"اينجا يکی از مهمترين جاهای دنیاست. اين در مرز بين دنيای ما و شماست". دوربين نشان میدهد دری که به آن اشاره شده خروجی شماره 27-C است.
27 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی کسی در ايران اداره دولت را به دست گرفت که مهمترين شاخص دوران مدیريت او تفکر
احمدزاده فيلم را از عدد 27 شروع میکند و در جريان آن بارها در گفتگوی ميان شخصيتهای فيلم نشانههای شناخته شدهای از اين عدد را به مخاطبانش نشان میدهد. احمدزاده میگويد کافیست راه تفسيرهای آخرالزمانی بر امور روزمره را باز کنيد تا هر چه در حوزه ماوراء الطبيعه قرار میگیرند بعنوان واقعيات پذيرفته شوند؛ از جمله آنها ارجاغ به مرگ هنرمندان سرشناس جهان در سن 27 سالگی که از آن به نام باشگاه 27 يا 27-C شناخته میشود.
باز و بسته شدن چندین باره ورودی يک آسانسور ما را به درون فیلم میبرد. شخصيت اول فيلم (دختر ارمنی با بازی ترانه عليدوستی) نه میگذارد درب آسانسور باز بماند نه میگذارد بسته بشود. درب فقط جلو و عقب میرود و اين حرکت بتدريج برای او لذتبخش میشود. صحنه بعدی فيلم در درون يک دستشويی میگذرد که شخصيت دوم فيلم (دختر مبتلا به ام اس با بازی پگاه آهنگرانی) ابتدا با ريتم موسيقی
احمدزاده بتدریج در گفتگوهای ميان شخصیتهای فیلم خود بارزترين دلمشغولی جامعه را مطرح میکند. نام "قلب اتمی" از همانجا رمزگشایی میشود. کامی (با بازی مهرداد صديقیان) از خوابی میگويد که در آن تهران بمباران اتمی شده است. در بازگويی خواب نام تهران را با نام موسيقی "مادر قلب اتمی" از گروه موسيقی پينک فلويد همزاد میکند و میگوید "ما هم بايد بمب اتم داشته باشيم. اگه واقعن بزنن چی؟ ... اصلن چرا اونا فکر کردن اونا بايد داشته باشن ما نبايد داشته باشیم؟ ... مثل اينه میمونه ما بگیم شما حق ندارین دستشويی داشته باشين". تقابل با "فرنگ" از بمب اتم آغاز میشود و به مظاهر زندگی معمولی نظير کاسه توالت میرسد و از آنجا رسانههای فرنگ را هدف میگيرد.
کارگردان میگويد بذر تشکيک در معيارهای غرب که محصول چالش در برسميت نشناختن حق برخورداری از امکانات اتمی است ساليان دراز است که در ذهن جامعه ايرانی کاشته شده و رد آن را میتوان در گفتگوهای عمومی دنبال کرد. اما اکنون که اين چالش درگرفته تنها به موضوع حق اتمی محدود نمیشود
نقطه کلیدی فيلم در صحنهای رخ میدهد که خودروی شخصيتهای فيلم با يک خودروی قديمی تصادف میکند. گفتگوهای ميان سرنشينان خودروی اصلی با صاحب خودروی قديمی صحنه رودرويی نسل جديد با نسل قديم است و همينجاست که يک شخصيت تازه (حکومت با بازی محمدرضا گلزار) بطور ناگهانی به داستان اضافه میشود.
شخصيت تازه نماينده تفکری نوظهور در صحنه اجتماعی ايران است که حضور خود را با اين جمله اعلام میکند "من هميشه مطمئن بودم اينجا يه تصادف ميشه". او همان کسیست که نسل قدیم را از صحنه خارج میکند، نسل جديد را به زور و تهديد با خود همراه میکند و تا پايان فيلم در همه جا نشانههای آخرالزمان را به آنها نشان میدهد. وقتی دوربين هر دو خودرو رو در يک کادر نشان میدهد شماره خودرویی که تصادف کرده را میبينيم که با عدد 88 شروع شده است.
گفتگوهای شخصيتهای فيلم همگی اشارههایی
افسر پليس که پس از تصادف همراه با دو دختر داستان در خودروی آنها نشسته از آنها نظرشان را درباره فيلم آرگو میپرسد: "آقا! جان من يک نکته منفی از اين فيلم به من بگين من بتونم برم بگم" و از زبان دختر ارمنی میشنود که "ببين ايرانو بد نشون داده ديگه، میدونين چی ميگم. کلن همه رو احمق و بیفرهنگ و الاغ نشون داده". افسر تعجب میکند و میگويد "ولی جالبه ها که شما با اين ريخت و قيافههاتون يک جاهايی با نظام همسو ميشين". احمدزاده در لابلای گفتگوهای فيلم میگويد حکومت راه خود را از مردم جدا کرده چون ظاهر آنها را مبنای قضاوت قرار داده اما مردم همزمان که حکومت آنها را مخالف و ضد نظام میداند انتقاد به ايران ستيزی در رسانهها را رها نمیکنند.
احمدزاده سياست خارجی جاری جمهوری اسلامی را نيز از نگاه عمومی به چالش میکشد و تا آنجا پيش میرود که خودروی
فيلم وقتی به لحظات پايانی خود میرسد که سيلی دختر به صورت شخصیت نماد حکومت که در حال شنيدن سخنرانی پر حرارت هيتلر است او را از دنيای خيال به واقعيت برمیگرداند. احمدزاده میگوید آنچه در دوره احمدینژاد رخ داد نياز جامعه و نسل تازه به تجربه اداره کشور توسط يک گروه افراطگرای مذهبی بوده است، چيزی شبيه به بدهی جامعه به افراطگرايان که آنها را در زمان مواجهه با نسل قديم آنها را از چنگ مطالبات نسل قديم رهايی داده بود. اما همه آنچه افراطگرايان به جامعه ارزانی کردند اتصال موهومات ماوراء الطبيعه به آخرالزمان بود. وقتی بدهی نسل تازه به اين گروه پرداخت شد افراطگرايان نيز از صحنه حذف شدند. فيلم با سوختن يک شهابسنگ و سپس مرگ نماد نگاه آخرالزمانی به پايان میرسد.
"قلب اتمی" برای آنهايی که سينمای استعارهای تارکوفسکی را میشناسند نمونه تازهای از فيلمی در همان سبک سينمايیست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر