نواری طولانی سواحل شرقی افريقای شمالی را از طريق خاورميانه و جنوب آسیا به چين متصل میکند. آنچه در سرتاسر اين نوار مشترک است بارش کمتر از 200 ميليمتر باران در سال است که نامی به جز زمين خشک بر آن نمیتوان گذاشت. اين نوار به نام "کمربند غبار" شناخته میشود.
منابع کنوانسيون ملل متحد برای مقابله با بيابانزايی (UNCCD) میگویند هر سال 12 میليون هکتار از اراضی جهان در اثر بيابانی شدن غير قابل استفاده میشوند. چنين وسعتی معادل مساحت بریتانیاست و از آن میتوان سالانه 20 میلیون تن انواع غلات و حبوبات برداشت کرد. علاوه بر اين، هر سال 75 میلیارد تن خاک کشاورزی نيز از دست میرود. بیابانی شدن اراضی زندگی يک و نيم ميلیارد نفر در روی سیاره زمين را دستخوش تغيیرات بنیادی کرده و اولين اثر آن افزايش تعداد گرسنگان جهان است.
توفان ريزگردها محصول بيابانی شدن اراضی و فرسايش خاک است و بيش از همه در مناطق خشک و نيمه خشک جهان رخ میدهد.
"کاسه غبار" عنوانی برای شناخته شدهترين توفان ريزگردیست که در اثر بيابانی شدن اراضی در دهه 30 ميلادی بوقوع پيوست. سه موج خشکسالی شديد در سالهای 1934، 1936 و 1939 همراه با روشهای ناکارآمد کشاورزی در مناطق خشک منجر به فرسايش شديد خاک در ايالتهای کلرادو، کانزاس، مونتانا، نبراسکا، نيومکزيکو، داکوتای شمالی، اوکلاهما، داکوتای جنوبی، تکزاس، وايومين در امريکا و آلبرتا، مانيتوبا و ساسکاچوان در کانادا شد. رمان "خوشههای خشم" اثر جان اشتاين بک اشارهای مستقیم به اثرات اين خشکسالی ويرانگر و تبعات آن است که موجی از مهاجرت به ايالتهای ديگر با به دنبال آورد.
فرسايش خاک و وقوع توفانهای ريزگردی حالا پدیدهای آشنا در بسياری از نقاط جهان است حتی آنهایی که بر روی کمربند غبار قرار ندارند. تنها در فاصله 20 سال مساحت بيش از 25 ميليون هکتار زمين حاصلخيز کشاورزی در قراقستان به 14 میليون هکتار کاهش پيدا کرده و برداشت محصول از هشت تن در هکتار به يک تن در هکتار رسیده است. در مغولستان، کشوری با مساحتی سه برابر فرانسه و جمعيتی 21 برابر کمتر، فرسايش خاک منجر به از دست رفتن زمینهای کشاورزی شده و اکنون نزديک به 60 از درصد گندم مصرفی این کشور وارداتیست.
در افريقا تعداد توفانهای ريزگردی در فاصله 50 سال از 2 به 80 مورد در سال افزايش پيدا کرده است. توفان ريزگردی شرقی در استراليا در سال 2009 با عرض 500 و طول هزار کيلومتر تنها در يک روز دو ایالت نيوساوث ولز و کوئينزلند را زير لايهای ضخيم از غبار پوشاند، هزاران تن خاک را به دريا ريخت و دو روز بعد به نيوزیلند رسيد. همه اينها مشابه شرايطیست که اکنون در خوزستان رخ داده است و پيش از این تا تهران هم سرايت کرده بود.
کاسه غبار ريزگردی که اکنون زندگی عادی در خوزستان را مختل کردهاند سه سال پيش در شمال سيستان و بلوچستان هم زندگی عمومی را دستخوش تغيیر کرده بود و اين اتفاقیست که میتواند بخشهای ديگری از ايران را نيز تحت تاثير خود قرار دهد.
دو سال پيش محققان دانشگاه فردوسی مشهد نتيجه گرفته بودند که علاوه بر کاهش نزولات جوی آنچه به افزايش ريزگردها در ايران دامن میزند دست کشيدن از کاشت گياهان خشکزی برای مقابله با بيابانی شدن اراضیست. چنين شرايطی منجر به افزايش 30 درصدی غبار در هوای شهرهای نزدیک به مناطق بيابانی شده است. اما اين همه ماجرا نيست. برنامههای متعدد سدسازی بر دجله و فرات در ترکيه و عراق حجم آب اين دو رودخانه را کاهش داده و زمينهای حاصلخيز اطراف اين دو رود را به سمت بيابانی شدن سوق داده است. در کنار آن، باد غالب در ایران که از غرب به شرق میوزد غبارهای مناطق غربیتر در کشورهای همسايه را در مسير خود به مناطق داخلی ایران منتقل میکند.
مستندات هواشناسی نشان میدهند در فاصله چهار سال از سالهای 1362 تا 1366 و سپس از سال 1383 تاکنون شدت بادها و تراکم ریزگردهای موجود در آنها در ايران افزايش پيدا کردهاند. در دوره اول که مصادف است با جنگ ايران و عراق نه تنها بخش عراقی نيزارهای مشترک در بين دو کشور به طور عمدی خشک شد بلکه پوشش گياهی بخشهای وسيعی از اراضی جنگی نيز از بين رفت. در دوره دوم، آب ورودی به دجله و فرات کاهش يافت و بيابانی شدن مناطق حاشيهای اين دو رودخانه گستردهتر شد، همزمان استحصال غيرقانونی آب از منابع زيرزمينی در ايران نيز افزايش پيدا کرد و فرسايش خاک شدت گرفت.
دو دهه موج بيابانی شدن اراضی همراه با خشکسالی انباری وسيع از خاک فرسايش يافته در حاشیه غربی ايران بوجود آورد. انبار غبارهای بيابانی شبه جزيره عربستان نيز همواره فعال بوده و در نتيجه هر بار بادهای غربی- شرق از هر دو انبار تقويت و توفانی از ريزگرد را در سمت اراضی ايران تخليه میکردند. يک مطالعه 25 ساله هواشناسی در دانشگاه صنعتی شريف نيز نشان داده که انباری از خاک فرسايش يافته در جنوب رشته کوههای البرز در دشت کوير و درياچه نمک باعث نفوذ ريزگردها تا شهر تهران شده است.
محققان دانشگاه حيفا در اسرائيل سه گروه از توفانهای فصلی خاورميانه را معرفی کردهاند که بيش از همه بر ايران تاثيرگذارند. دسته اول در فصل تابستان رخ میدهند و علاوه بر ايران، ريزگردها را به عراق، سوریه و کشورهای حاشیه خلیج فارس میرسانند. دسته دوم در بهار فعالند و در اردن، لبنان، شمال اسرائيل و جنوب مصر هم اثرگذارند. و دسته سوم که توفانهای زمستانی هستند از جنوب اسرائيل و حاشیه مديترانه عبور میکنند.
بحران ريزگردها نه تنها زندگی ساکنان شهرها را دستخوش تغيیرات بنیادی کرده بلکه بهره وری از زمينهای کشاورزی در بسیاری از نقاط جهان را نيز به حداقل رسانده است. اما آنچه ايران با آن روبروست ترکيبیست از پديده فراگير و جهانی تغيیرات اقليمی به اضافه ناکارآمدی مزمن سازمانهای دولتی در اقدامات پيشگيرانه محلی.
تثبيت خاک از طریق افزايش سطح پوشش گياهی گرمسيری اقدامی ناگزير و در حال حاضر سريعترين روش مقابله با بيابانی شدن اراضی داخلیست. مشکل اصلی در افزايش پوشش گياهی، حفظ گياهان در زمينهای فرسايش يافته و کم آب است. دو طرح موجود در اين زمينه يعنی ريگ پاشی و مالچ پاشی دستکم از جنبه اجرايی و زيستمحيطی زمينه اجرایی وسيع ندارند. ريگ پاشی تنها از حرکت شن جلوگيری میکند اما از تبخير بيشتر آب موجود در زمین جلوگيری نمیکند و در نتيجه لايههای خاک خشک همچنان قدرت حفظ گیاهان نوپايه را نخواهند داشت. مالچ نيز از مشتقات نفتی به دست میآيد و به دلیل وجود سرب در آن ترکيب شيميایی خاک را تغيیر میدهد.
دو سال پیش دفتر آسیايی برنامه کنوانسيون ملل متحد برای مقابله با بيابانزايی در ايران از طرحی نوآورانه در دانشگاه تهران حمايت کرده بود که با استفاده از یک شبکه پليمری به نام "پلی لاتيس" قادر به تثبت خاک است. آزمايشهای اوليه در بيابانهای کاشان نشان داد با اسپری کردن اين پليمر به ضخامت 3 ميليمتر میتوان خاک را در مقابل بادهایی با سرعت 100 کيلومتر در ساعت حفظ کرد و در همان خاک نهال و قلمه کاشت.
بودجه اين طرح در دوره دولت دهم تامين نشد، گروه تحقيقاتی منحل شد، و مجری طرح به کانادا مهاجرت کرد. سال گذشته همین طرح برنده طرح برتر بيوتکنولوژی در ايالت نيو برونزويک کانادا شد. شايد اکنون بتوان طرح پيشين را از کانادا طلب کرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر