«محمد اصفهانی» میکروفن به دست روی سن ایستاده اما پشت سرش هیچ نوازندهای ننشسته است. در عوض، ردیف پاراوان های چوبی دیده میشود؛ پاراوانهایی که برای استتار اعضای ارکستر و آلات موسیقی آنها به کار رفته است.
روبهروی اصفهانی، پشت میزهای گرد پذیرایی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی سراپا گوش شدهاند اما چشم روی سازها بستهاند.
عکس این کنسرت در روزهای گذشته بارها در سایتها، خبرگزاریها و شبکههای مختلف اجتماعی منتشر شده است؛ کنسرت موسیقی بدون حضور ارکستر.
«کیوان ساکت»، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار درباره این عکس به «ایرانوایر» میگوید: «شنیدن و دیدن این خبر مایه تاسف است. در تلویزیون ایران که هیچگاه ساز نشان داده نشده اما در کنسرتها همواره نوازندگان جوان و پیشکسوت هنرشان را به نمایش میگذاشتند و جان و دل مردم را از هنر خودشان سیراب میکردند.»
«بابک ریاحیپور»، نوازنده و آهنگساز هم با دیدن این عکس متعجب میشود و میگوید: «این یک فاجعه فرهنگی و مایه شرم و سرافکندگی است. سال ها است از سانسور ساز در تلویزیون آزردهایم و دلمان به این کنسرتها خوش است. اگر بخواهیم در کنسرت هم سانسور شویم که دیگر چیزی از موسیقی باقی نمیماند.»
پس از انقلاب، تلویزیون جمهوری اسلامی به دلیل اعتقاد برخی روحانیون به حرام بودن موسیقی، از نمایش ساز و ادوات موسیقی خودداری کرده است؛ مسالهای که همواره نوازندگان، هنرمندان و منتقدان از آن انتقاد کرده اند. یکی از آخرین آنها مربوط به زمستان سال گذشته است، زمانی که گروه موسیقی «پالت» در برنامه «رادیو هفت»، با طنزی گزنده، سانسور در سیما را به تصویر کشید. اعضای این گروه موسیقی با حرکات نمایشی، ساز زدند و آهنگ «یادگار دوست» را به شکل پانتومیم اجرا کردند.
با وجود این نقدها، هیچگاه مسوولان تلویزیون راضی به نمایش سازها و نوازندگان نشدند اما در کنسرتهای موسیقی، نوازندگان روی سن میرفتند و بارها مورد تشویق حضار قرار میگرفتند. این اولین بار است که در یک کنسرت چنین اتفاقی رخ میدهد.
بابک ریاحی پور با اشاره به اینکه سانسور موسیقی این بار از سوی رسانههای حکومتی اعمال نشده و در جلسهای با حضور نمایندگان مجلس انجام شده، میگوید: «اگر این سانسور به دلیل حضور نمایندهها انجام شده باشد، من واقعا متاسفم که نمایندگان مجلس ما که باید جزو آدمهای نخبه این جامعه باشند، ظرفیت دیدن ساز را ندارند.»
او معتقد است که این سانسور به نوعی حذف موسیقی را مطرح میکند. تعریف میکند:«سالها پیش "مجید انتظامی" کنسرتی برگزار کرد که هم ارکستر سمفونیک حضور داشت و هم حرکات موزون با آهنگها انجام شد. اتفاقا نمایندگان مجلس هم آمدند و این برنامه را تماشا کردند و هیچ چیز سانسور نشد.»
به اعتقاد ریاحی پور، شاید سانسور این کنسرت، حرف یا پیام جدیدی در حوزه موسیقی دارد.
در سال های اخیر موضوع حذف موسیقی، یکی از نگرانیهای اهالی فرهنگ و هنر بوده است. تابستان امسال به دستور حجتالاسلام «شهاب مرادی»، رییس «سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران»، ثبت نام در کلاسهای موسیقی فرهنگسراها متوقف شد. گرچه خبرگزاری دولتی «ایرنا» به نقل از سازمان فرهنگی هنری اعلام کرد که این توقف تنها برای چند هفته و به دلیل ساماندهی خانههای موسیقی است اما همچنان کلاس های موسیقی فرهنگسراها تعطیل است و اهالی فرهنگ و هنرنه تنها به برگزاری مجدد کلاسها خوشبین نیستند بلکه این برخورد را «سیاست حذف تدریجی موسیقی» میدانند.
کیوان ساکت معتقد است بهترین راه مبارزه با حذف موسیقی، تن ندادن به این سانسورها است: «این سوال برای من پیش آمده که آقای اصفهانی چهگونه رضایت دادهاند نوازندگان ما را پنهان کنند و این تحقیر را چه طور پذیرفتهاند.»
او تنها محمد اصفهانی را مورد خطاب قرار نمیدهد و از نوازندگان آن کنسرت هم گلایه میکند: « نوازندگانی که در این کنسرت به اجرای موسیقی پرداختهاند، چه طور تن به این خفت و تحقیر دادهاند. شاید خودشان را شایسته این تحقیر میدانستند و گرنه هرکسی اگر کوچکترین غرور کاری داشته باشد، امکان ندارد تن به تحقیر بدهد. حق اين بود كه از اجرا سر باز می زدند. در هیچ جای دنیا، حتی در عقب افتادهترین کشورها، نوازندهای که این قدر زحمت کشیده تا صدای زیبا از سازش بیرون بیاورد، این حقارت را تحمل نمیکند. اين ها چه گونه غرور خود را زير پا گذاشتند. بسيار متاسفم كه در عالم موسيقی، اين گونه اشخاص هستند. من نوازندگان دوره گرد را به اين ها ارجح میدانم و از رفتار آقای اصفهانی بسيار حيرت زدهام.خب چرا نمی رويد در رستوران سنتی اجرا كنيد كه حرف و حديثی هم در كار نباشد.»
تماس «ایرانوایر» با محمد اصفهانی بی پاسخ میماند. اما او در صفحه فیسبوک یکی از نوازندگانی که این عکس را با ابراز تاسف منتشر کرده، کامنتی در پاسخ گذاشته است: «گاه در میان متجاوز از هزار اجرا، به چنین موقعیتی بر می خوریم. اگر از قبل می دانستیم، علاج می کردیم. متاسفانه هم ما و هم برنامهگذار در ساندچک غافلگیر شدیم. در حالی که باور نداشتیم و در قرارداد هم پیش بینی نشده بود. اما قانونا با عدم اجرای برنامه، دچار مشکلات جدی می شدیم. اتفاقا دستمزدها هم مثل همیشه بود و فرقی نداشت! موضع عاملان این اتفاق هم خصمانه نبود و ملتمسانه بود... .»
بابک ریاحی پور هم یک بار خودش در عمل انجام شده قرار گرفته و از پشت پاراوان، صدای گیتارش را در آورده است. اتفاقا آن بار هم پای محمد اصفهانی در میان بوده است: « یک بار همراه آقای اصفهانی و نوازندگان دیگر برای اجرای برنامه به پردیس سینمایی ملت رفتیم ولی آن جا به ما گفتند بروید پشت پاراوان. گفتند این برنامه قرار است از تلویزیون پخش شود و به همین دلیل سازها نباید نشان داده شوند. ما به سانسور در تلویزیون عادت داریم و فقط مثل همیشه رنجیدیم. اما اگر چنین اتفاقی در کنسرت برای من بیفتد، هرگز اجرا نمیکنم.»
کیوان ساکت موسیقی ایرانی را مقدس، شريف و انسان ساز میداند و میگوید: «نوازندگان و هنرمندان قدیم آن قدر برای موسیقی و ساز احترام و تقدس قائل بودند که بدون وضو دست به ساز نمیزدند.»
اما حاکمان و مسوولان جمهوری اسلامی هر نوع موسیقی را برنمیتابند و بارها در سخنان خود از موسیقی حرام سخن گفتهاند، گرچه هیچگاه مرز میان موسیقی حلال و حرام را مشخص نکردهاند.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی 10 سال پیش در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی، از ترویج موسیقی در دانشگاه ها انتقاد کرد.
رهبر ایران در بخشی از سخنانش گفت: «درست است که هر نوع موسیقی حرام نیست اما ترویج موسیقی معنایش این نیست که میگردند و یک نوع موسیقی را که حرام نیست، پیدا میکنند و آن را تعلیم میدهند. درست عکس آن است.»
«محمدجواد اکبرین»، روزنامه نگاری که تحصیلات حوزوی دارد، در مورد واکنش های مذهبی به موسیقی به «ایرانوایر» می گوید: « ريشه مسایلى از جنس پنهان كردن ساز و يا ممنوع كردن موسيقى را نبايد در اسلام جستوجو كرد. در دوران ما، برخى فقيهان سنتىِ درس خوانده نجف، هم موسيقى، آرايش و بازيگرى زن در سينما را مجاز دانسته اند و هم بازى با شطرنج را.
از معاصران كه بگذريم، "فيض كاشانى"، فقيهى متعلق به چهار قرن قبل بود که نه تنها موسيقى را مجاز بلكه مستحب مى دانست و خودش هم اهل موسيقى بود.
اين مثال ها را زدم تا تاكيد كنم آن ممنوعيت ها بيشتر ريشه هاى روانى دارند تا دينى؛ يعنى هزار متن از اسلام هم اگر بياوريد ولى حال بيمارتان وخيم باشد، مى شود طالبان، القاعده و داعش. اگر هم بيمارى هنوز آن قدر حاد نشده باشد، مى شود مدل ايرانى آن كه نمادش آقاى "مصباح يزدى" و طيفى از اصولگرايان كه نوعى "طالبانيسم شيعى" را ترويج و دنبال مى كنند.
خود قرآن در سوره "إسراء"، آيه ٨٣ هم يك فرمول را مطرح مى كند و مى گويد اين كتاب را به دست ظالم بدهى، از آن كتابِ ظلم مى سازد. معنايش اين است كه اگر قرآن را به جاهل و بيمار روانى هم بسپارى، از كتابِ رحمت، يا بهانه هاى مازوخيسم و ساديسم استخراج و يا تصويرى كُميك توليد مى كند نظير همين عكسى كه مورد بحث گزارش شما است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر