close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

قربانی کردن هنر به کام سیاست

۱۴ خرداد ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
قربانی کردن هنر به کام سیاست
قربانی کردن هنر به کام سیاست

طاهره تسلیمی، شهروند خبرنگار، تهران

این روزها خبر لغو کنسرت های هنرمندان صاحب نام و مقابله با برخی فیلم ها و یا کتاب هایی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه انتشار پیدا کرده اند، افزایش یافته و باعث نگرانی خیلی ها، به ویژه اهل هنر شده است؛ هنرمندانی که می دانند بهانه ای شده اند برای یارکشی و انتقام جناحی میان تندروهای هم‏سو با رهبر ایران و معتدل های طرف‎دار دولت در عرصه سیاست.

ماجرا از لغو کنسرت «علی زندوکیل» در مشهد شروع شد و خیلی زود در استان خراسان رضوی گسترش یافت. بسیاری آن را به اظهار نظر امام جمعه مشهد درباره برگزاری کنسرت در این شهر مذهبی ربط دادند و کم تر کسی متوجه شد که این کنسرت درست در نقطه ای لغو شد که اصلاح طلبان و معتدلان طرف‏دار دولت، کرسی های بیش تری را نسبت به تندروها در مجلس شورای اسلامی کسب کردند.

اما ماجرا به همین جا ختم نشد و در اصفهان هم از حضور زنان نوازنده روی صحنه جلوگیری شد. هنوز چند روز از واکنش ها به این ماجرا نگذشته بود که کنسرت «کیهان کلهر» نیز با دستور و تهدید مستقیم و شفاهی دادستان شهر نیشابور لغو شد. او چند ساعت مانده به رسیدن اعضای گروه کلهر به نیشابور، با یک تلفن، مدیران اداره کل ارشاد را تهدید کرده بود که اگر پای این گروه به نیشابور برسد، آن ها را دستگیر می کند. در کم تر از دو هفته، این دادستان با تهدیدی مشابه، کنسرت «شهرام ناظری» و «حافظ ناظری» را در نیشابور لغو کرد و پرداخت ضرر و زیان آن را به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انداخت.

براساس قانون، اگر اثری در ایران مجوز انتشار پیدا کند و دولت به هر دلیلی جلوی انتشار آن را بگیرد، باید ضرر و زیان آن را بپردازد. از آن جایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مرجع صدور مجوز، در قبال حفظ و اجرای آن مسوول است، باید مستقیما ضرر و زیانی که به اثر وارد می شود را پرداخت کند و اجازه ای برای شکایت از دادستان کل یک شهرستان ندارد.
دادستان نیشابور که تا پیش از این اعتراضی به برپایی کنسرت های موسیقی نداشت، به یک باره بعد از شکست های اصول گرایان و به پشتوانه تندروهای مذهبی چون «سید ابراهیم رییسی»، رییس آستان قدس رضوی و پدر زنش، «احمد علم الهدی»، امام جمعه مشهد که با اعتبار حکمی که از رهبر ایران دارد، به خود اجازه هر گونه رفتار و اظهار نظری توهین آمیز نسبت به جریان های فرهنگی را می دهد، این کنسرت ها را با یک تلفن تهدید آمیز لغو می کند و هیچ توجهی حتی به اعتراض سخن گوی هیات دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی کند.

قاضی «غلامرضا اکبری مقدم» نام دادستان نیشابور است که از آبان 91 با برکناری «موسوی‌ کانی» به عنوان دادستان عمومی و انقلاب شهرستان نیشابور انتخاب شد. او که در طول این سال ها بیش تر در مورد مسایل حقوقی و البته بهداشتی صحبت کرده است، درست بعد از انتساب رییسی و علم الهدی، به دست بوس آن ها رفت و در بازگشت به یک باره قدرت مطلقه شهر نیشابور شد و یک تنه جلوی تصمیمات شورای تامین شهر نیز ایستاد.

اکبری مقدم که با هیچ رسانه ای گفت وگو نکرده است، دلیل لغو کنسرت کلهر را به مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد، نامه ای جمعی از خانواده های شهید شهر عنوان کرده بود؛ نامه ای که بلافاصله از سوی بسیاری از یادگاران شهدای نیشابور تکذیب شد. اما این تکذیب نه تنها باعث لغو کنسرت ناظری ها نشد بلکه موضوع را به تریبون نمازجمعه شهر کشاند و امام جمعه شهر و بعد از آن، فرمانده سپاه شهرستان از دادستان حمایت کردند. این در حالی بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که دادستان تخلف کرده و شکایتش را از او به رییس قوه قضاییه ایران فرستاده است.

درست در زمانی که جنتی خواستار برخورد با این دادستان بود، جمعی موسوم به «مجمع حامیان ولایت» در نامه ای، قوه قضاییه را ملزم کردند تا از این دادستان تقدیر کند.
«حجت اشرف زاده» که این روزها با آلبوم «ماه و ماهی» خیلی بر سر زبان ها افتاده است و زاده نیشابور است نیز از کار دادستان تقدیر کرد و در گفت وگو با «عطار نیوز» گفت که باید تابع قانون بود؛ قانونی که در برابر جریان هنری ایستاده است و به نظر می رسد وزارت فرهنگ ایران این بار هم در بازی سیاسی و قدرت شکست خورده است. به نظر می رسد که این تازه آغاز موج تازه ای از قربانی کردن فرهنگ به بهانه رقابت سیاسی است.

در حال حاضر زمزمه هایی برای مقابله با برخی آثار سینمایی و کتاب ها نیز شنیده می شود. باید دید در روزهای آینده با توجه به حضور اصول گرایان در صدر مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به کجا می رسد؟

این بار اول نیست که هنر و فرهنگ گوسفند قربانی بازی های سیاسی، به ویژه در شهرستان ها می شوند. از همان روزهای پیش از پیروزی انقلاب ایران، تصفیه حساب ها از فرهنگ و هنر و هنرمندان شروع شد؛ از آن زمان که تندروهای مذهبی به خاطر ایجاد نارضایتی، سینماها را آتش می زدند و گناه آن را به گردن حکومت می انداختند. این تصفیه حساب ها نه تنها به از دست رفتن سرمایه بسیاری منجر شدند که فاجعه بزرگی چون سینما «رکس» آبادان را به همراه داشتند.

چند روزی از اعلام پیروزی انقلابی ها نگذشته بود که هنرمندانی چون «عباس نعلبندیان»، نمایش‎نامه‌نویس پیش‏رو ایرانی را به بهانه مبارزه با فساد و فحشا به زندان انداختند و بعد با انقلاب فرهنگی، با سلاحی چون سانسور به سمت هنر و فرهنگ رفتند. این تقابل با هنر در دورانی که تندروها زمام امور را داشتند، با سانسورِ بیش تر، کم تر به چشم می آمد. اما همین که ترکیب نظام سیاسی ایران در رقابت دو جریان قرار گرفت، این جریان های هنری و فرهنگی در گرو کشی های سیاسی افتادند؛ اتفاقی که در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به اوج خود رسید. سیاست «تسامح و تساهل» دوران خاتمی باعث شد تا گروهی موسوم به «موتور سوارها» و «چماق به دستان کفن پوش» پیدا شوند که در مقابل محل های برگزاری کنسرت ها و سینماها می ایستادند و مردم را تهدید می کردند؛ افرادی که حالا برخی از  آن ها جزو هنرمندان ارزشی، آثار هنری بی ارزش را با رانت های نهادهای خاص ساخته و جای آثار خوب سینما را می گیرند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

قربانی کردن هنر به کام سیاست

۱۴ خرداد ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
قربانی کردن هنر به کام سیاست