گفتوگو با شبنم طلوعی
محمدتنگستانی
شخصیت افرادی مانند طاهره قرةالعین در ادبیات ایران به علت زیست فکری و اندیشه پشت آثارشان با کنشهای سیاسی و اجتماعی آنها گرهخورده است. به همین دلیل پرداختن به اینگونه شخصیتها در وضعیتهای هنری نیاز به جسارت و درک درستی از هنر دارد چراکه اگر غیرازاین باشد مخاطب با شعاریهای حزبی و گروهی رودررو خواهد شد.
فیلم «خاک، شکوفه، آتش» ساخته شبنم طلوعی به زندگی طاهره قرةالعین میپردازد. این مستند روایتی از زندگی، فعالیتها و شخصیت او در عهد ناصری است. اگر مخاطب فیلمهای مستند باشید با توجه به اسمی کلیشهای فیلم و اسپانسر آن، خواهید گفت مستند«خاک، شکوفه، آتش» فیلمی تبلیغاتی برای معرفی بهتر بهاییان است. اما به گمان من واقعیت چیز دیگری است. این فیلم همانند شخصیت طاهره قرةالعین در دو وضعیت شکلگرفته است. اسناد و پژوهشهای تاریخی و روایتی شاعرانه که تلفیق این دو باهم سبب شده است ثمره آن فیلمی غیر تبلیغاتی و خلاقانه باشد.
ساخت فیلمی مستند درباره شخصیت فردی مانند طاهره قرةالعین استعداد زیادی برای بد بودن، شعاری بودن و درنهایت مصرفی بودن، دارد اما شبنم طلوعی به دلیل استفاده درست از فن بیان در روایت داستانی فیلم، شناختی عمیق از هنر درام، تسلط بر قصهگویی و درک درست از سینمای مستند شاعرانه به گمان من توانسته است فیلمی موفق و بااهمیت را تهیه و آماده کند.
در این فیلم، نویسنده و کارگران که خود راوی داستان است با در اختیار گذاشتن اطلاعاتی ساده و روزمره در لحنی نوستالژیک به مخاطب اجازه همذات پنداری میدهد و در اوج این همذات پنداری با واردکردن شخصیتهای پژوهشی، مخاطب را باسیلی از اطلاعات بکر غافلگیر میکند.
حدوداً نه دهه پیش ژانر سینمای شاعرانه با فیلمهایی از فیلمسازانی مانند لویی بونوئل، ژان کوکتو، ژان گرمیون و ژان ویگو، پا بهعرصه هنرهای تصویری جهان گذاشت. این فیلمها غالباً فضایی شاعرانه همراه با حسرت و ناامیدی به مخاطب عرضه میکردند. سینمای شاعرانه غالباً سینمایی با تصاویری رؤیایی و روایتی آزاد است. این ژانر در دهههای گذشته مورد استقبال مستندسازان ایرانی بوده است.
شاعرانی مانند احمد شاملو و فروغ فرخزاد فیلمنامه و فیلمهای مستندی در عمر هنریشان نوشتند و ساختند اما هرگز فیلمنامههای نوشتهشده احمد شاملو و یا فیلم «خانه سیاه است» ساخته فروغ فرخزاد بااینکه شاعران نامدار و تأثیرگذاری بودند برای من در ژانر سینمای شاعرانه تعریف نشدند. فیلم «خاک، شکوفه، آتش» به گمان من فیلمی کاملاً شاعرانه و خلاق و دور از هرگونه شعار است. این فیلم برخلاف فیلمهای ساختهشده در این ژانر با امید به بودن وزندگی به همراه دیالوگی از فرزند کارگردان فیلم تمام میشود.
بازیگر و نویسنده چهلوپنج ساله زاده تهران «شبنم طلوعی» دانشآموخته کارگردانی سینما از مدرسه فیلمسازی باغ فردوس و مطالعات تئاتر از دانشگاه نانتر- پاریس است. شبنم سابقه بازی در فیلمهایی مانند «خانهای روی آب» ساخته بهمن فرمان آرا، «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری و «زنان بدون مردان» کاری از شیرین نشاط را علاوه بر بازی در نمایشهایی به کارگردانی هنرمندانی مانند «بهرام بیضایی»، «چیستا یسربی» را در کارنامه خود دارد. در ایران این بازیگر و کارگردان تئاتر بارها در جشنواره بینالمللی فجر جوایز متعددی را دریافت کرد و دوازده سال پیش مجبور به ترک ایران شد. ایرانوایر به بهانه ساخت فیلم «خاک، شکوفه، آتش» گفتوگویی با شبنم طلوعی داشته است.
اگر بهایی نبودید، بازهم به سراغ ساخت فیلمی درباره زندگی قرةالعین میرفتید ؟
ـ بهایی بودن شاید تنها به من این شانس را داد که از همان هفت سالگی بانام و حماسهای که او آفرید به شکل یک قصه آشنا بشوم. علامه اقبال لاهوری بابی یا بهایی نبود ولی قصیدهای در مدح طاهره قرةالعین، شعر وزندگیاش نوشته است. سارابرنارد بازیگر اسطورهای قرن ١٩ فرانسه هم نه گرایشی به بابی شدن داشت و نه بهایی شدن، ولی با شنیدن قصه این زن بلافاصله خواست برایش نمایشنامهای بنویسند تا نقش طاهره را بر صحنه جاودان کند. از این موارد کم نیستند. ممکن نیست کسی داستان زندگی قرةالعین را بشنود و بیتفاوت بماند و فراموش کند. به همین دلیل است که هرکسی بنا بر بضاعت فرهنگی و یا درک و خوانشی که از زندگی ادبی، اجتماعی، سیاسی و فردی این زن دارد، او را به شکلی تعریف میکند و از آن خود میداند.
با توجه به کم بودن اطلاعات و مستندات چه دلیلی داشت به سمت این موضوع بروید؟
ـ اطلاعات آنقدرها هم کم نیست، وگرنه ممکن نبود بشود بدون هیچ زیادهگویی ٦٧ دقیقه فیلم فقط از روایت خطی زندگی قرةالعین بسازم. اما اطلاعات در مورد جزییات زندگی او آنطور که باید کافی نیست چون تحریف تاریخ ١٧٠ سال در مورد او صورت گرفته است. شما همین امروز در قرن بیست و یکم به سرنوشت زنان دگراندیش کشورمان نگاه کنید، یا زنان مسلمان شیعه که در ایران میخواهند در قانون و احکام اصلاحاتی ایجاد کنند تا حقوقی برابر با مردها داشته باشند و یا آنها که میخواهند در جامعه مرز بین خودی و غیرخودی را بشکنند و فراتر از محدوده اجبارهای حاکم، فردای ایران را بسازند، ببینید چه تاوانی در انتظارشان است. آنها با مشکلاتی مانند لغو جواز کار، زندان و محرومیت از دیدن فرزندان، لعنت و ناسزای مطبوعاتی و حملات صاحبان قدرت روبرو میشوند. همین امروز شرایط خانم نرگس محمدی را ببینید برای داشتن حق مکالمه تلفنی با فرزندانش مجبور به اعتصاب غذا میشود و یا بلوایی که برای یک ملاقات ساده و البته تابوشکنانه فائزه هاشمی در بین بزرگان شرع به پا شد. امروز بیش از هرروز دیگری پرداختن به این موضوع به نظرم من لازم است تا بتوانیم یکبار دیگر بپرسیم چرا باوجود ماشینهای آخرین سیستم و برجها و بزرگراههایمان، در تسامح و رعایت حقوق انسانها و بهویژه زنها همچنان طبق الگوی ١٧٠ سال پیش زندگی میکنیم.
حضور شما بهعنوان سازنده، تدوینگر و نویسنده و حضور فرزندتان از ابتدا در فیلم میتوان اینگونه معنی شود که نیت به همذاتپنداری با طاهره قرۀالعین داشتهاید؟
ـ من بهعنوان فیلمسازی که طاهره قرةالعین ذهنم را مشغول کرده در فیلم حضور دارم. و تصویرم به نوعی مکمل داستانی است که روی تمام فیلم روایت میکنم؛ قسمتهایی که در آن طاهره قرةالعین را به شکل مستقیم مخاطب قرار میدهم. یعنی "من - شبنم" با "تو- طاهره" حرف میزنم. اما پنهان نمیکنم که وقتی درجایی در فیلم از حذف نام و نشانههای قرةالعین در زادگاهش گفته میشود مثل هرکسی که در شرایطی مشابه قرارگرفته باشد، با این شخصیت در این زمینه همذاتپنداری میکنم و این در تدوین فیلم هم هست و پنهان نیست.
در ساخت این فیلم به دنبال روایتی از زندگی یک شاعر و فعالی مدنی بودید یا شخصیتی مذهبی و سیاسی؟
ـ طاهره قرةالعین تمام اینها هست و نیست، و همین است که شخصیتش را جذاب میکند. من هم تمام تلاشم این بوده است که در ضمن وفاداری به واقعیتهای تاریخی و مرور آنها، مواظب باشم که او را محدود به گروه، مذهب، سلیقه و یا جهت سیاسی خاصی نکنم. چون تأثیر حضور وزندگی و حتی مرگ این زن، بهخودیخود این مرزها را گسسته و به همین دلیل برای هر کس معنایی پیداکرده است. و محدود کردنش نوعی خیانت به طبیعت ذات مقتدر و سرکش اوست. ظاهراً عدهای بر این باور بودهاند که من به دلیل باورم باید فیلمی جهتدار و تبلیغاتی و یا مذهبی در مورد این شخصیت ساخته باشم، تقریباً هرکسی که فیلم را میبیند به این فاصلهگذاری و عدم قضاوت توسط من به شگفتی اشاره میکند و من از این بابت بسیار خوشحالم چون تمام تلاش من این بود که به این سمت نروم، بیآنکه شیفتگی و احترامم را نسبت به این شخصیت پنهان کنم.
فیلم «زنان بدون مردان » فیلمی شاعرانه است، چقدر بازی و کار با شیرین نشاط در نگاه شاعرانه شما در ساخت این فیلم مؤثر بوده است؟
ـ اگر بخواهیم نام فیلمهایی که بیان شاعرانه داشتهاند و همه از آنها درسهای زیادی گرفتهایم را فهرست کنیم حتماً به زنان بدون مردان محدود نمیشود. من هم باید بیشک از نگاه زیبایی شناسانه شیرین نشاط و یا وسواسهای صحنهپردازی علی رفیعی که سالها با او در ایران کار کردم، بسيار تاثیرگرفته باشم. اما شاعرانگی این فیلم مستند به باور من از ذات خود شخصیت طاهره قرةالعین میآید و نمیشود بیتوجه به آن مثلاً به سراغ فیلمی آکادمیک و پر از درس و بحث رفت، و یا خوشبختانه در سلیقه و نگاه من نیست. تمام تلاش من بود که چطور این شاعرانگی را در کنار حضور محقیقین و فضای جدی بحثها ایجاد و بعد در تماممسیر روایت فیلم حفظ کنم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر