دیگر خبری از آن مکانهای مخوف نیست
سقط جنین یکی از سادهترین و ایمنترین عملهای پزشکی است اما در این مورد، تنها پیشرفت علم پزشکی و مهارت پزشک ملاک نیست. در بسیاری از نقاط جهان بحثهای جنجالی بر سر قانونی و اخلاقی بودن سقط جنین وجود دارد.
هرچند که دسترسی به آموزش و خدمات تنظیم خانواده برای پیشگیری از بارداری در سراسر جهان سبب کاهش سقط جنین شده، اما در کشورهایی چون ایران که به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی، محدودیت در آموزش مسایل جنسی و پیشگیری همواره با نوعی تابو همراه بوده، نمیتوان انتظار کاهش آمار سقط جنین را داشت. این مشکل در حالی دوچندان میشود که بدانیم ایران داری بافت جمعیتی جوانی است و سقط جنین در آن غیرقانونی است.
دکتر«یلدا»، پزشک متخصص زنان و زایمان قبول کرد به ما اطلاعاتی درباره سقط جنین در ایران بدهد. یلدا تجربه کار در نقاط مختلف شهر را دارد. با او در محل کارش، در یک کلینیک در شمال تهران قرار میگذارم. هرچند که از اطلاع رسانی در این مورد استقبال میکند اما به نظر میرسد محتاطانه به پرسشهای من پاسخ میدهد.
او میگوید هر وقت در بین مردم صحبت از سقط میشود، بیشتر منظور سقط خودخواسته و غیرقانونی است. اما سقط قانونی هم بخشی از ماجراست که باید به آن اشاره کرد: «سقط قانونی هنگامی انجام میشود که مثلا جنین در رحم مادر فاقد حیات یا دارای نابهنجاریهای کروموزمی باشد و یا مادر دچار بیماری فشار خون است. دراین صورت بیمار با در دست داشتن نامه پزشک قانونی میتواند به شکل قانونی جنین را سقط کند.»
صحبت درباره مسایل جنسی ممنوع
دکتر یلدا دلیل اصلی سقط جنین غیرقانونی را بارداری ناخواسته میداند:«بارداری ناخواسته معمولا در جوامعی اتفاق میافتد که آگاهی مردم در مورد رابطه جنسی کافی نیست و انتقال این اطلاعات به جوانان تابو محسوب میشود. متاسفانه در ایران نیز به دلیل حجب و حیا، نه خانوادهها اطلاعات کافی را در مورد مسایل جنسی و جلوگیری از بارداری به فرزندان انتقال میدهند و نه نظام آموزشی. انگار که اگر این مسایل را آموزش ندهند، روابط جنسی رخ نمیدهد، کسی باردار نمیشود و نیازی هم به سقط جنین پیش نمیآید. در صورتی که در بیشتر کشورها در سنین نوجوانی به بچهها آموزشهای لازم داده میشود.»
میگوید:« نزدیک محل کار من خوابگاه دخترانهای وجود دارد. آنها گاه به من مراجعه و مسایلی را مطرح میکنند که باید سالها قبل آموزش میدیدند. متاسفانه دختران جوان این باور و آگاهی را ندارند که به راحتی میتوانند باردار شوند. بعد از بارداری ناخواسته، بسیاری از دختران و زنان ایرانی برای برطرف کردن مشکل خود رنج جسمی و روانی بیش از حدی را متحمل میشوند؛ سقط جنین در محیط غیربهداشتی توسط افراد غیرمتخصص و با هزینه سنگین. در واقع مسوولان هیچ گاه به شکل جدی به این مساله نپرداختهاند و از آن چشمپوشی کردهاند.»
متقاضیان جوان
این پزشک زنان میگوید همیشه در بین مراجعان من و همکارانم افراد متقاضی سقط جنین وجود دارد:«پزشکی که عمل سقط را انجام میدهد و در انجام آن معروف میشود، معمولا تعداد متقاضیان عمل سقط جنین او به یک چهارم یا یک پنجم کل مراجعانش میرسد. حتی من که شخصا سقط جنین غیرقانونی را انجام نمیدهم، باز هم تعداد مراجعانم بالاست.»
براساس گفتههای دکتر یلدا، سن بیشتر مراجعه کنندگان برای سقط جنین بین 20 تا 30 سال است. زنان بالای 30 سال به دلیل تجربه و آگاهی بیشتر، کمتربا این مساله روبهرو میشوند و دختران زیر 20 سال هم به دلیل نداشتن رابطه جنسی، چندان با بارداری ناخواسته دست به گریبان نیستند.
دسترسی به پزشک متخصص دغدغه اصلی افرادی است که گرفتار بارداری ناخواسته شدهاند و موقعیت نگهداری فرزند را ندارند. دکتر یلدا معتقد است که تعداد افرادی که سقط جنین را انجام میدهند نیز زیاد است:«نه تنها متخصصان زنان عمل سقط جنین را انجام می دهند، بلکه خیلی از ماماها هم دست به انجام این عمل میزنند. حتی پزشک عمومی هم از پس این عمل برمیآید و برخی آن را انجام میدهند. کار پیچیدهای نیست؛ با چند ماه تجربه، به راحتی میشود این عمل را انجام داد.»
او تاکید میکند که مراجعه به افراد غیرمتخصص، خطراتی نیز در پی دارد؛ خطرات کوچکی چون کامل خارج نشدن جنین که باعث کورتاژ مجدد میشود و یا خطرات جدی نظیر عفونت، پاره شدن رحم و در مواردی، مرگ.
یلدا میگوید: «این روزها آگاهی مردم در این موارد بالا رفته است و کمتر از روش ساکشن و کورتاژ استفاده میشود. بیشترافراد سقط را با دارو انجام میدهند. بیش از 90درصد خانمها از دارو استفاده میکنند. داروها عملکرد قابل قبولی را از خود نشان دادهاند؛ برای نمونه، با قرص «میزوپروستال» (Misoprostol) حدود 80 درصد سقطها موفق است. این داروها به راحتی هم در دسترس هستند و حتی در داروخانهها نیز وجود دارد اما در بازار آزاد با قیمتی گزاف به فروش میرسند.»
کابوس بارداری ناخواسته
سقط جنین در ایران هرچند که مشکلات جانی و مالی را میتواند در پی داشته باشد اما بیشتر وقتها به یک معضل روحی و روانی تبدیل میشود. دکتر یلدا دراینباره توضیح میدهدد: «مساله اصلی سقط غیرقانونی، تراژیک بودن آن است. سقط جنین از دید من پزشک آسان به نظر میرسد اما طی کردن این فرایند برای بیمار، یعنی یافتن پزشکی که عمل سقط را انجام دهد یا یافتن دارو، همه و همه باعث به وجود آمدن اضطراب و افسردگی میشود. بسیاری وقتها دختران جوانی را میبینم که با آگاهی کم و با پول اندک دچار چنین مشکلی میشوند، به ویژه هنگامیکه شریک جنسی از پذیرفتن مسوولیت شانه خالی میکند و دختر بیچاره خودش به تنهایی باید از پس آن برآید. این جاست که یک مشکل جسمی ساده تبدیل به مساله حاد روحی و روانی میشود. تجربه من در مورد قشر دانشجو بیشتر است؛ به ویژه دختران دانشجویی که از شهرستان به تهران آمدهاند و تنها زندگی میکنند. آنها بدون وسایل پیشگیری از بارداری، ارتباط جنسی برقرار میکنند و باردار میشوند و متاسفانه کسی از آنها حمایت نمیکند. حتی با خانواده خودشان هم نمیتوانند این موضوع را درمیان بگذارند. میماند یک دختر تنها با یک مشکل بزرگ.»
صحبتهای دکتر یلدا برای من جالب بود و تازگی داشت اما بهتر این بود که با یک پزشک که تجربه عمل سقط جنین غیرقانونی را دارد نیز گفتوگویی داشته باشم. متاسفانه دکتر یلدا از معرفی یک همکار که این عمل را انجام میدهد خودداری کرد. حال میبایست من هم مانند یک مبتلا به بارداری ناخواسته که متقاضی سقط جنین است، به دنبال فردی میگشتم که این عمل را انجام دهد.
کار سختی بود. به مطب چند پزشک و ماما مراجعه کردم، هیچ کس حاضر به همکاری نبود و همه میگفتند که هیچ گاه این عمل را به شکل غیرقانونی انجام ندادهاند. در نهایت تصمیم گرفتم به خیابان ناصرخسرو تهران بروم و در آنجا با یکی از داروفروشان بازار سیاه دارو مصاحبهای داشته باشم.
بازار سیاه داروهای سقط
هنوز به ناصرخسرو نرسیده، عدهای را میبینم که «دارو، دارو» گویان به استقبال عابران پیاده میآیند. به نظرمیرسد در این خیابان تعداد داروفروشها از شمار افراد عادی هم بیشتر است. عدهای زنبیل به دست هم بین آنها میچرخند و به آنها چای و آب میفروشند.
ابتدا باید اعتماد یک داروفروش را به خودم جلب میکردم. پس از مدتی چانه زنی با این و آن، «سیاوش» را یافتم. او 35 سال دارد و تحصیلات دبیرستانش را تمام نکرده است.
از او میپرسم آیا به عنوان فروشنده در مورد این داروها آگاهی لازم را داری؟ با اعتماد به نفس پاسخ میدهد: «بله دارم. من به مشتریها شیوه مصرف دارو را آموزش میدهم. این داروها برای حاملگی زیر سه ماه است. بیشتر از سه ماه باشد باید آن را [در مطب] سقط کرد.»
سیاوش میگوید: «دو نوع داروی سقط جنین وجود دارد؛ هم قرص و هم آمپول. معمولا از قرص استفاده میشود. اگر قرص بخواهند، یک ورق 10تایی به قیمت 100هزار تومان و اگر آمپول بخواهند، دو تا باید بخرند که آن هم 100هزار تومان میشود. من این هفته فقط یک ورق قرص فروختم اما خودت ببین چقدر فروشنده این جا هست. شاید در روز 100 ورق قرص فروش برود.»
سیاوش میگوید مشتریان او بیشترجوانهای زیر 30 سال هستند و بیشتر خانمها. «دختر به تنهایی میآید یا با مادرش و یا گاهی وقتها هم با شوهرش.»
در آخر از سیاوش خواستم که اگر پزشکی را میشناسد که سقط جنین را انجام میدهد به من معرفی کند. او گفت که قبلا در همین محل پزشکی بود که این کار را انجام میداد و مشتریهای زیادی هم داشت اما مطب او را بستند و مجوز کارش را باطل کردند. سیاوش شماره تماس مامایی را به من داد و گفت او این عمل را انجام نمیدهد اما شاید بتواند به ما کمک کند.
دیدار با یک سقط کننده
از این راه بود که با مهین، کارشناس مامایی آشنا شدم. او را در محل کارش، درنزدیکی آریا شهرمیبینم. برای مهین نیز صحبت کردن دراین رابطه سخت است و نگران کننده. با این حال با من همکاری میکند.
او در آغاز تاکید میکند که معمولا عمل غیرقانونی انجام نمیدهد مگر این که واقعا بیمار مستاصل و ناچار باشد. او میافزاید:«وقتی که با انجام این عمل بتوان آرامش را به همجنس خودم برگردانم، حتما به او کمک خواهم کرد.»
به عقیده مهین، بین آگاهی از مسایل جنسی و میزان تقاضای سقط، رابطه مستقیم وجود دارد اما تجربه نشان میدهد که آگاهی به تنهایی کافی نیست. او یکی از مراجعانش را که روسپی بوده مثال میزند و میگوید:«آگاهی او نسبت به شیوههای پیشگیری خوب بود اما تمایل نداشتن مشتریان مرد به استفاده از کاندوم و نگرانی خود او از عوارض ناشی از مصرف بیش از حد داروهای جلوگیری، سبب میشد که باردار شود و برای سقط به من مراجعه کند.»
مهین درباره مراجعه افراد تحصیلکرده هم میگوید:«گاه افرادی باسواد و متمول به من مراجعه میکنند که یا تازه عروس هستند و قصد بچهدار شدن نداشتهاند یا عازم مسافرت خارج از کشور هستند؛ مانند شخصیت "لاله" در فیلم سعادت آباد. حتی بودهاند همکاران پزشکی که باردار شدهاند اما به دلیل مشغله کاری، متقاضی سقط جنین بودهاند.»
دانشجوهای دور از خانه و خانواده
به عقیده مهین، از میان قشر تحصیلکرده، دختران دانشجوی شهرستانی که برای تحصیل به تهران میآیند بدترین تجربه را دارند:«آنها پس از یک رابطه دوستی، ناخواسته خود را گرفتار مشکلی میبینند که راه حلی طبیعی برای آن در قانون پیشبینی نشده است؛ نه به خانواده میتوانند مراجعه کنند و نه روی آن را دارند که با کسی مشورت کنند تا پزشک معتمدی را بیابند. بماند که معمولا از پس هزینه آن نیز برنمیآیند.»
مهین میگوید:«پزشکانی که در مناطق فقیر شهر مشغول به کارند و با هزینه کمتر، سقط را انجام میدهند، ممکن است هفت روز هفتهشان پر باشد. اما ماماها در مناطق متمول شهر، معمولا از اقبال کمتری برخوردارند. درعوض، در این مناطق پزشک زنان دست بازتری برای انجام این عمل دارند. آنها می توانند عمل سقط را قانونی جلوه دهند و برای بیمار از پزشکی قانونی گواهی بگیرند. البته این در صورتی است که زن از همسرش بچهدار شده باشد.»
تصور ما از جایی که سقط غیرقانونی انجام میشود، محلی است شلوغ و کثیف، اما مطب مهین خلاف این را نشان میدهد. مهین در این باره میگوید: «من هم سابقا شنیده بودم که در مناطق جنوبی تهران مانند باقرآباد، در گاراژ اوراق اتومبیل هم این کار را با روشهای غیراستاندارد و خطرناک انجام میدادند؛ از خوراندن جوشانده زعفران تا فرو کردن شی نوک تیز در واژن. اما دیگر این موارد کم شده است و حتی شاید اصلا وجود نداشته باشد. در عوض، هر پزشک یا ماما در طول دوارن خدمت، در همان مطب مجهز و بهداشتی خود، دست کم برای یک بار هم که شده این عمل را برای یک دوست و آشنا انجام میدهد. دیگر نیازی به مراجعه به آن مکان های مخوف نیست.»
توضیح:به درخواست مصاحبه شوندگان، اسامی به کار برده شده در این مصاحبه، مستعار هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر