close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

یک شب با قماربازها در کازینو

۱۳ خرداد ۱۳۹۵
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
یک شب با قماربازها در کازینو
یک شب با قماربازها در کازینو

قماربازی ؛ بازی هر دو سر بُرد یا هر دو سر باخت؟ برای یافتن پاسخی درخور برای این سوال یک شب را در کازینو سر کردم. 

« صد دلاری را که می­گذارم داخل ماشین، تو بگو انگار کاغذ کاهی خرج ماشین می­کنم، اصلا ارزش مادی اش را فراموش میکنم . باید قمارباز حرفه ای باشی تا درک کنی چه می گویم. گاهی می شود تا شش صبح روی میز پوکرم اما خیال می کنم ده دقیقه بیشتر نگذشته، نه گرسنگی را می فهمم نه تشنگی را و زمان را به کلی گم می کنم. سپیده که می شود تازه یادم می آید که هشت ساعت است دارم قمار می کنم و همه چیزم را باخته ام، اما غصه ای ندارم ، چون برد و باخت واقعی برایم چیز دیگری است.»

یک شب با قماربازها در کازینو

با خانم فتانه وارد «بارونا»، کازینویی حوالی شهر سن دیگو می شویم، یک ماشین سه چرخه کنار پایمان توقف می کند و هنوز پایمان را از در ماشین بیرون نگذاشته ایم که با یک لیوان آب پرتقال طبیعی ازمان پذیرایی می شود و یک سیگار هم می گیرانند برای خانم فتانه.

آنها مثل ملکه­ها از ما استقبال می کنند، کمی بعد یک قمارباز ایرانی دلیل این احترام فوق العاده را برایم رمزگشایی می کند: « کازینوها معتادان به ماشین را مثل خدا می پرستد، به این دلیل که آنها مثل یک دستگاه چاپ اسکناس عمل می کنند.»

سر و ته سالن شلوغ بارونا پیدا نیست .هزاران چراغ نئون و رنگی چشمک می زنند . صدای ماشین ها در هم قاتی شده و وسط کازینو روی یک سن بزرگ مردی در کنار دو دختر زیبا با لباس آبی ایستاده و یک سری شماره می خواند . دیگران جیغ می کشند و کف می زنند. به سختی می­توان یک صندلی برای قمارباز تازه از راه رسیده پیدا کرد. اما فتانه خانم را اینجا همه می شناسند. به محض،ورود زنی با یک گاری و یک صندوقچه که به گردنش آویزان شده جلویمان می ایستد، وسط بساط گاری می توان فلاسک قهوه، تنقلات، آب میوه ، انواع و اقسام نوشیدنی های الکلی، شراب شیراز و سیگار هم پیدا کرد. اینها برای اعضای ثابت کازینوست که کارت عضویت دارند.

از خانم فتانه می­پرسم چرا به آسانی پولش را هدر می دهد؟

«راضی هستم . آرامشی که به من دهد برایم ارزش دارد . انگار که پول می دهم می روم پیش روانکاو»

بیشترین رقمی که برنده شده ای چقدر بوده؟

یک بار 3750 دلار بردم.

 بیشترین رقمی که باخته ای ؟

دو هزار دلار.

چرا روی میز بازی نمی کنی؟

چون ریلکسم نمی کند . آشفته ام می کند. عاشق پوکر با ماشین هستم پدرم به من پوکر یاد داد. آن را خوب می فهمم . یک بار در طول دو هفته 25 هزار دلار بردم. حتی یک شب در یک ماشین دو بار در یک بازی جک پاد کردم که اتفاق نادری است.

برای به دست آوردن آن بیست و پنج هزار دلار چقدر هزینه کردی؟  

بازی پوکر بیست و پنج سنتی بود ، در طول آن دو هفته تقریبا هفت هزار دلار خرج کردم.

فتانه خانم را سایر ایرانی هایی که به کازینوی منطقه می آیند، می شناسند. از ضلع غربی سالن بارونا که می گذرم بازی کنان یک میز پوکر، فارسی حرف می زنند. یک نفر دویست دلار از کیفش بیرون می آورد و به خانم دیلری می دهد که مسوول تقسیم کارتهاست . دیگران هم سهمشان را می گذارند و بازی ادامه پیدا می کند. کمی بعد فریادی از یک گوشه سالن بلند می شود. مردی از نژاد زرد چیزی قریب به ده هزار دلار باخته. همان موقع یکی از ایرانی های روی میز می گوید همین مرد ماه گذشته 50 هزار دلار باخته است.

دور میز ایرانی­ها مرد میانسالی که هشتاد دلار باخته از بازی کنار می کشد. او به من می گوید اینجا چند گروه به شدت به قمار وابسته اند، اوریتنال ها ، عرب ها و ایرانی ها .

آنها هولدم . اوماها، رز، پاین اپل ، اورینتال، بلک جک، 24 ، پایگاه و باکارا بازی می کنند که به شیر یا خط خودمان شباهت دارد.

او می گوید پوکر را روی میز بازی می کند چون «روی میز کمی مهارتتان را مداخله می دهید. شاید بتوانید از اتلاف پولتان جلوگیری کنید اما ماشین ها بسیار خطرناکند چون به کلی سرنوشت بازی را از دست قمارباز در می آورند و کاملا به نفع کازینو طراحی شده اند»

از او می پرسم قمار در جامعه آمریکا امرخوشایندی است؟

« کسانی که با تعریف کلاسیک قمارباز هم خوانی ندارند بلکه تفریحی شرط بندی می کنند کماکان در جامعه مذموم نیستند.»

منظور شما از تعریف کلاسیک قمارباز چیست؟ 

 گروهی که ابایی ندارند تا مخارج زن و بچه شان را صرف میز قمار کنند . در واقع بازی می کنند چون بدون شرط بندی احساس تهی شدن می کنند، برای قماربازهای حرفه ای نفس پول یا برد و باخت اهمیت ندارد بلکه آنها معتاد به هیجان هستند. آنقدر بازی می کنند تا همه پولشان را ببازند و بروند.

او می گوید در جامعه ایرانی  کسی را می شناسد که هزینه تحصیل فرزندش را اینجا باخته. او به خانمی اشاره می کند که هر شب با همسرش در محیط کازینو در حد فحاشی درگیر می شود تا پول بیشتری برای باختن از او بگیرد.در ادامه گفت و گو مرا به آقای «هوشنگ» معرفی می کند. مردی که سالهاست وارد دنیای شرط بندی شده .

شما چند سال است اینجا می آیید ؟

15 سال

به بازی کردن وابسته اید؟

خیر، شاید بشود گفت روی آن کنترل دارم. گاهی می آیم با دوستانم شوخی می کنم، دیداری تازه کرده، شام می خورم و تا سقف 200 یا 300 دلار بازی می کنم و می روم. وقتی می بینم اوضاع دارد بیخ پیدا می کند ادامه نمی دهم چه ببرم چه ببازم . چون در کازینو در نهایت بردی به نفع قمارباز وجود ندارد و این سیستم کازینو است که برنده نهایی است.

بیشترین رقمی که برده اید چقدر بوده ؟

هفت هزار دلار

در یک شب؟

بله؛ جک پاد کردم

اما اگر آن طور که آقای هوشنگ می گوید، برنده اصلا وجود ندارد و همه می آیند اینجا تا پولشان را ببازند، پس این جمعیت مشتاق اینجا چه می کنند؟ خانم «فتانه» که خودش را یک قمارباز حرفه ای می نامند ، در این مورد به «رضایت خاطر و هیجانی » اشاره می کند که هیچ جای دیگری قابل تجربه کردن نیست.

«من اگر بردم روی همان میزان بردم قمار می کنم. چندی پیش 1800 دلار بردم . روی میز ماندم تا یک سنت آخرش را هم ببازم.»

اینجا برای افرادی که کنترلی روی زمان حضورشان ندارند تمهیداتی اندیشیده شده، رستوران وجای اقامت برای ماندگاری در شب.

 داخل اتاق پوکر و نزدیک ورودی کازینو عکس کسانی نصب شده که زمانی سعی کرده اند در بازی «بلک جک»  تقلب کنند، عکسشان ریشخندی است برای عبرت سایرین. و اینکه به دیگران بگویند که راهی برای تقلب وجود ندارد.

«دیانا» ، یکی از اعضای حفاظت کازینو احتمال بروز تقلب را تقریبا صفر می داند: «تمام دستگاه ها با دوربین کنترل می شوند.  طبیعی است که آنها از بازی لذت برده و کنترلی روی میلشان ندارند، ممکن است پولشان تمام شده باشد و به فکر تقلب بیافتند. اما این کار ممکن نیست. اگر اعضای ثابتمان کل پولشان را باخته باشند و به ما مراجعه کنند کمی پول بهشان می دهیم تا به خانه برگردند. »

 از خانم فتانه می پرسم آیا اعتیادش به قمار را به رسمیت می شناسد؟ «بله. می دانم که معتادم. اما برای خودم جالب است چند ماهی که به ایران می روم به کلی از سرم می افتد و اصلا به یادش هم نمی افتم. اگر معتادم پس چرا در ایران این عادت را فراموش می کنم؟»

او می گوید که فرزندانش از این عادت او در رنجند:« بر خلاف خانه، من اینجا احترام قابل توجهی دارم. کارکنان این کازینو دیگر بخشی از خانواده منند. برایم غذا می آورند. پذیرایی می کنند. هر زمانی که همسرم آزارم می دهد می آیم اینجا و آرامش می گیرم . دوست دارم ببرم تا بیشتر بازی کنم نه اینکه پولی ببرم خانه . بازی را فقط برای بازی می خواهم وقتی می برم خوشحال می شوم که بیشتر می توانم بازی کنم وقتی جک پاد می کنم خوشحال می شوم که می توانم کل پول را به ماشین برگردانم.»

آقای«رحیم دهقان زاده» کارشناس روانشناسی ساکن آمریکا این حس رضایتمندی را واقعی ندانسته و تاکید می کند که افراد معتاد به قمار باید درمان شوند: « اعتیاد به قمار مانند هر اعتیاد و وابستگی دیگری نیاز به درمان دارد. قمارباز وارد پروسه شروع، اوج و فرود می شود. او هر بار با خودش عهد می بندد که از این ماجرا دور شود اما قادر به  کنترل اوضاع نیست و بین بیم و امید دست و پا می زند و برای حفظ سطحی از هیجان که به اوج هیجان معروف است، اقدام به ریسک های خطرناک می کند.»

گشت و گذارم در «بارونا» تمام شده و فهمیده ام که داستان همه قماربازها یکی است . همه آنها شب گذشته دو آس داشته اند و یک نفر ناغافل سر رسیده و لحظه آخر با رو کردن یک ورق، سرنوشت بازی را به نفع خودش برگردانده، همه آنها قویا انکار می کنند که معتادند و همه شان هم منباب تفنن تا یک ریال آخر پولشان را می بازند. گاهی شرم و حیا را فراموش می کنند و از هر آشنایی که در معرضشان باشد برای ادامه بازی پول قرض می کنند و فردایش هم که تو را می بینند اصلا به رویشان نمی آورند. قماربازها بازنده نهایی اند. سیستم کازینو با هزینه نگهداری، محل ، دستگاه های شرط بندی و هزینه برق و آب و پذیرایی به شکلی طراحی شده که درنهایت با خالی کردن جیب قمارباز به سودآوری می رسد.

 

 

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

یاران کفاشیان یکی یکی به اوین می روند

۱۳ خرداد ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
یاران کفاشیان یکی یکی به اوین می روند