نام: محمد داوری
سوابق حرفهای: روزنامه نگار، سردبیر سایت سحام نیوز، ارگان حزب اعتماد ملی و عضو حزب اعتماد ملی
اتهام: اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام
محمد داوری متولد نهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۱ شهرستان بجنورد است. او که از حامیان و از اعضای ستاد مهدی کروبی بود، بعد از ارسال نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی در مورد آزار و تجاوز معترضان به نتایج انتخابات در بازداشتگاه کهریزک بازداشت شد. او اعلام کرده بود اسناد و فیلمهایی در دست دارد که میتواند وقوع جنایتهای متعدد را در بازداشتگاه کهریزک ثابت کند.
نیروهای امنیتی روز هفدهم شهریورماه سال ۱۳۸۸ به دفتر حزب اعتماد ملی یورش بردند. پس از بازداشت داوری، اسناد مستند مصاحبه با افراد قربانی در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ را که مورد شکنجه و آزار و تجاوز در بازداشتگاهها قرار گرفته بودند، جمع آوری کرده و با خودشان بردند .
او را در ابتدا به بند ۲۰۹ و بعد از آن به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل کردند او را تحت فشار و شکنجه قرار داند تا بر علیه مهدی کروبی در تلویزیون اعتراف کند که نپذیرفت و همین مسئله هم باعث حبس طولانی مدت او در زندان شد.
آقای داوری، پیش از آن و بعد از شرکت در راهپیمایی بیست و پنجم خردادماه سال ۱۳۸۸ محمد توسط حراست اداره آموزش و پرورش به طور تلفنی احضار شده بود که او به این احضار پاسخ نداده بود.
بر اساس اخباری که از درون زندان به بیرون درز میکرد محمد تحت فشارهای شدید و شکنجه قرار داشت و گویا بازجو برای او قرار صوری ۲۰۰ میلیونی صادر کرده بود، اما به او اجازه نمیدادند با خانوادهاش برای تامین این میزان وثیقه تماس بگیرد.
او در طول دوران بازجویی به اعدام و پرونده سازی اخلاقی تهدید شد. در یاداشتی که بعدها از درون زندان به بیرون ارسال کرد در مورد آن روزها این طور نوشته : «چالش برانگیزترین بخش بازجویی من زمانی بود که از من خواستند پیرامون محتوای فیلمها و سی دیها (مصاحبه با کسانی که در زندان شکنجه و مورد تجاوز قرار گرفته بودند) توضیح دهم که من از پاسخ خودداری میکردم. پس از خودداری من از پاسخ، روشهای غیر اخلاقی و غیر قانونی آنها آغاز شد. تهدید به اعدام، تهدید به پرونده سازی اخلاقی، تهدید به شلاق، کتک کاری با مشت و لگد و نگهداری طولانی مدت من در اتاق بازجویی و ... از جمله شیوههای آنان برای وادار کردن من به پاسخ دادن بود. روزها این شیوهها اعمال میشد و من هر روز نگران اعمال شیوههای خطرناک تری بودم مرحله بعدی فشار برای اقرار به اشتباه و خطا بود. آنها با انواع و اقسام توهینها به آقای کروبی و موسوی و سایر فعالان جنبش سبز سعی میکردند با ارائه تحلیلهای معطوف به شکست جنبش و غیر قانونی بودن اقدامات و فعالیتهای معترضان، من را وادار کنند تا اقرار کنم که اشتباه کردهام.هر روز من را برای بازجویی میآوردند و انتظار داشتند در نتیجه فشار انفرادی تسلیم آنها شوم. پس از مواجه شدن با پاسخهای تکراری من هر بار عصبانی میشدند و با کتک و فحش و ناسزا من را روانه سلول انفرادی میکردند که در نهایت کاملا مایوس شدند و من را از انفرادی به سلول چهار نفره بند ۲۰۹ بردند. من دو ماه را در انفرادی گذراندم.»
پرونده او در شعبه بیست وهشت دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی رسیدگی شد و او در جلسهی دادگاهی که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ برگزار شد به پنج سال زندان محکوم گردید.
آقای داوری بعدها گفت در جلسه دادگاه پیش از خواندن کیفرخواست قاضی با اهانت و از موضع شاکی با او برخورد کرد و شخص ناشناسی در جلسه دادگاه حضور داشت که علیرغم اعتراض او و وکلایش تا دقایق آخر در دادگاه ماند و تاثیر منفی در دفاعیاتش داشت. با وجود صدور رای او، کماکان در بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ به مدت یازده ماه نگهداری و سرانجام در مردادماه سال ۱۳۸۹ او به بند عمومی ۳۵۰ منتقل شد. او در طول دوران زندان چندین بار دست به اعتصاب غذا زد و هرگز به درخواست زندانبانان برای تمنای عفو پاسخ مثبت نداد و گفت که زندانی نیست که درخواست عفو کند بلکه اسیر است و متقاضی آزادی است.
این جانباز سال های جنگ در شهریور ماه سال ۱۳۹۰ و وقتی ۷۳۰ روز از بازداشتش گذشته بود با ارسال نامهای از زندان اوین خطاب به رسانهها گفت: «هرگز تقاضای عفو و بخشش نمیکنم، این مسوولان متخلف هستند که بیگناهان را به زندان انداختهاند و آنها باید از این زندانیان تقاضای بخشش کنند؛ زیرا ظالم است که نیازمند عفو است و نه مظلوم.»
در مردادماه سال ۱۳۹۰ از طرف مقامات قضایی به او اطلاع داده شد که یک سال محکومیت مجدد به پنج سال محکومیت قبلیاش اضافه شده است. علت این تصمیم شرکت آقای داوری در تجمعات اعتراضی معلمان در بهمن و اسفندماه سال ۱۳۸۵ بود. او که عضو شورای مرکزی سازمان معلمان بود در این تجمعات بازداشت شده و در سال ۱۳۸۶ به پرداخت پنج میلیون تومان جریمه نقدی بدل از حبس محکوم شده بود که به علت عدم پرداخت این مبلغ یک سال دیگر به محکومیتاش اضافه شد. سرانجام دوشنبه شب ۱۷ شهریورماه سال ۱۳۹۳ با پایان یافتن دوران محکومیتش در زندان اوین او را به شیوهای کاملا غیر معمول و شبانه از زندان اوین آزاد کردند.
--------------------------------------------------------
در طول چهار سال گذشته، روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان از مهم ترین قربانیان آزادی بیان در ایران بوده اند. احکام قضایی ناعادلانه و غیرشفاف علیه آنها صادر شده و حکومت سعی کرده امکان و امنیت کاری آنها را به حداقل برساند. ایران وایر در مجموعه ای مفصل می کوشد با روایت سرنوشت اهل رسانه که در طول چهار سال گذشته گرفتار آزارهای قضایی و امنیتی حکومت ایران شده اند، پرونده ای برای ثبت در حافظه تاریخی رسانه ها و سیاست فراهم آورد.
این پرونده در دو بخش انگلیسی و فارسی منتشر می شود. ما در حال تکمیل کردن اطلاعات افراد هستیم. اطلاعاتی که در هر بخش منتشر می شود، اطلاعات نهایی و تایید شده ایران وایر محسوب می شوند ولی به منزله همه اطلاعات موجود نیستند. ممکن است شما به عنوان مخاطب و یا یکی از قربانیان سال های اخیر، اطلاعات بیشتری داشته باشید، می توانید در این مسیر ما را برای کامل کردن این مجموعه یاری کنید. در این زمینه اگر پیشنهادی برای بهتر شدن روند انتشار و یا افزایش دقت و جامعیت اطلاعات مربوط به هر یک از افرادی که از این پس در این مجموعه نامشان اعلام می شود، دارید، می توانید با این پست الکترونیک در تماس باشید:
info@iranwire.com
برنامه انتشار این مجموعه به صورت روزانه خواهد بود و ممکن است در هفته های آینده هر روز، دو روزنامه نگار یا وبلاگ نویس را معرفی کنیم. این مجموعه در نهایت در قالب مالتی مدیا نیز ارایه می شود و فایل پی دی اف آن به زبان های فارسی و انگیسی نیز در دسترس همه قرار گرفت
ایران وایر امیدوار است انتشار این مجموعه یک گام مقدماتی در مسیر تدوین و ثبت اسناد حقوق بشری مربوط به ایران باشد. امری که امروزه فعالان مدنی، سیاسی و حقوق بشری بیش از هر زمان دیگر به آن نیازمند هستند و باید در مسیرش بکوشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر