گفتوگو با «مژده شمسایی»
محمد تنگستانی
اجرای نمایش «طرب نامه» به نویسندگی و کارگردانی «بهرام بیضایی» در دانشگاه استنفوردِ کالیفرنیا یکی از خبرهای پراهمیت سرویسهای هنری و فرهنگی در هفتههای گذشته بوده است. متن این نمایش در ژانر نمایشهای «تخت حوضی» دو دهه پیش نوشتهشد و در ايران هرگز مجوز اجرا و چاپ نگرفت. نویسنده و کارگردان هفتادوهشت ساله تئاتر و سینمای ایران «بهرام بیضایی» اجرای این نمایش هشت ساعته را تقديم كرده است به همه مطربان گُمنام و توهين شدهى قرنها، در ايران که جهانیان را جز شادی نخواستند و خود جز اندوه نبردند. این نمایش به همت دکتر عباس میلانی، مدیر مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه استنفورد روی صحنه رفته است. از چهل بازیگری که در نمایش «طرب نامه» ایفای نقش کردهاند میتوان به مژده شمسایی، افشین هاشمی و حميد احيا، بازیگران شناختهشده هنرهای نمایشی اشاره کرد. در ادامه گفتوگویی با مژده شمسایی بازیگر چهل و هفتساله ساکن امریکا داشتهام. مژده سابقه همکاری در فیلمها و نمایشهایی مانند «سگکشی»، «مسافران»، «آرش» و «شب هزار و یکم» را با بهرام بیضایی در کارنامه خود دارد. این بازیگر نامآشنای تئاتر در معرفی «طرب نامه» میگوید:
ـ طرب نامه داستان رؤیاها و کابوسهای مردم یک شهر آشوبزده است. شهری که داروغه چنین توصیفش میکند: "به به - چه شهر به قاعدهای؛ بیعیب و نقص. چه مردم نازی؛ همه راضی - نرفته به قاضی! نه کسی را از کسی ملالتی؛ نه این را بر آن ملامتی؛ و نه حتی موردی از شکایتی.» اما در طول داستان میبینیم که حقیقت چیز دیگریست. طرب نامه به شمارش خود بیضایی شانزده داستان اصلی دارد و تعداد بیشتری داستانهای فرعی که همگی در دل هم تنیده شدهاند و با آنکه ظاهر برخی از داستانها به هم بیارتباط است اما در نهاد باهم پیوند میخورند و تصویر واحدی را به نمایش میگذارند. ساختمان طرب نامه برای من شبیه یک درخت است با تنهای اصلی و شاخههای قطورتر و نازکترِ متعدد که همگی نهایتاً به تنه اصلی متصل است. میوههای این درخت، شادی مردمان و بینندگان است. و به راستی هر کس به هراندازه که بخواهد و توان داشته باشد میتواند از بار این درخت بهرهمند شود و حظ ببرد. نمایشیست که بارها میتوان به تماشایش نشست و لذت برد و هر بار نکات ریزتر و لایههای پیچیدهتری را در آن کشف کرد که در پس لایهی روییِ بسیار ساده و طربانگیز پنهان است. بیضایی در طرب نامه مثل بسیاری از آثارش آینهای در برابرمان میگذارد تا دنیای پر تزویر و دروغ و دغل و نابرابری و بی عدالتی و دورویی و تنگنظری و بسیاری از مفاهیم ناپسندیدهای که با آنها زندگی میکنیم و برایمان عادی شده رانشانمان دهد، البته در غالب شوخی، خنده، رقص و آواز و بسیار مفرح.
تحقیقات و پژوهش چه اهمیتی در نمایشنامهنویسی، بهرام بیضایی دارد؟
ـ خیال میکنم بیضایی وقتی نمایشنامه مینویسد مستقیماً و آگاهانه به کارهای پژوهشیاش فکر نمیکند که مثلاً چون در فلان داستانِ اساطیری شخصیتها چناناند اینجا هم همانطور باید باشند. اما بسیاری جاها ناخودآگاه این اتفاق میافتد و در بسیاری از مواقع بعدها بر خود او آشکار میشود. بهعنوانمثال ابعاد شخصيت هاى دو خواهرِ اسطورهی بنیادینِ هزار افسان (شهرزاد و دين آزاد) که در پی نگارش و پژوهش "هزار افسان کجاست" بر خودش آشکار شد پیشتر در فيلم «شاید وقتی دیگر» و «مسافران» و در نمايشنامه «شب هزار و یکم» و حتی در فيلمنامه "اتفاق خودش نمیافتد" و بعدها بدون آنکه باز یادش باشد در فيلم "وقتی همه خوابیم" آمده. مسلماً هر آنچه او خوانده و پژوهش کرده گنجینهی دانشیست که او دارد؛ مثل تسلطش بر کلام و واژهها. قطعاً همه اینها در نوشتن به کارش میآید اما اینکه آگاهانه و بر مبنای کار پژوهشی سراغ نوشتن نمایشنامه برود، نه چنین نیست و اتفاقاً اکثر مواقع برعکس است. برای مثال بعد از نوشتن نمایشنامه «شب هزار و یکم» و به دنبال نوشتن مطلب کوتاهی درباره آن، پژوهش ریشهیابی درخت کهن را نوشت و پسازآن «هزار افسان کجاست». و بعد از اجرای «جانا و بلادور» و باز در پی نوشتن مطلبی برای برنوشتِ آن وارد پژوهشی شد درمورد سایهبازی که هنوز فرصت نکرده تمامش کند. ولی گذشته از اینها اصلاً روند نوشتن نمایشنامه و کارهای پژوهشیاش کاملا عکس هم هستند. نمایشنامه نوشتنش مانند بافتن قالی است دانه دانه تاروپودها را گره میزند و نقشهایی میبافد در توازن و زیبایی. ولی در کار پژوهش یک یک گرهها را باز میکند و تحلیل میکند و تکههای گمشده یا جاافتاده را پیدا میکند و کنار هم قرار میدهد تا جواب سؤالهایش را بیاید و تصویر و نمایی از مطلب موردنظرش ترسیم کند. برگردیم به طرب نامه، ازنظر من کارهای پژوهشی بیضایی ریشههای درختی هستند که صحبتش را کردم. ریشههایی عمیق و گسترده که درخت طربنامه را استوار و پابرجا نگاه میدارد.
برخی از جوانان و کارآموزان هنر بر این باورند که؛ به دلیل محدودیتها و سانسور برای ادامه کارهای هنری باید از ایران خارج شد. به عنوان بازیگری که بیرون از ایران فعالیت میکند توصیه به خروج هنرمندان دارید یا ماندن و در همان فضای بسته کار کردن؟
ـ ببینید مقوله مهاجرت اصلاً چیزی نیست که بتوان به کسی توصیه کرد یا کسی را از آن پرهیز داد. خیال میکنم به تعداد افراد، بنابر شرایط، خواستها، تواناییها، داشتهها و نداشتهها، انتظارات و خلقوخو و غیره شرایط متفاوت است. سن و سال و میزان زبان دانستن و تخصص داشتن و نداشتن را هم به اینها اضافه کنید، تنها بودن یا همراهی خانواده و اینکه به کدام کشور و یا حتی کدام شهر میروی و خیلی چیزهای کوچک اما مهمی که در مهاجرت نقش دارد. به نظرم مهاجرت یک انتخاب است مثل خیلی انتخابهای دیگر که کاملا شخصی است. نه در ماندن افتخاری است و نه در رفتن خیانتی. همه ما در طول روز، ماه و سال انتخابهایی میکنیم، رفتن یا ماندن هم یکی از آنهاست. اینکه چرا رفتی و چرا ماندی هم فقط به خود شخص مربوط است و اصولاً اگر چیزی مهم باشد کاری است که انجام مى دهيم، چه بعد از رفتن و چه در ماندن. گاهی، بعضیها چنان تأکید میکنند که ما ایرانی هستیم و تا آخر در وطن میمانیم مثلاینکه کسانی که میروند دیگر ایرانی نیستند. بهشخصه ایرانیهایی را خارج از ایران دیدهام که بسیار و بیشتر ایرانی ماندهاند و ذهن و روحشان با ایران است تا آنها که به تن در ایران زندگی میکنند.
اما اصولاً من و بهرام هیچ کدام خود را مهاجر نمیدانیم. در شرایطی احساس کردیم جای دیگری دور از هیاهو آرامتر و مفیدتر هستیم و فرزندمان هم ناچار نیست تاوان چیزهایی را بدهد که مسئول آن نیست. البته حساب بهرام با ما جداست و احساس میکنم جز ساعتهای کلاس رسمیاش در دانشگاه که شاگردان غیر ایرانی دارد بقیه اوقات در ایرانِ خیالی خود زندگی میکند همچنان که وقتی در ایران بود هم همین طور بود. ایرانِ ذهنی او با جهان بیرون مطابقتی نداشت برای همین هم اغلب وقتی در شهر از جایی بهجایی میرفت غمگين مى شد.
اینجا هم ایران خودش را با خودش آورده و جالب است که بسیاری از کسانی که در طرب نامه بازی میکردند میگفتند احساس میکنیم روزهای تمرین به ایران سفر میکنیم و درست میگفتند به ایرانِ بیضایی سفر میکردند. و او هنوز با گذشت شش سال وقتی از خانه دور است و میخواهد به آن اشاره کند میگوید وقتی رسیدیم تهران فلان کار رو میکنم که البته منظورش Palo Alto است. خانه برای او همیشه در ایران است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر