close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

زنان ایرانی از تبعات حادثه جده بر مراسم حج می گویند: پوشیه می پوشیم

۳۰ فروردین ۱۳۹۴
شیما شهرابی
خواندن در ۴ دقیقه
زنان ایرانی از تبعات حادثه جده بر مراسم حج می گویند: پوشیه می پوشیم

زمانی که داشتیم از فرودگاه مدینه وارد شهر می‌شدیم، روحانی کاروان اتوبوس درباره وضعیت عربستان  و برخورد مردهای عرب با زنان ایرانی توضیح می‌داد. حرفهایش مثل یک نوار در حافظه‌ام ضبط شده : "حاج‌خانم‌های عزیز خواهش می‌کنم حجابتان را رعایت کنید. متاسفانه چند تا از خواهرهای بدحجاب باعث شده‌اند که عرب‌ها به خانم های ایرانی نگاه بدی داشته باشند و بعضی وقت‌ها حتی به کسانی که حجابشان درست است، حرف های نامربوط می زنند.خواهش می‌کنم برای جلوگیری از این موضوع، حجاب تان را بیشتر رعایت کنید.» حرف هایش که تمام شد، زنان نچ نچ کنان، دستی به روسری‌ها و چادرهایشان کشیدند.

سمیه هم که ماه پیش در سفر حج بوده، همین حرف ها را از روحانی کاروان شان شنیده است. او درباره برخورد عربستانی ها با ایرانی‌ها می‌گوید: « تا جایی که برخورد داشتم، همه چیز عادی بود. گاهی برای خرید به یک مغازه می‌رفتم و فروشنده اصلا سرش را هم بالا نمی آورد که من را نگاه کند. گاهی هم در جای دیگر مرد فروشنده سرتا پایم را جوری نگاه می‌کرد که خودم خجالت می‌کشدیم. درست مثل تهران خودمان، مگر در تهران گاهی از این مدل نگاه ها نداریم؟ خب من به موضوع همینطور نگاه می‌کردم و خیلی خودم را ناراحت نمی‌کردم.» او درباره تجاوز صورت گرفته در فرودگاه جده هم همین نظر را دارد: «مگر در کشور خودمان آدم بیمار نداریم؟ مگر اینجا اصلا تجاوز صورت نمی‌گیرد؟ خب انجا هم دو تا آدم مریض دست به این کار زشت زده‌اند، ربطی به همه عرب ها ندارند.»

اما مرضیه که در این سفر همراه سمیه بوده، نظری متفاوت دارد: «به نظر من عرب ها، واقعا به زنان ایرانی نظر دارند، تجربه من که اینطور بود. هر جا می‌رفتم بد نگاه می‌کردند. حتی یک روز در ونی که رو به روی هتل می ایستاد و به بازار می‌رفت، نشسته بودیم و منتظر بودیم که ون پر شود و حرکت کند. راننده ون هم همراه یک مرد عرب دیگر ایستاده بودند و بلند بلند عربی حرف می‌زدند و می‌خندیدند. یکباره یک از دست اندرکاران کاروان ما که عربی می‌فهمید جلو آمد و به من گفت: معذرت می‌خوام اگر میشه چادرت را روی پاهایت بیانداز، اینها دارند درباره پاهای شما حرف می‌زنند. من چادر سر کرده بودم و از زیر هم مانتو و شلوار لی داشتم اما چادرم جمع شده بود و آنها داشتند به پاهای من نگاه می‌کردند و برای خودشان متلک می‌گفتند و می‌خندیدند.»

البته او خاطره خوب هم دارد: «کیف پولم را در مغازه‌ای جا گذاشتم، پر پول بود. وقتی متوجه شدم که برگشته بودیم هتل و بازار هم تعطیل شده بود، همه می‌گفتند دیگر پولت پیدا نمی‌شود اما من صبح اول وقت رفتم بازار، به مغازه که رسیدم قبل از اینکه حرف بزنم، فروشنده کیفم را نشان داد. همه چیز سرجای خودش بود.» با این‌حال مرضیه درباره تجاوز صورت گرفته می‌گوید: «با وضعیتی که من در مکه دیدم از شنیدن این خبر تعجب نکردم. نوع نگاه آنها ازاردهنده بود.»

 اکرم، بیست و هشت ساله، دو روز است که از سفر حج برگشته. مکه بوده که خبر تعرض ماموران فرودگاه جده به دو نوجوان  را شنیده: «اول فکر کردیم شایعه است، بعد از حاج آقا [رئيس کاروان] سوال کردیم و حاج اقا خبر را تائید کرد.» یک روز همه در لابی هتل جمع شد‌ه‌اند و قرار بوده در اعتراض به این موضوع کاری کنند اما روحانی کاروان آنها را منع کرده است: «چند نفری پیشنهاد دادند پلاکارد درست کنیم،‌ راهپیمایی و اعتراض کنیم اما حاج آقا گفت ممکن است اینطور اعتراضات به خشونت بکشد و چون ما مقررات اینها را درباره تجمع و راهپیمایی اعتراضی نمی‌دانیم، نباید این کار را انجام دهیم.»

روزی که کاروان به فرودگاه جده  می‌رفته تا به ایران برگردد همه درباره خبر تعرض در فرودگاه و اعتراض نسبت به این موضوع حرف می‌زده‌اند: «در اتوبوس همه به هم توصیه می‌کردند که کسی زیر بار بازرسی بدنی نرود. این توصیه‌ها به آنهایی که خانوادگی سفر کرده بودند و کودک و نوجوان همراه شان بود، بیشتر می‌شد. رئیس کاروان و روحانی کاروان سعی می‌کردند همه را آرام کنند. وقی به فرودگاه رسیدیم همه همدیگر را می‌پایدند. خوشبختانه بازرسی‌ها سریع انجام شد و انطور که من متوجه شدم کسی بازرسی بدنی نشد.»

اکرم قبل از شنیدن این خبر، از سفرش راضی بوده اما می‌گوید: «این خبر یک جور دلنگرانی و دلچرکینی در همه به وجود آورد. شیرینی این سفر هنوز در کامم هست اما اگر این خبر را نمی‌شنیدم راحت تر بودم.»

او درباره برخورد عربها با ایرانی‌ها می‌گوید: «واقعیت این است که من برخورد بدی از انها ندیدم. اما بعد از شنیدن این خبر خودم را بیشتر می‌پوشاندم و مواظب بودم. حتی سعی می‌کردم صورتم هم دیده نشود البته فقط من این کار را نمی کردم، دیگر خانم های کاروان هم همینطور بودند. مثلا اگر با اتوبوس کاروان خودمان جایی می‌رفتیم که همه ایرانی بودند، عادی بودیم، اما در بازارها که با عرب ها برخورد داشتیم، سعی می‌کردیم از پوشیه استفاده کنیم. همانجا خریدیم و مثل زن های خودشان پوشیه می‌زدیم. خیلی از کسانی که دختر بچه کوچک اورده بودند، برای بچه‌هایشان هم از پوشیه استفاده می‌کردند. حق داشتند، ترسیده بودند.»

دوباره یاد حرف های روحانی کاروان خودمان می‌افتم. او می‌گفت: «من همیشه به حاج خانم خودم توصیه می‌کنم که در مدینه و مکه از پوشیه استفاده کند. شما هم اگر این کار را بکنید، راحت ترید.» 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان هرمزگان

روز سیاه اتباع غیرمجاز افغان در جاده های ایران؛ 33 کشته، 47...

۳۰ فروردین ۱۳۹۴
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۲ دقیقه
روز سیاه اتباع غیرمجاز افغان در جاده های ایران؛ 33 کشته، 47 مجروح در پنج تصادف