واژه «ترشیده» را اولین بار در جدال مادر بزرگ و پدربزرگم شنیدم. پس از 68 سال زندگی، با داشتن نوه و نتیجه یاد تفاوتهای فرهنگی و مالی خانوادههایشان افتاده بودند.
مادربزرگم ثروت خانوادگیاش را به رخ پیرمرد میکشید، پدر بزرگم هم برای پنهان کردن کمبودهای مالی خانوادگی خود میگفت: «من نمیگرفتمت، با اون سن و سال کی با تو عروسی میکرد؟ یادت رفته دختر ترشیده بودی؟»
در عالم کودکی گمان میکردم مادر بزرگم در روز عروسی هم همین سن و سال آن موقع را داشته و با موهای تُنک و چروکهای عمیق صورت به عقد پدربزرگم در آمده اما دیرتر فهمیدم موقع عروسی مادربزرگ من 18 سال بیشتر نداشته است.
خوب شد پدربزرگم در قید حیات نیست تا بفهمد من که یکی از نوههای عزیز کردهاش بودم در 32 سالگی ازدواج کردم. یا دختر فلان عمه یا عمو در 38 سالگی و دیگری در 42 سالگی، هنوز که هنوز است مجردند. خوب شد نیست تا ببیند وقتی یکی از نوههایش میخواست در 22 سالگی ازدواج کند داد همه فامیل بلند شد که « این بچه را چه به اداره زندگی؟»
«ترشیدگی» از آن واژههای آزاردهنده است که سالها در ادبیات عام ایرانیان جا باز کرد و بیشتر در مورد دخترها به شوخی یا به کنایه استفاده میشد. هر چند گهگاه درباره پسرها نیز از این واژه استفاده شده اما سنگینی بار این واژه بر دوش دختران ایرانی بیشتراست.
بالا رفتن سن ازدواج در ایران، ابتدا امری عادی به شمار میرفت. تمایل به تحصیل و استقلال مالی، جدا شدن زوجهای جوان از خانواده پس از ازدواج و عواملی از این دست سبب شد طبیعی به نظر برسد که پسری در سن 25 سالگی هنوز مجرد باشد. اما این روزها همچنان سن ازدواج رو به افزایش است.
کار تا جایی بالا کشید که اوایل مهرماه سال جاری تلویزیون ایران برنامه مناظرهای در مورد بررسی این موضوع ترتیب داد و «علی مطهری»، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در این برنامه گفت: «مشکل جهانی روابط خانوادگی مختص کشور ما نیست یعنی یک مشکل جهانی است. نباید فکر کنیم که تنها کشور ما با چنین مشکلی روبهرو است. سست شدن پایه خانواده، کاهش علاقه پدر و مادر به فرزندان، جانشین شدن هوسهای سطحی به جای عشق، نادرشدن وحدت و همدلی بین زوجین از جمله عوارض تمدن امروز است. عواطف انسانی، وحدت و یکدلی روحی در خانوادههای ایرانی و اسلامی وجود دارد اما درغرب، خانواده به مثابه یک شرکت تجاری است که سهام آن را با هم شریک میشوند، در سود آن با هم مشارکت دارند و عواطف انسانی در بین آنها کمتر تأثیرگذار است. مسایل خانوادگی در دنیای غرب هنوز حل نشده و در آنجا مشکلات بیشتری وجود دارد.»
بارها به مسایل و مشکلات اقتصادی به عنوان دلیل اصلی طولانی ماندن دوران مجردی اشاره شده اما این مشکل تنها گریبانگیر قشرمتوسط جامعه است پس چرا جوانان مرفه با سطح درآمد بالا و حمایتهای مالی خانوادگی به ازدواج تن نمیدهند؟ یک کارشناس روانشناسی دراین باره میگوید:«روابط آزاد جنسی در میان جوانان ایرانی به شدت جا باز کرده است؛ بهویژه دخترهای نسل چهارم و حتی نیمه دوم دهه 60 دیگر درگیر تابوی بکارت و روابط آزاد جنسی نیستند. جوانان مرفه با داشتن امکانات رفاهی از جمله خانه مجردی، روابط آزادی با شریکهای جنسی خود دارند؛ هرچند این شرایط خوبیها و بدیهای خود را دارد.»
درباره خوبیهای این نوع روابط، به گرسنگی جنسی اشاره میکند: « بسیاری از ازدواجها به ویژه در سنین پایین به خاطر گرسنگی جنسی رخ میداد. تمایل شدید دو نفر به ازدواج تنها به خاطر نداشتن رابطه جنسی بود. به محض برطرف شدن این گرسنگی جنسی، مشکلات و درگیریها بروز میکرد. در گذشتههای دور، زن نقش قربانی را بازی میکرد و در صورت نداشتن رضایت از زندگی، کمتر تن به طلاق و جدایی میداد. اما کم کم زنان نقش ویژهای در جامعه پیدا کردند. کارهای مهمی از جمله مدیریت و تجارت نیز به دست زنان سپرده شد و بسیاری از زنها با استقلال مالی، دیگر حاضر به بازی کردن نقش قربانی نبودند. پس آمار طلاقها افزایش پیدا کرد. به هر حال، ازدواج در سنین بالا آسیبهای کمتری دارد چرا که دیگر هیجان زده به خاطر نیاز جنسی و از سر احساسات زودگذر نیست. ضمن اینکه تابوی بکارت شاید بدترین تابوی جامعه ایران بود و هنوز هم هست. ما نباید فقط تهران و شهرهای مدرن شده امروزی را ببینیم، هنوزهم تابوی بکارت شاید قربانی بگیرد. دختران زیادی در ایران و کشورهای اسلامی به خاطر همین بکارت حتی جان خود را از دست دادهاند. متاسفم، من در همین دفتر مشاوره هم نمیتوانم نظر واقعی خود را این باره بگویم. این غیرمنصفانهترین نوع قضاوت است که دختری به صرف داشتن یا نداشتن بکارت ارزشگذاری شود.»
این کارشناس درباره نکات منفی روابط جنسی پیش از ازدواج میگوید: « اول از همه اینکه بیشتروقتها این روابط به یک تفریح و سرگرمی تبدیل میشود و گاه به عادت؛ عادت به تنوع طلبی. گاهی مجبورم به افرادی مشاوره بدهم که دیگر از نوع روابط خود خسته شدهاند اما مثل یک اعتیاد به این تنوع روابط وابسته هستند. افزون بر این که این روابط هنوز در جامعه جا نیافتاده است. خانوادههای سنتی در کنار فرزندان مدرن، یک تناقضهای عجیب و غریبی به وجود آورده است. جوانان در مورد مسایل جنسی آموزش ندیدهاند. جامعه بسته و سنتی بیرونی، خانوادههای نیمه سنتی و جوانهایی که میخواهند جور دیگری بیاندیشند. افزون بر این که این نوع روابط تنها برای پسرهایی از قشر مرفه مهیاست نه همه پسرها. دخترها هم قطعا ترجیح میدهند با پسرانی از طبقه مرفه جامعه رابطه برقرار کنند.»
«نیکان» 32 ساله است و در حوزه فرهنگ و هنر در ایران فعالیت میکند. او هم در این باره نظری مشابه دارد و میگوید: «این روابط هم به توانایی مالی بستگی دارد؛ برای نمونه، بنده با برادرم یک اتاق مشترک دارم، خیلی از دوستانم که هم سن و سال من هستند وضعیت بهتری از من ندارند. بی تعارف بگویم، روابط آزاد به راحتی افراد بستگی دارد که حداقل یک اتاق از خودشان داشته باشند. خانه ما هم به نسبت چند سال گذشته کوچکتر شده و عملا حتی حریم شخصی چند سال پیش را هم ندارم.»
نیکان معتقد است در میان جوانان قشر متوسط جامعه که امکانات مالی کافی ندارند نیازهای جنسی سبب میشود که زیاد به موضوع ازدواج فکر کنند اگرچه موقعیت اقتصادی مناسبی هم برای ازدواج نداشته باشند: «همیشه با خودم فکر میکنم اگر ما هم در ایران جایی مانند بارها و کلابهای آسیای شرقی داشتیم شاید تا این حد ذهنمان درگیر ازدواج نبود. یعنی شرایط برای قشر متوسط جامعه هم فراهم بود تا گرسنگی جنسی خود را برطرف کنند و مجبور نباشند حتما برای رفع این گرسنگی جنسی با هر سختی و مشکلی که شده ازدواج کنند. منظورم اصلا این ازدواج موقت و کلاههای شرعی که به زور میخواهند سر ما بگذراند نیست. من و بیشتر آدمهایی که میشناسم به هیچ وجه حاضر نیستیم اینگونه سر خودمان کلاه بگذاریم.»
حالا این روزها، وضع دختر خانمهای ایرانی چندان با پسرها فرق نمیکند. «ساناز» 28 سال دارد، در دانشگاه طراحی لباس خوانده و ساکن تهران است: «مسلما این روزها دیگر دخترها هم به برطرف کردن نیازهای جنسی خود فکر میکنند. به نظر من مساله دختر باکره دیگر خیلی زیادی از مد افتاده. چرا پسرها باید آزادانه روابط جنسی داشته باشند ولی دخترها نه؟ این اصلا پذیرفتنی نیست. برای من که الان 28 ساله هستم اولش پذیرفتن این موضوع کمی سخت بود و همیشه فکر میکردم حتما باید اول ازدواج کنم بعد رابطه جنسی داشته باشم از بس در خانواده این موضوع را به ما گوشزد میکردند. اما بعد دیدم دخترهای کم سن و سالتر جور عجیبی به این شیوه نگاه میکنند. دخترهای 17 یا 18 سالهای که حق داشتن رابطه جنسی را برای خود مسلم میدانند و اصلا هم احساس گناه نمیکنند. در ضمن این روزها هیچ پسری بدون داشتن رابطه جنسی حاضر نیست با دختری دوست بماند. گذشت آن دورانی که جوانها برای هم نامه عاشقانه مینوشتند. الان رابطه جنسی موفق مشخص میکند که این رابطه دوام مییابدیا نه. این روزها حتی برای دوستی هم پسرها سمت دخترهای باکره نمیروند چون فکر میکنند حتما دختر مشکل خاصی داشته که مثلا در 28 سالگی هنوز باکره است.»
مساله بالا رفتن سن ازدواج تنها به دو وجه اقتصادی و آزادی روابط جنسی ختم نمیشود؛ در این میان هستند افرادی که از عاقبت ازدواج واهمه دارند. «ایمان» از آن دسته جوانانی است که نه مشکل مالی دارد و نه روابط آزاد جنسی را کافی میداند اما باز هم از ازدواج طفره میرود: «بزرگترین ترس من این است که خیلی از دوستان نزدیکم پس از ازدواج طلاق گرفتند. من واقعا از ازدواج میترسم. الان 36 سالم شده و فکر میکنم وقت ازدواج کردن من هم رسیده. اما از طرفی میبینم دور و بریها، حتی آن کسی که با صمیمیترین دوستش ازدواج کرده و پیش از ازدواج رابطه خیلی خوبی هم داشتند حالا طلاق گرفتهاند. تنها دلیل من برای ازدواج نکردن ترس از طلاق و پیامدهای آن است.»
تمایل خانوادهها به تحصیل فرزندان حالا بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است. جوانان ایرانی پس از تحصیلات دانشگاهی، فارغ از جنسیت، به دنبال شغل و درآمد مناسب هستند؛ همین مساله به شکل طبیعی سبب بالا رفتن سن ازدواج میشود. حالا اما مشکلات اقتصادی و آمار طلاق هم مزید برعلت شده تا ترس از ازدواج به مراتب افزایش یابد.
از سوی دیگر، کارکردهای قدیمی ازدواج از جمله تولید مثل و برطرف کردن نیاز جنسی هم رنگ باختهاند؛ مجردها تا جایی که شرایط به آنها فرصت دهد به دنبال رفع نیازهای جنسی خود خارج از محدوده ازدواج هستند. بسیاری از آنها حتی میدانند رابطه جنسی ناموفق دلیلی است برای بسیاری از جداییها. بالا رفتن تحصیلات و اطلاعات در میان نسل جوان، آنها را از قید و بندهایی چون بکارت، رها کرده است. در این میان اما هنوزجدال نگاه سنتگرا و پیشینه مذهبی خانوادهها با این تفکر مدرن پابرجاست.
خوب شد پدربزرگم نیست تا بداند برای نجات از کنایههای مادربزرگ، دیگر کنایه «ترشیده» شدن کاربردی ندارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر