close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

گمانه زنی در مورد فیلمنامه ای که «حسین درخشان» در دوران حبس نوشته است!

۷ خرداد ۱۳۹۵
شراگیم زند
خواندن در ۴ دقیقه
گمانه زنی در مورد فیلمنامه ای که «حسین درخشان» در دوران حبس نوشته است!
گمانه زنی در مورد فیلمنامه ای که «حسین درخشان» در دوران حبس نوشته است!

چند روز پیش "حسین درخشان" که به تازگی با عفو مقام معظم رهبری ادامه ی محکومیتش بخشیده شده و از زندان بیرون آمده، در حساب توئیتری خود نوشت که در دوران حبس یک فیلمنامه کمدی – عشقی نوشته است و اعلام کرد حاضر است این فیلمنامه را به علاقمندانی که قصد ساخت فیلم دارند، بفروشد. از آنجا که حسین درخشان بخش عمده ای از دوران حبس خود را در اختیار نیروهای سپاه بوده و با توجه به اینکه عزیزان ما در سپاه در عرصه سناریونویسی خود استاد و صاحب سبک می باشند و تولیداتشان قابل رقابت با نمونه های هالیوودی ست، بسیار محتمل به نظر میرسد که نامبرده بر اثر همنشینی با این اساتید به مرور با مقدمات و اصول فیلمنامه نویسی آشنا شده و شروع به نگارش فیلمنامه کرده باشد. تا این لحظه حسین درخشان چیزی از سناریویی را که در داخل زندان تهیه کرده و اکنون برای فروش عرضه نموده است بروز نداده است، اما ما در این نوشتار سعی خواهیم کرد که بر اساس شواهد و قرائن و ویژگیهای شخصیتی و البته با توجه به شناختی که از اساتید احتمالی ایشان در دوران حبس داریم، حدس بزنیم که سناریوی نوشته شده به چه صورت است تا بدینوسیله اگر شخص، ارگان و یا نهادی علاقمند به خریداری این فیلمنامه باشد با ایشان تماس گرفته و اقدام به خرید نماید.

طرح احتمالی یک: رومانس آقا و پوتین

این فیلمنامه که یک رمانس عشقی موزیکال است با اقتباس از داستان خسرو و فرهاد نگاشته شده است. نقش خسرو را ولادیمیر پوتین و نقش فرهاد را در این سناریو معظم له بازی میکند. تفاوتی که این فیلمنامه با نسخه ی اصلی اثر دارد این است که خسرو و فرهاد دیگر رقیب هم نبوده و بر سر شیرین (که نقش آن را بشار اسد بازی میکند) ظاهرا به توافق رسیده اند.اما در این میان خود نیز درگیر یک رابطه ی عاشقانه موازی شده و به این شکل یک مثلث عشقی پایدار بین این سه شکل میگیرد...این فیلم حاوی صحنه هاییست که ممکن است برای همه مناسب نباشد.
برای جلوگیری از لو رفتن فیلمنامه از توضیحات بیشتر و بیان سرنوشت این مثلث عشقی معذوریم.

طرح احتمالی دو: رومانس بهنود و قاسم سلیمانی

این فیلمنامه بر اساس داستان واقعی زندگی روزنامه نگاری ست که سالها برای دشمنان اسلام قلم زده ولی در سنین پیری عاشق یک سردار عارف مسلک ارتش اسلام میشود و از انجا که عشق پیری معمولا سر به رسوایی میزند این روزنامه نگار در این مسیر دچار ناملایمات، سختی ها و آنفرندهای زیادی شده و در نهایت در یک سکانس به یاد ماندنی همچون حر بن یزید ریاحی به خدمت سردار عارف رسیده و ضمن ابراز ندامت از فعالیتهای روزنامه نگارانه ی گذشته اش از او طلب بخشش کرده و اجازه میخواهد که در رکابش بجنگد. سردار عارف نیز او را سوار بر یک خودروی انتحاری نموده و به سمت خطوط دشمن رهنمون میگردد.
(مجددا ناچاریم برای جلوگیری از لو رفتن فیلم انتهای فیلمنامه را تعریف نکنیم گرچه تا حدی قابل حدس زدن است.)

طرح احتمالی سه: کمدی حماسی گوبلز و مسابقه هولوکاست

داستان این فیلم اینگونه است که قرار است یک نمایشگاه بین المللی کاریکاتور با موضوع انکار هولوکاست برگزار شود و یک اثر در نهایت به عنوان اثر برگزیده نمایشگاه انتخاب شود...تعداد شرکت کنندگان زیاد است و از ایران نیز تعداد بسیار زیادی نیروی خودجوش در این مسابقه شرکت کرده اند...اما یکی از شاخص ترین شرکت کنندگان این نمایشگاه یوزف گوبلز وزیر تبلیغات رایش سوم است که شانس اول برنده شدن محسوب میشود... اما برخلاف پیش بینی ها شرکت کننده ای از ایران که او را حاج حسین صدا میکنند موفق میشود گوبلز را پس زده و جایزه اول را از آن خود کند که این مساله منجر به سلسله اتفاقاتی میشود که برای جلوگیری از لوث شدن فیلمنامه از بیان آن معذوریم.

طرح احتمالی چهار: کمدی رمانتیک مجری چرخنده و بازیگر نچرخ

این فیلمنامه داستان زندگی یک مجری و یک بازیگر زن برنامه های تلویزیونی ست که چندان در قید و بند رعایت حجاب و شئونات اسلامی نیستند. یکی از شبها پیری فرزانه (همان با بصیرت) به خواب هر دوی ایشان آمده و ایشان را مژده میدهد که اگر به  آغوش اسلام بازگردند، خداوند صد در دنیا و یک در آخرت نصیبشان می نماید. مجری زن فردا صبح متحول شده و تمام عشوه گری ها و قرتی بازیهای سابق خود را کنار گذاشته و به امید تحقق وعده ی پیر فرزانه، دیگر در تمامی برنامه هایش با حجاب کامل و شبیه یک جارختی که رویش لحاف کرسی انداخته باشند حاضر میشود.
زن بازیگر اما از شنیدن ترکیب «آغوش اسلام» احساس خطر کرده و صبح زود چمدانش را بسته و از کشور خارج میشود و در خارج از کشور همان حجاب نصفه نیمه را هم کنار گذاشته و با گذاشتن عکسهای خود با بیکینی کلی فالوئر در اینستاگرام پیدا میکند. در ادامه ما شاهد خواهیم بود چطور تصمیم مجری چرخنده و اعتماد به وعده ی پیر فرزانه زندگی وی را از این رو به آن رو کرده و به همه چیز می رسد و البته در پایان فیلم نیز شاهد سرنوشت دردناک بازیگر نچرخ در نایت کلابها و کاباره های بدنام کشورهای فاسد غربی خواهیم بود.
 
با توجه به مطالبی که عرض شد فیلمنامه تهیه شده توسط ایشان در دوران حبس به احتمال زیاد چیزی شبیه و یا نزدیک به یکی از موارد فوق خواهد بود.
فلذا علاقمندان میتوانند مستقیما با حسین درخشان تماس گرفته و قیمتهای پیشنهادی خود را به ایشان ارائه نمایند... بدیهی ست که در صورت توافق نهایی و فروش فیلمنامه پورسانت بنده محفوظ خواهد بود.  

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

نامه به سانسورچی؛ من تو را می‌شناسم

۷ خرداد ۱۳۹۵
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
نامه به سانسورچی؛ من تو را می‌شناسم