نام: عیسی سحرخیز
سوابق حرفه ای: خبرنگار، معاون خبر و رییس دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در سازمان ملل؛ مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد؛ مدیر مسوول نشریههای «آفتاب» و «اخبار اقتصاد»؛ مدیرعامل «انتشارات قلم» و از بنیانگذاران «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات».
اتهام: توهین به مقام معظم رهبری و تبلیغ علیه نظام.
«عیسی سحرخیز» حرفش را میزند، حتی اگر قیمت آن زندان و شکستن دندههایش باشد؛ روزنامهنگاری که بهای قلم منتقدش را با بازداشت و زندان پرداخته است. او از چهرههای مطرح روزنامهنگاری انتقادی و اصلاحطلب ایران به شمار میرود.
سحرخیز درباره پروژه بازداشت و دوران زندانش به «ایرانوایر» میگوید: «شواهد و مستندات مربوط به کودتای انتخاباتی سال 88 نشان میدهد که نام من هم بین لیست ویژهای قرار داشته که برنامه دستگیری آنها از پیش طراحی و اعلامشده بود؛ همان گروهی که کوتاه زمانی پس از بسته شدن صندوقهای رأی در ساعت 23 روز جمعه 22 خرداد، عملیات گسترده دستگیری آنها آغاز شد.
سفرهای متعدد، تحرک زیاد و حضور کم من در منزل و محل کار، انجام این برنامه را مدتی به تأخیر انداخت؛ همانگونه که احضار تلفنیام به وزارت اطلاعات به دلیل نبودنم در روز و زمان مقرر، انجام نشد. سخنرانی آیتالله خامنهای در نماز جمعه روز 29 خرداد و مصاحبههای رادیو و تلویزیونی من با شبکههای فارسیزبان و خبرنگاران خارجی مقیم ایران ساعاتی پس از این سخنرانی، موضوع دستگیری را در اولویت قرار داد بهگونهای که "سعید مرتضوی"، دادستان وقت تهران شخصا در پی بازداشت من برآمد. ماموران حتی تلاش کردند که به بهانهای مرا به دادستانی بکشند تا در همان محل دستگیرم کنند. اما موفق نشدند و برای همین، کار به هجوم به منزل مسکونی و دفتر کارم در حوالی میدان ونک در روزهای یکشنبه و دوشنبه 31 خرداد و اول تیرماه 88 کشیده شد و ضبط و توقیف وسایل و نوشتههایم. تلاش برای بازداشت کردن من سه هفته ادامه داشت تا اینکه صبح روز جمعه 12 تیرماه، مأموران وزارت اطلاعات استان مازندران با حکم مدعیالعموم مرا در روستایی در اطراف شهرستان رویان (علمده) دستگیر کردند.
در جریان دستگیری که با ضرب و شتم گسترده هشت مأمور اعزامی همراه بود، استخوان قفسه سینه و دندههایم شکست، تاندون کتف سمت چپم صدمه دید و جایجای بدنم، بهویژه پهلوها و مچ دستهایم پر شدند از لکههای سرخ و کبود و سیاه در اثر ضربات وارده. در زمان بازداشت و نگهداری دربند 209 اوین که تا چند روز به عید سال 89 ادامه داشت، شکنجه جسمی انجام نشد اما در چند مرحله، از سه تا چهار ماه در سلولهای 31، 51، 42 و... گرفته تا دو هفته در سلول 75 و سرانجام یک ماه و نیم در سلول شماره 127 مرا در انفرادی نگه داشتند.
با توجه به بیماری شدیدم که با سقوط همراه بود، گاهی فردی را با من همسلولی میکردند تا در صورت زمین خوردنم، کسی باشد تا به آنها مراتب را اطلاع دهد و مرا به بهداری بازداشت گاه انتقال دهند. البته بیشتر وقتها این افراد زندانیان غیرسیاسی و متهمان مرتبط با قاچاق مواد مخدر یا پروندههای «گلدکوییستی» بودند.
برای مدت بیش از پنج ماه هم که از سلول انفرادی به اتاقهای چهار نفره انتقال یافتم، با یک زندانی کویتی مرتبط با «القاعده» همسلول بودم . تنها در موارد شلوغی، زندانیهای عادی دیگر را با من هماتاق میکردند.
حادثهای در شب 17 بهمن سال 88 اتفاق افتاد که منجر به اقدام تنبیهی علیه من شد. در پی این حادثه، من را در نیمهشب سرد 6 درجه زیر صفر، بدون بالاپوش گرم و پاپوش- دمپایی و جوراب- به هواخوری که در پشتبام بند 209 قرار داشت، فرستادند که عوارض شدیدی برایم پیش آورد و نارسایی کبد و ناراحتی ریوی اصلیترین آنها بود و تاکنون مرا رها نکرده است.
با توجه به اینکه در زمان دستگیری مصدوم شده بودم، از زمان ورود به زندان اوین درخواست میکردم که برای تشکیل پرونده علیه رهبر، رییسجمهور و وزیر اطلاعات، مرا به پزشکی قانونی اعزام کنند تا شکایتم را دال بر شکنجه، مستند کنم. شرط پاسخ دادن به سؤالهای بازجویان را هم اعزام به پزشک قانونی قرار داده بودم. برای همین، جز چند جلسه کوتاه، بازجویی پس ندادم که پیامد آن، نگاهداشتن من در سلول انفرادی و تشکیل ندادن دادگاه برای حدود یک سال بود. از این رو، زمانی برای رویارویی با بازجوها وجود نداشت تا برخوردی با من داشته باشند. دستگیری در شمال کشور سبب شد مرا برای تفهیم اتهام به دادگاه شهرستان نور بفرستند و قاضی که در جریان ماجرا نبود، یک وثیقه 20 میلیون تومانی برای من صادر کرد که با توجه به اینکه در مدت بازداشت و زندان هیچ مرخصی به من داده نشد، در عمل نیازی هم به تشدید میزان وثیقه تا روز آزادی نبود.
مورد خاص پرونده من این بود که با پایان یافتن زمان حبس سهساله (دو سال برای توهین به رهبری و یک سال بهعنوان تبلیغ علیه نظام)، اجازه خروج از زندان به من ندادند و پرونده روزنامه اخبار اقتصاد و مجله آفتاب را که در عمل پس از 10 سال از تشکیل، مختومه بود بازگشایی و حکم دوساله جدیدی را صادر کردند. پس از اعتراض وکیل مدافع و بیان این نکته که نمیتوان برای دو اتهام مشابه – تبلیغ علیه نظام- دو حکم جداگانه صادر کرد، میزان حبس را به یک سال و نیم کاهش دادند. اجرای این حکم هم تا دو ماه پیش از آزادی، در 14 مهر سال 92 ادامه پیدا کرد و در عمل با سه ماه و نیم تأخیر بابت مرخصیهایی که طلب داشتم، حکم آزادیام از زندان (حصر بیمارستانی) صادر شد.
-------------------------------------------------------------
در طول چهار سال گذشته، روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان از مهم ترین قربانیان آزادی بیان در ایران بوده اند. احکام قضایی ناعادلانه و غیرشفاف علیه آنها صادر شده و حکومت سعی کرده امکان و امنیت کاری آنها را به حداقل برساند. ایران وایر در مجموعه ای مفصل می کوشد با روایت سرنوشت اهل رسانه که در طول چهار سال گذشته گرفتار آزارهای قضایی و امنیتی حکومت ایران شده اند، پرونده ای برای ثبت در حافظه تاریخی رسانه ها و سیاست فراهم آورد.
این پرونده در دو بخش انگلیسی و فارسی منتشر می شود. ما در حال تکمیل کردن اطلاعات افراد هستیم. اطلاعاتی که در هر بخش منتشر می شود، اطلاعات نهایی و تایید شده ایران وایر محسوب می شوند ولی به منزله همه اطلاعات موجود نیستند. ممکن است شما به عنوان مخاطب و یا یکی از قربانیان سال های اخیر، اطلاعات بیشتری داشته باشید، می توانید در این مسیر ما را برای کامل کردن این مجموعه یاری کنید. در این زمینه اگر پیشنهادی برای بهتر شدن روند انتشار و یا افزایش دقت و جامعیت اطلاعات مربوط به هر یک از افرادی که از این پس در این مجموعه نامشان اعلام می شود، دارید، می توانید با این پست الکترونیک در تماس باشید:
info@iranwire.com
برنامه انتشار این مجموعه به صورت روزانه خواهد بود و ممکن است در هفته های آینده هر روز، دو روزنامه نگار یا وبلاگ نویس را معرفی کنیم. این مجموعه در نهایت در قالب مالتی مدیا نیز ارایه می شود و فایل پی دی اف آن به زبان های فارسی و انگیسی نیز در دسترس همه قرار گرفت
ایران وایر امیدوار است انتشار این مجموعه یک گام مقدماتی در مسیر تدوین و ثبت اسناد حقوق بشری مربوط به ایران باشد. امری که امروزه فعالان مدنی، سیاسی و حقوق بشری بیش از هر زمان دیگر به آن نیازمند هستند و باید در مسیرش بکوشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
درود درود مبارزه با اخلاص شما و تواضع اتان را تحسین میکنم