه و رایج جهانی یاد گرفته٬ آن را احساس نمی‌کند و توان مقابله با آن را نیز ندارد؛ چراکه تکنیک‌های مقابله با آن را نمی‌داند».

این تحلیل‌گر یکی از دلایل افزایش خشونت خانگی در ایران را «مدرن» شدن این جامعه می‌داند. او با استناد به تحقیقاتی که خود انجام داده٬ توضیح داد: «در حال حاضر محدودیت‌های قبلی در جامعه‌ی مدرن مختل شده است. در جامعه‌ی ایران که دین یا سنت فرهنگ غالب را دارد٬ محدودیت‌هایی به رسمیت شناخته شده. به عنوان نمونه در قرآن و احادیث اسلام روایت است که زن را می‌توان تنبیه کرد اما محدودیت‌هایی درباره‌ی تعداد دفعات گذاشته یا درباره‌ی بودن با زن‌های دیگر نسبت به دوران قبل خود محدودیت ۴ زن را گذاشته. در عین‌حال دنیای سنتی نیز محدودیت‌هایی دارد که امروزه آن‌ها را غیرانسانی یا غیراخلاقی می‌دانیم. اما در جامعه‌ی ایران و به صراحت بگویم در جوامعی که در حال مدرن شدن هستند٬ ارزش‌های دینی و سنتی از بین رفته است. ما دیگر سنت‌ها و عقاید دینی‌مان را به رسمیت نمی‌شناسیم اما از طرف دیگر مناسبات کافی برای درونی کردن فرهنگ اخلاق انسانی سکولار وجود ندارد و شکل‌گیری آن نیز طول خواهد کشید. به جامعه‌ی غربی نیز نگاه کنیم هنوز زمان زیادی از لغو برده‌داری یا حق رای زنان نمی‌گذرد. فرآیند اخلاق سکولار و مدرن در جامعه‌ی ما نهادینه نشده است. ترکیب این دو اتفاق این است که کارهای خلاف اخلاق مدرن انجام می‌شود اما دیگر نامحدود».

بزرگیان ادامه داد: «به این معنا که امروزه فرد ۴ زن ندارد٬ بلکه بیشتر دارد. اما زن معنای دیگری دارد یعنی فرد با آدم‌های مختلف بدون هیچ‌ محدودیت درونی که از وجدان مذهبی آمده باشد٬ به اسم «مدرنیته» هم‌خوابگی می‌کند. یا زمانی‌که شروع به کتک زدن یا دعوا می‌کند٬ محدودیتی برای آن قایل نیست. ضرب و شتم را شدید انجام می‌دهد. عجیب نیست که در جامعه‌ی جدید ما شدت کتک زدن و محدودیت‌ها به مراتب شدیدتر از دنیای سنتی یا زندگی روستاها و شهرهای دور است. چراکه در این محیط‌ها٬ فرد محدودیت را از دین و سنت گرفته در حالی‌که در جامعه‌ی شهری ما این منبع وجود ندارد. از آن‌جایی‌که اخلاق سکولار نیز در جامعه شکل نگرفته٬ فرد از طرفی نمی‌تواند ۴ زن داشته باشد اما از طرف دیگر همین‌ کار را در شکلی دیگر به مراتب شدیدتر انجام می‌دهد. این مساله ریشه در نزاع موجود در جامعه‌ی جدید ما دارد».

این تحلیل‌گر با اشاره به خشونتی که میان دو مجری مشهور تلویزیون ایران افتاده٬ توضیح داد: «امروزه انجام رفتارهای غیرانسانی و غیرحقوق بشری بدون محدودیت انجام می‌شود. اتفاقی که میان نامداری و حسنی افتاد نشان می‌دهد که در میان روشنفکرها و کسانی که انتظار می‌رود چنین نباشند٬ اگر نگوییم بیشتر است اما به همان اندازه رخ می‌دهد. فرد مدرن با همه ویژگی‌های دنیای مدرن تحت تاثیر فرهنگ مدرن و ضد سنت و دین است اما اخلاق مدرن را درونی نکرده است. به شکل تاریخی در ایران قانون٬ دولت و سیاست نیز به اندازه‌ی کافی از اخلاق مدرن حمایت نکرده‌اند».

بزرگیان با اشاره به رشد خشونت خانگی گفت: «همان‌گونه که در نتایج تحقیقات پیرامون خشونت خانگی ملاحظه می‌کنید٬ تمام خشونت‌ها با هم رشد داشته‌اند. یعنی کتک‌کاری در خیابان هم همزمان با خشونت خانگی رشد پیدا کرده است. این مساله نشان می‌دهد فراتر از همه‌این‌ها٬ آن‌چه حاکم است٬ همین فقدان است. افرادی که خشونت اعمال می‌کنند از طبقاتی هستند که بیشتر با مناسبات سیاسی٬ اجتماعی و فرهنگی درگیر هستند و نسبت به ان‌ها٬ بیشتر احساس ضعف می‌کنند. اتفاقا افرادی که کم‌تر احساس ستم‌دیدگی دارند٬ خشونت‌شان نیز کم‌تر است».

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

مامور پاسگاه کوهسار با اسلحه به سر «بابی» شلیک کرد/سگ 7ساله مقابل...

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
خواندن در ۱ دقیقه
مامور پاسگاه کوهسار با اسلحه به سر «بابی» شلیک کرد/سگ 7ساله مقابل صاحبش جان داد