پیام یونسیپور
«علی رضوانی» را از حدود ده سال قبل با اجراهای متفاوتش در مهمترین برنامه خبری صداوسیما شناختیم. پسری جوان، با قدی کشیده و لحنی متفاوت که گویی مختص «بیست و سی» تربیت شده بود. او اجرای گزارشهای بخش ورزشی (گاهی هم اجتماعی و فرهنگی) بخش خبری ۲۰:۳۰ را در دست گرفت و با تیتر سایت «آیاسپورت» در ایران تعریف شد: «مجری دوست نداشتنی».
اما سردار «محمد رویانیان» مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس و فرمانده پیشین راهنمایی و رانندگی یک بار در مورد آنچه رضوانی برای بیست و سی میساخت، تعریفی خاص و متفاوت داشت. رویانیان اردیبهشت ماه سال ۹۲ در جریان جلسه هیات مدیره باشگاه پرسپولیس گفته بود: «آنچه درباره ورزش در بیست و سی پخش میشود، قدمهای اول پروندهسازی است.»
اشاره رویانیان به پروندهسازیهای اطلاعاتی یا کدهای ویژه برای مدیران دولتی و نظامی در ورزش ایران بود. «علی رضوانی» اجرای این پروندهسازیها مقابل دوربین را در دست گرفت. آخرین مهری که از او روی پروندههای اطلاعاتی ورزش ایران خورد یکشنبه عصر بود؛ روی صورت «محمد تقوی»
محمد تقوی کاپیتان سابق استقلال و یکی از نخستین ملیپوشهای نسل دگرگون شده مرحوم «پرویز دهداری» است. سابقه بیش از ۱۰ سال بازی با پیراهن استقلال را داشت و یکی از تربیت شدههای دوران طلایی باشگاه هما تهران بود. پس از دوران بازیگریاش برای تحصیل همسرش، همراه خانواده به انگلستان رفت. زبان انگلیسی آموخت و زندگیاش را با کلاسهای مربیگری آغاز کرد. ۵ سال بعد یکی از ممتازترین مربیان دورههای آموزشی اتحادیه فوتبال انگلستان بود.
سال ۲۰۱۶ به ایران وایر گفت: «یک بار با آلن شیرر اسطوره فوتبال انگلیس هم دوره و هم کلاس بودم. از من پرسید وقتی در ایران بودی چکار میکردی و گفتم بازیکن باشگاهی با ۷ بازی ملی در ایران هستم. ذوق زده شد از اینکه یک بازیکن ملی فوتبال آسیا را دیده و من از رفتارش شگفت زده شدم؛ او آلن شیرر بود و من محمد تقوی که دهه ۹۰ میلادی بازیهایش را از تلویزیون میدیدم. همانجا به من گفت ما در بریتانیا یک فرمول سری داریم. وقتی میخواهیم مربی کاملی باشیم، اول منتقد خوبی میشویم. برای شروع زندگی مربیگریات عجله نکن؛ کارشناس رسانهها باش و آرام آرام قدم بردار. آن وقت هم مربیگری را بهتر میفهمی و هم منتقد بودن را.»
برای همین از قامت یک مربی بیرون آمد و زندگیاش را به عنوان کارشناس فوتبال در شبکههای تلویزیونی فارسی زبان آغاز کرد. مهمترین شبکه تلویزیونی که تقوی را به عنوان کارشناس روی آنتن میآورد BBC فارسی بود؛ از نقدهای فنی تا بررسی معضلات مدیریتی ورزش. این تمامی محدوده گویش و نقد محمد تقوی بود. سال ۲۰۱۴ موفق به اخد مدرک «پرولایسنس» مربیگری اتحادیه فوتبال انگلستان شد. یک سال قبل هم بالاترین مدرک مربیگری اتحادیه فوتبال اروپا را گرفته بود. نشان مربیگری فوتبال سطح A و B یوفا و همچنین مدرک A کارگاه پشتیبانی و مدرک آماده سازی از یوفا از دیگر مدارک مربیگری اوست.
کارشناسیهایش در شبکههای فارسی زبان ماهوارهای گاهی هم بازتابهایی تند در ایران داشت. مثلا سال ۹۵ خورشیدی وقتی از بدنسازی پیش از فصل علیرضا منصوریان سرمربی وقت استقلال تهران انتقاد کرد، چنین جملاتی از منصوریان شنید: «یک آقا که از ایران فرار کرده، در بی بی سی از ما انتقاد میکند.» تقوی به دوستانش در تهران گفته بود حاضر است شبانه به ایران برگردد تا بفهمند فراری نبوده و نیست.
اما بازگشتش چندان هم طول نکشید. روز شانزدهم شهریورماه امسال «ورزش سه» از عقد قرارداد تقوی با باشگاه تراکتورسازی تبریز خبر داد. او به عنوان دستیار اول «جان توشاک» سرمربی تراکتورسازی، وارد تبریز شد. مدیران تراکتورسازی با این استدلال که نتایج جان توشاک غیرقابل قبول است سراغ تقوی رفتند. بیست روز بعد، توشاک اخراج و محمد تقوی به عنوان «سرمربی موقت» جای او نشست. از هفته هفتم که روی نیمکت تیم بحرانزده ولی متمول تبریزی نشست تا امروز یک شکست، دو مساوی و پنج پیروزی داشته و تیمش را به جمع مدعیان قهرمانی جدول رسانده است.
اما آنچه تقوی به عنوان دستاورد با خود به ایران آورده برای مجریان «پروندهساز» صداوسیما اهمیتی ندارد. «علی رضوانی» گزارشگر بخش خبری بیست و سی یکشنبه شب با همان لحن همیشگی، تقوی را تمسخر کرد و به او هشدار داد که مراقب «اصول» ایران باشد. او تصویری از محمد تقوی که در حال گفت و گو با مهدی پرپرنچی بود را به تصویر کشید و این شبکه را «دشمن ملت و کشور ایران» خواند.
رضوانی متولد سال ۱۳۶۳ است. کارشناسی علوم ارتباطات دارد و خودش را گاه و بیگاه کونگ فو کار قدیمی معرفی میکند. تقریبا هیچ کس تایید نکرده که او حتی یکی از فنون این رشته رزمی را هم بداند. وقتی فقط ۲۲ سال سن داشت به توصیه خواهرش در آزمون استخدام گزارشگری صداوسیما شرکت کرد. تفاوت ویژه علی رضوانی با سایر کسانی که در این آزمون حضور داشتند در همان توصیه خواهرانه بود. خواهری که در بخش آزمون و استخدام صداوسیما کار میکرد. از افتخاراتش این است که با نخستین آزمون قبول و بلافاصله در بخش خبر استخدام شد. در صداوسیما به او لقب آقای «پ» دادهاند. اشاره کارمندان صداوسیما به «پارتی» اوست. اردیبهشت امسال به تابناک گفته بود: «افتخارم این است که روز ۲۱ ماه رمضان سال ۸۵ نخستین گزارشم از صداوسیمای جمهوری اسلامی روی آنتن رفت.»
سیاهه افتخاراتش البته محدود نیست. مثلا در صفحه اینستاگرام رضوانی (تا پیش از پاک کردمن تمامی تصاویر) میتوانستیم تصویری از حضورش کنار سردار «عزیز جعفری» فرمانده کل سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را ببینیم که زیر نوشته شده بود: «کنار عزیز دلها.» علی رضوانی البته «جان جانانی» هم داشت. خردادماه امسال «علی خامنهای» رهبر ایران انگشتر خود را به علی رضوانی هدیه داد. رضوانی با انتشار عکس انگشتر رهبر نوشت: «ارزشمندترین هدیه عمرم را از دست جانان گرفتم، انگشتری زیبا که برایم حکم خاتم سلیمانی را دارد.» چند خطی نثر و نظم هم در پس و پیش این متن برای رهبر نوشته بود.
اما او کارش را گزارشهای اجتماعی آغاز کرد و یک سال بعد سراغ ورزش رفت. جایی که مدعی بود به آن تعلق دارد. با حضورش در بخش خبر بیست و سی آیتم تازهای تعریف شد به نام «خارج از گود» که مثلا حواشی ورزش ایران را بررسی میکرد. اما آنچه به چشمهای علی رضوانی میرسد بیشتر زاده همان پروندههای اطلاعاتی است.
تعداد مردان و زنانی که زیر تیغ او رفتند محدود نیست. علی دایی به واسطه قراردادهای تجاریاش، فرهاد مجیدی به دلیل زندگی متفاوتش در امارات و علی کریمی به دلیل انتقاداتش از فساد در فوتبال. رضوانی ماه گذشته تصویری از رقابتهای لیگ بسکتبال را در «خارج از گود» روی آنتن برد. تصویری که نشان میداد یک زن محجبه داور بازی رقابتهای مردان است. او روی تصویر گفت: «قحط الرجال شده است»
او میل وافری هم به خودنمایی دارد. نوعی دشمن پروری، خودبزرگ بینی و توهم توطئه به صورت دایمی همراه رضوانی قدم میزند. مثلا اردیبهشت ماه مجریان شبکه اینترنتی «تیوی پلاس» سراغ او رفتند. یکی از عوامل همین برنامه مدعی شد فشار مدیران صداوسیما برای انجام گفت و گو با گزارشگر بخش خبری بیست و سی، عامل اصلی انجام این مصاحبه بود. رضوانی در این مصاحبه با نشان دادن چند پیامک در تلفن همراهش مدعی میشود که برخی از هواداران باشگاه پرسپولیس او را تهدید به مرگ در خانهاش کردهاند. هفته بعد همین ادعا را تکمیل کرد و گفت که شیشه خودرواش را شکسته بودند و نامهای با مضمون «دست از سر ما بردار» روی صندلیاش انداختند. فقط به این دلیل که از هتل و حواشی بازیکنان پرسپولیس در ترکیه انتقاد کرد. دو سال قبلتر مشابه همین ادعا را در مورد هواداران استقلال داشت. دیماه سال ۹۵ در تهران تصادف کرد و یک هفته در بیمارستان بستری شد. باز هم ادعا کرد که تصادفش مشکوک بوده و نیروی انتظامی پروندهای برای مشخص شدن این تصادف گشوده است.
چنین حجمی از توهمات البته قابل باور نیست. به صورت نمونه «عادل فردوسیپور» طی ۲۰ سال اخیر در برنامه ۹۰ بارها از فساد در باشگاههای استقلال و پرسپولیس پرده برداشت. آخرین نمونه به ماجرای پرونده طارمی و طاهری در پرسپولیس و محرومیت این باشگاه از دو پنجره نقل و انتقالاتی برمیگشت. عادل هرگز از سوی هواداران هیچ باشگاهی تهدید نشد، تصادفی نداشت و در خیابان و خانهاش مورد تهدید قرار نگرفت. هرگز هیچ یک از مجریان صداوسیما مورد حمله خیابانی قرار نگرفتند یا تهدیدهای شفاهی به ضرب و شتم آنها عملیاتی نشد.
علی رضوانی البته وقتی با سهمیه کمیته ملی به برزیل سفر کرد و به عنوان میهمان تماشاگر رقابتهای المپیک ریو شد. آن روزها البته گزارشی در مورد فساد و دستهای پشت پرده برای هزینههای سفر تفریحیاش در بیست و سی منتشر نکرد.
او مفهوم واقعی تعریف رویانیان از بخش خبری بیست و سی است؛ یک پروندهساز اطلاعاتی.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر