پیامدهای توافق یا عدم توافق برای مردم ایران چه خواهد بود؟ این پرسشی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر در فضای سیاسی، اجتماعی و رسانه ای مطرح است. ایران وایر این پرسش کوتاه را با برخی صاحب نظران سیاسی و دانشگاهی و اهل رسانه در میان گذاشته است. بخش آخر این نظرخواهی پیش روی شماست.
عدم توافق یعنی آسیب جدی به هر دو طرف
حبیب حسینی فرد، کارشناس امور بین الملل: اگر توافقی حاصل شود این به معنای یک مسئله تثبیت شده نیست. مشکل اصلی جمهوری اسلامی در ارتباط با غرب و خصوصا در ارتباط با اسرائیل از مناقشهٔ هستهای شروع نشده است، آنچه بیش از پیش در مورد برنامهٔ هستهای ایران حساسیت ایجاد کرده، به موضع ضد اسرائیلی جمهوری اسلامی برمی گردد، گر چه بعد از انتخاب آقای روحانی فتیله شعارها کمی پایین کشیده شده، اما همچنان به نظر نمیرسد که مسئله نابودی اسرائیل و نوع نگاهی که به این کشور داشته است در طول این سی و اندی سال و حذف این نوع نگاه از کلیت استراتژی جمهوری اسلامی دور شده باشد.
گر قرار باشد این توافق به خوبی پیش برود و گشایشهای بیشتری ایجاد بشود و رابطه ایران و غرب در عرصههای دیگری نیز از بن بست خارج بشود لازم است سیاست منطقهای ایران بخصوص در ارتباط با اسرائیل دستخوش تغییراتی شود.
نمیشود این توافق را کلید اصلی حل همه مسائل ایران دانست اگر این توافق حاصل بشود مسلما بیش از پیش اقتصاد کشور رو به گشایش میرود و با توجه به اینکه ایران به لحاظ ظرفیت اقتصادی پتانسیل بالایی دارد، نیازمند سرمایه گذاری عظیم در بخش نفت گاز و پتروشیمی و توریسم است و در بسیاری عرصهها هم به سرمایه و هم به تکنولوژی نیازمند است، در آن زمان اگر تحریمها برداشته شده و راه ایران باز بشود احتمالا کشور دچار یک چالش درونی نیز خواهد شد چون نیروهایی که شرکتها و سرمایه خارجی را نوعی خطر برای منافعی میدانند که در طول این سالها به طور انحصاری برای خودشان تخصیص داده بودند، خود را درمعرض خطر و آُسیب میبینند و صحنه سیاسی و اقتصادی کشور درگیر چالشهای تازهای خواهد شد.
با این حال، توافق در مذاکرات، کل جو ضد آمریکایی را تعدیل خواهد کرد، این مسئلهٔ امنیتی که همیشه از دشمنی غرب نوعی چشم اسنفدیار ساخته است در عرصه سیاسی و ایجاد فشار کرده را تعدیل کرد و جامعه بتواند نفسی بکشد ، نشاط بیشتری ایجاد میشود و گروههایی که قادرند فضای یی ایجاد کنند تا راه را باز کنند، برای اینکه آن دسته جاتی که تا امروز باعث انسداد و انحصار اقتصادی شده بودند، مقداری عقب بنشینند و راه را برای تحرکات بیشتر اقتصادی و ورود سرمایهها و تکنولوژی خارجی باز کنند.
اما اگر اینها محقق نشود یعنی توافق نشود، به نظر میرسد هر دو طرف آُسیب جدی خواهند دید و سود هیچ کدام از طرفین در این عدم توافق نیست و بیش از پیش در منطقه با مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد. نیروی تندروی در آمریکا و منطقه و در اسرائیل و عربستان خودشان را در وضعیت بهتر و تایید شده تری میبینند و معتقدند که اهرم فشار بیشتری باید بر علیه ایران به کار برد و تنها راه حل این میماند که ما غنی سازی را شدت بدهیم ولی مسئله این است که غنی سازی چه چیزی به ایران خواهد داد؟ تصور کنید ایران بتواند مثل کره شمالی بمب اتم هم بسازد. ایران کره شمالی نیست. اقتصاد ایران بیش از اینها به عرصه جهانی گره خورده است و بیش از اینها در منطقه تعامل دارد که بشود آن را مثل کره شمالی منزوی و تبدیل به کشوری کرد که در اوج انزوا فقط بمب اتم داشته باشد.
از این زاویه بسیار دشوار خواهد بود که ایران بتواند با وجود تحریمها چندین سال دیگر روی پای خودش بایستد، برای آمریکا هم راحت نخواهد بود، بخشی از انعطافی که آمریکاییها نشان دادهاند به وضعیتشان در منطقه برمی گردد . آنها مایل هستند ایران برای کنترل وضعیت عراق و افغانستان کمکشان باشد و بتوانند انسجام بیشتری در سیاست خودشان درباره حل مسائل منطقه خاورمیانه داشته باشند.
با وجود دلزدگیای که کشورهای غربی از کشورهای سنی هوادار افراطیگری مثل عربستان پیدا کردهاند ، به نظر میرسد به طور نسبی روی ایران حساب بیشتری میکنند و فکر میکنند با راهیابی به سیاست ایران شاید بشود توازنی در منطقه ایجاد کرد و ایزوله کردن ایران لزوما به سود تحولات مثبت در منطقه نیست.
غربی ها با روسیه درگیرند و مجبورند به منابع انرژیشان تنوع ببخشد و ایران با منابع گازیاش چشم انداز بسیار مثبتی برای کشورهای اروپایی دارد، از سوی دیگر ایران با ۱۳ کشور در منطقه هم مرز است، جزو محدود کشورهایی است که با این همه کشور مرز مشترک دارد، این ها چیزهایی است که نه تنها اروپاییها بلکه شرکتهای عظیم آمریکایی هم روی آن حساب میکنند و کل این مسائل یعنی مسائل اقتصادی و ژئوپلتیکی و اختلافات غرب با روسیه دورنمای توافق با ایران را برایشان مثبت میکند و به نظر میآید از آن زاویه آنها هم ضرر نخواهند کرد.
توافق برای بقای حکومت است نه رضایت مردم
امیر نیلو، فعال حقوق بشر: به نظر میرسد در پس توافق در مناقشه هستهای ایران مسائل دیگری مستتر باشد، مسائلی که دو طرف میز مذاکرات نمیخواهند آشکار کنند. اینکه ایران به دنبال سهم خواهی خود به عنوان قدرت منطقه است. دولت ایران سهمش را میخواهد. حتی برآیند قوا در هیات حاکمه ایران ازجمله اراده آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نیز بر این بوده است که مذاکرات پیش برود که این مساله تضمینی برای بقای حاکمیت و سهم خواهی ایران، ترمیم شکافهای ایجادشده و اعتمادسازی مجدد در منطقه خواهد بود. در غیر این صورت چه توافق هستهای صورت بگیرد یا نگیرد تاثیری در کاهش نرخ تورم در ایران نخواهد داشت. فشار بر فعالان حقوق بشر و مطبوعات همچنان ادامه خواهد داشت. کنشگران مدنی و سیاسی به زندان خواهند رفت. هیچ تضمینی برای رسیدن به تفاهمنامه جامع و پایدار برای حل بحرانهای داخلی نیست. کما اینکه شاهد بودیم در طول انجام مذاکرات برای مثال، موضوع حل و فصل مساله حقوق بشر در ایران مورد اشاره طرفین قرار نداشت.
توافق شیشه ای است
احمد رافت، روزنامه نگار: این چنین به نظر می آید که نوعی توافق هسته ای در دسترس قرار دارد. ماههاست که دولت جدید درگیر مذاکره است. مذاکراتی که برخلاف گذشته بدون وقفه ادامه دارند. اگر در دوران احمدی نژاد هر دور از مذاکرات بدون نتیجه بایان میافت، اینبار طرفین ضمن اشاره به مشکلات باقی ماندهدر پایان هر دور از مذاکرات بر دستاوردهای آن نیز تاکید دارند. دیگر بدبینی از هر دو سو تنها جو حاکم بر مذاکرات نیست و نوعی خوشبینی نیز آنرا همراهی می کند. پرسش مهم دستیابی یا عدم دستیابی به نوعی توافق نیست. پرسش مهم این است که با توجه به مخالفت هائی که چه در ایران و آمریکا و چه در دیگر کشورها، مثل اسرائیل یا کشورهای عربی وجود دارد، عمر این توافق چقدر خواهد بود؟
نامه اخیر گروهی از قانونگزاران آمریکائی به آیا الله خامنه ای، سخنان اخیر نخست وزیر اسرائیل و پادشاه جدید عربستان، مخالفت های دولت فرانسه و همچنین اظهارات برخی از «دلواپسان» نشان از شیشه ای بودن هر توافقی که بدست آید، دارند. آیا توافقی بین ایالات متحده در سالهای آخر ریاست جمهوری باراک اوباما (با توجه به اینکه امکان انتخاب یک رئیس جمهور جمهوری خواه روز بروز شدت می گیرد) و شدت گرفتن بیماری خامنه ای (که می تواند تحولات چشمگیری را بدنبال داشته باشد) خواهد توانست به بحران موسوم به هسته ای پایان دهد یا اینکه تنها برای مدتی محدود باعث منجمد شدن آن بشود، پرسشی است که پاسخ به آن تقریبا غیر ممکن است.
توافقی موقت بدون شک آسپرینی است برای سرطان اقتصادی ناشی از تحریم ها در جمهوری اسلامی و نخواهد توانست این راه حلی برای این بحران باشد. برای خروج از بحران اقتصادی کنونی، ایران احتیاج به سرمایه گزاری های دراز مدت خارجی در تمام بخش ها و بویژه صنعت نفت و گاز دارد. مهم ترین شرط سرمایه گزاری میان مدت و دراز مدت خارجی در ایران در گروی ثبات سیاسی است. ثباتی که در حال حاضر با توجه به وضعیت کنونی دولت حسن روحانی و همچنین وضعیت سلامت خامنه ای و ابهام هائی که در مورد آینده جمهوری اسلامی پس از مرگ رهبر کنونی وجود دارد، دور از واقعیت است. عدم دستیابی به توافقی حتا موقت، اگر منجر به برکناری یا استعفای حسن روحانی نشود، بدون شک باعث چرخشی در سیاست خارجی و حتی داخلی دولت خواهد شد. چرخشی که بار دیگر می تواند گزینه های دیگری را جانشین سیاست کنونی مذاکره با جمهوری اسلامی بکند. گزینه هائی که می توانند نتایجی اسفناک بر کشور و مردم داشته باشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر