کارتون «تخلف سکسیستی» مانا نیستانی که در وب سایت توانا، آموزشکده جامعه مدنی ایران منتشر شد، واکنش بخشی از جامعه زنان و فمینیستهای ایرانی را برانگیخت. آنها به این کارتون ایراد شکلی و ماهوی وارد کرده اند و می گویند او فمنیست ها را مسخره کرده است. با مانا در خصوص این کارتون و انتقادها گفت و گو کرده ام.
برخی فمینیست ها نوشته اند کارتون «تخلف سکسیستی» با انگیزه تمسخر فعالیتهای مدنی زنان برای آموزش مفاهیم سکسیستی کشیده شده، خصوصا آنجا که واژه «عمه» به کار رفته، آیا همین طور است؟
از نظر من جامعه مدنی فضایی است که از طریق انتقاد و خودنگری فراهم میشود. هیچ فرد یا هیچ مقام و هیچ گروهی در دایره محافظت دربرابر نقد و شوخی قرار ندارد. فمینیسم مجموعهای از روشها و برنامههاست، حول هدف برابری حقوق و احترام جنسیتها اما خود فمینیستها در ریز نظریات و روشها، رویکردهای متنوع وگاه مختلف داشتهاند. بعلاوه وقتی با کاری داستانی روبرو هستیم که شخصیت به ضرورت ماجرا کلامی به زبان میآورد، نمیشود اینطور قضاوتش کرد، کلمه «عمه» محل شروع برخورد و شکل گرفتن داستان این کمیک کوتاه است.
برداشت شخصی من این بود که داری با این کارتون کسانی را نقد میکنی که هر موردی را به سکسیسم ربط میدهند و مدام از آن ور بام افتادهاند...
من میخواهم بپرسم چرا نباید بشود با یکی از روشهای متداول اخیر که اسمش را مچگیریهای فیسبوکی میگذارم شوخی یا نقدش کرد؟ آیا همه فمینیستهای ایرانی با این روش موافقاند؟ حتی اگر موافق بودند نشانه درستیاش است؟ یا حتی اگر درست هم بود آیا نمیشود با آن مخالفت کرد؟ آیا شوخی با این روش برخورد، یعنی توهین به ساحت کل فمینیسم است؟ من فکر کنم این آموزشی است برای جامعه مدنی که مفاهیم مدرن را تبدیل به مذهب و تابو نکنیم.
اما برخی می گویند شما «خانجان» را با کروکی کشیدهاید که دارد یک نقد الکی وایراد بنی اسرائیلی میگیرد و عملا گیر داده و «پدر بزرگ معصوم طفلک» که میگوید این «عمه» از آن عمهها نیست و عملا خواستهاید خیلی ملایم و نرم، فمینیستها را به تمسخر بگیرید.
خیلی مهم نیست که آیا این «عمه» از آن عمهها هست یا اینکه باید حضور هر جور «عمه» در کلام، ریشهیابی بشود که آیا معنای سکسیست یا ضدزن دارد یا خیر؟ دغدغه من بیشتر استفاده یا سواستفاده از «تخلف سکسیستی» بعنوان بهانه تازه برای زدن طرف مقابل در دعواهاست یا این سیستم که باب شده، کامنت یا پیام یک نفری را عکاسی و تبدیل به استتوس فیسبوکی میکنند و طرف را به یک جور مجازات شبیه سنگسار مجازی میرسانند. یعنی دوستان و اعضای گروه طی آیینی جمع میشوند بدون دانستن سروته ماجرا مشغول کوبیدن موج نفرت و نکوهش سمت فرد خاطی یا مشکوک به خط.ا
عملا بدین معناست که تو نقد را ماهیتا قبول داری؟
من نقد را میپذیرم، تذکر دوستانه را میفهمم اما دقت کن دارم میگویم مچگیری و تندی را نمیفهمم. اینکه برابری جنسی دلمشغولی بشود را میفهمم، اما اینکه تبدیل به وسواس و عینکی بشود که هرچیز را از ورای آن ببینیم یا اصرار به تعبیر تمام پدیدهها از این زاویه داشته باشیم را نمیفهمم. نه فقط فمینیسم، همین مشکل را با نگاههای پست کلنیالیستی، ضدنژادپرستانه، ضد امپریالیستی و امثالهم دارم وقتی که حالت وسواس افراطی پیدا میکنند. میگردند در معصومترین چیزها هم رگهای از توهین و ظلم پیدا کنند. حتی اگر خطایی رخ داده باشد از جانب فردی از جامعه، برخورد تند و پلیسی وضع را بهتر نخواهد کرد.
شخصا در مورد ادبیات سکسیستی متداول چه تحلیلی داری؟
ببینید ما در جامعهای زندگی میکنیم که به هرحال نگاه سکسیست در محاوره و فرهنگ و ذهنیتها ریشه دوانده یکشبه هم حل نمیشود، با امر به معروف و نهی از منکر بشیوه بسیج و نفر به نفر هم ایضا حل نمیشود. این ذهنیت در همه ما چه زن و چه مرد وجود دارد با آن بزرگ شدهایم. اگر متمدن باشیم سعی میکنیم اصلاح یا کنترلش کنیم اما گاهی ممکن است از دست ما هم دربرود و اشتباهی بکنیم. مچگیری و زدن یک نفر دوای درد نیست. من اسمش را فعالیت مدنی نمیگذارم. شاید اشتباه میکنم اما حق من است که نظرم را مطرح کنم و حق منتقدین که این نظر را نپذیرند و نقد کنند.
مخاطب کارتون «تخلف سکسیستی»، کیست؟ آن طیف از فمینیسم است که زیادی نسبت به مسائل حساس هستند یا آنهایی را نشانه بگیری که به طور کلی سکسیزم، دغدغه و مسئلهشان نیست؟
اصلا درست نیست که من تعیین مخاطب کنم. اگر شما چنین رفتاری نشان میدهید مشمول کارتون کذایی میشوید اگر نه، طبیعتا خیر. جایی اشاره نشده که خانجان «فمینیست» است یا تعمیمی داده نشده. فقط موقعیتی تصویر شده که اغراقآمیز و شوخطبعانه بنظر میرسد. این شوخی و اغراق از کجا نشات گرفته؟ رفتارهای اغراقآمیز. اگر مرتکب چنین اغراقی نشدهایم دلیل ناراحتی و دلگیری چیست؟ اگر معتقدیم حرکت خانجان اساسا درست است و نه اغراق آمیز باز چرا از نمایشش گلهمندیم؟ بعلاوه این کار را عمدا در قالب محله اعتدال و درون خانواده درگیر کشیدم چون در نهایت همه اینها اعضای یک محله و خانوادهاند. کسی بهتر یا بدتر نیست. هربار یکی از اینها ممکن است سوتی بدهد اما آخرش کسی قرار نیست محکوم بشود.
نخواستی احیانا با این طرح تمامی حساسیتها را درباره ادبیات سکسیستی به سطح نازلی تقلیل بدی؟
دلیل یا سندی در کارم نمیبینم که نشان بدهد «تمام حساسیتها» درباره ادبیات سکسیستی به همین مورد تقلیل داده شده. قبلا هم گفتم صرفا «روش برخوردی» در قبال این حساسیت به طنز کشیده شده.
برخی میگویند ریشه داری فرهنگ مردسالارانه باعث و بانی این شده که حتی مابین هنرمندان و اکتیویستها، هر گونه حساسسیت به ادبیات زن ستیزانه و سکسیستی به عنوان «حساسیت بالا» تلقی شود...
من معتقدم حساسیت روی ادبیات زنستیزانه و سکسیست بجاست اما نباید تقلیلش داد به بهانهای برای زدن حریف در دعوا یا چماق برای کوبیدن دیگری. ایضا در موارد مبهم و تاویلبردار اصرار بر یک خوانش که معنای سکسیست بدهد - و البته بعدش کوبیدن خاطی محتمل- بیشتر نمایشگر افراط است و بدبینی. یک کم با هم مهربانتر باشیم همین.
تو خودت را یک فمینیست میدانی؟
بله خودم را فمینیست میدانم اما معنیاش پاک بودنم از هر ذهنیت مردسالارانه نیست. سعی کردهام بهتر بشوم. در عین حال همیشه از پذیرفتن هرجور عنوان و گرایش طفره رفتهام برای اینکه به وقتش با آن تفکر مثل حزب محبوب و مقدس برخورد نکنم. فکر کنم مجموعه کارهای من در این چندسال و در همین سایت توانا به روشنی موضع من را درباره زنان نشان بدهد اما مجددا تاکید میکنم باور به ایدهها و هدفها به معنی قبول همه راهها و روشها نیست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر