مرتضی مقیمی، شهروند خبرنگار
حصر خانگی سالها است که به مهم ترین راه مقابله با مخالفان جمهوری اسلامی تبدیل شده است. این برخورد تنها به مخالفان زنده حکومت منحصر نشده بلکه به حصر مردگان هم گسترش یافته است. سالها است گور دکتر «محمد مصدق» در تبعیدگاهش «احمدآباد»، توسط نیروهای امنیتی ایران غیر قابل بازدید شده و رهبر نهضت ملی ایران در حصری خانگی زندانی است. هیچ کس هم اجازه ورود به باغ آرامگاه او را ندارد.
در آستانه پنجاهمین سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق، گروهی از فعالان ملی مذهبی در نامهای خواستار پایان حصر آرامگاه او در تبعیدگاه ابدیاش شده اند. حکومت ایران که بعد از دهه 60 سختگیریهایی را نسبت به وضعیت آرامگاه دکتر مصدق آغاز کرد، در چند سال گذشته بدون هیچ توضیحی، دیدار از این بنا و برگزاری هر گونه برنامهای، حتی برنامه سالگرد درگذشت رهبر ملیشدن صنعت نفت را ممنوع کرده است؛ برخوردی که منجر به واکنش برخی از چهرههای ملی مذهبی رو به رو شد و این نامه را منتشر کردند.
در این نامه که به امضای افرادی چون دکتر «محمود مصدق»، «دکتر ابراهیم احدی»، مهندس «بامداد ارفعزاده»، دکتر «تقی خزاعی»، دکتر «فریدون سحابی»، «خسرو سیف»، مهندس «حسین شاهاویسی»، «حسین شاهحسینی»، دکتر «ابوالقاسم فروزان»، دکتر «حسین مجتهدی» و مهندس «علیاکبر معینفر» رسیده، آمده است:«هممیهنان گرامی!چنان که آگاهی دارید، پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، نخستین اجتماع انبوه مردم ایران در ۱۴ اسفند ماه ۵۷ در مزار شادروان دکتر محمد مصدق برای پاسداری از خدمات صادقانه ایشان به ملت ایران به طور خودجوش صورت پذیرفت. پس از آن، همه ساله این سنت ملی و دینی از سوی مردم ایران تکرار میگردید. متاسفانه با روی کار آمدن دولت نهم و دهم، از برقراری این سنت ممانعت شد. علیرغم درخواستهای مکرر از مراجع قانونی، هیچگونه پاسخی دریافت نمیگردید. با روی کار آمدن جناب آقای روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی و ارسال دو نامه در سال جاری بدین منظور، متاسفانه روش دولت نهم و دهم بر خلاف انتظار ادامه یافت. امضاکنندگان این نامه از مسوولان مملکتی انتظار دارند این حداقل قدردانی از خدمات آن مرد بزرگ تاریخ معاصر ایران را از مردم ایران دریغ نفرمایند.»
دکتر محمد مصدق که بعد از کودتای 28 مرداد دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه شد، بعد از گذراندن دوران زندان، با دستور مستقیم شاه به زمینهای کشاورزی خود در «احمدآباد مستوفی» در نزدیکی قزوین تبعید شد و سالهای پایانی عمر خود را در این روستا و با حضور تعداد زیادی سرباز و نگهبان گذراند. او در این تبعیدگاه به جز اعضای نزدیک خانوادهاش، اجازه دیدار با هیچکسی را نداشت. در نامههایی که در این مدت به پسرش، مهندس «احمد مصدق» نوشته، از شرایطی که در این تبعید با آن رو به رو بود، گله کرده است:«شما نمیدانید از تنهایی و حرف نزدن با کسی چه قدر به من بد میگذرد.»
او این حصر را «زندانی ثانوی» نامیده و گفته بود: «کماکان در این زندان ثانوی به سر میبرم. با کسی حق ملاقات ندارم و از این محوطه قلعه نمیتوانم پای به خارج گذارم و بر این طریق میگذرانم تا ببینم چه وقت خداوند به این زندگی خاتمه میدهد.»
او سرانجام در روز ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ بر اثر سرطان فک و دهان در بیمارستان «نجمیه» درگذشت و برخلاف وصیتش که خواسته بود در نزدیکی شهدای ۳۰ تیر ۱۳۳۱، در «ابنبابویه» به خاک سپرده شود، پیکرش را به احمدآباد منتقل و در اتاق پذیرایی همان تبعیدگاه به امانت سپردند تا روزگاری که وضعیت بهتر شد به ابنبابویه منتقل کنند.
تا سال ۵۶ مراسم سالگرد دکتر مصدق با سختگیریهای موجود، مختص اعضای خانواده، گروهی از دوستان نزدیک و اعضای جبهه ملی بود. اما ۱۴ اسفند ۱۳۵۷، یعنی در بیست و دومین روز از استقرار نظام جمهوی در ایران، یکی از باشکوهترین مراسم سالگرد در احمدآباد مستوفی با حضور چهرههای سرشناسی چون مهندس «مهدی بازرگان»، رییس دولت موقت و دکتر «کریم سنجابی»، رییس جبهه ملی و مردم بر مزار دکتر مصدق برگزار شد. این مراسم با نام گذاری بزرگ ترین خیابان تهران، یعنی خیابان «پهلوی» به «مصدق»، این امید را در دل دوست داران وی به وجود آورد که او از حصر خانگی خارج شده است. اما در کم تر از دو سال، با حذف نیروهای ملی- مذهبی از حکومت ایران توسط روحانیون حاکم و یاران روح الله خمینی، نام «ولی عصر» جایگزین نام مصدق شد. آن ها برگزاری مراسم در احمدآباد را هر سال محدودتر از سالهای قبل کردند و مصدق در کنار نامهایی چون آیتالله «کاظم شریعتمداری» و آیتالله «حسینعلی منتظری»، بار دیگر به حصر خانگی بازگشت.
با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی و باز شدن فضای سیاسی، دامنه حصرها کم تر شدند و مراسم سالروز دکتر مصدق در احمدآباد نیز با آزادی بیش تری برگزار میشد. اما با روی کار آمدن دولت تندروی احمدینٰژاد، بار دیگر سخت گیریها شدت یافتند تا به سال ۸۸ رسید؛ سالی که در آن بعد از انتخابات بحث برانگیز و اعتراضات گسترده مردمی، دولت با سرکوب مخالفان خود، «میرحسین موسوی»، «زهرا رهنورد» و «مهدی کروبی» را که در کنار مردم، معترض نتیجه انتخابات شدند، حصر خانگی کرد و گروهی از مخالفان را به زندان انداخت.
این سخت گیریها به احمدآباد نیز رسید و مراسم بزرگداشت دکتر مصدق با ممانعت ماموران امنیتی لغو و تدابیر شدید امنیتی حاکم شد به طوری که نزدیک شدن به تبعیدگاه و محل دفن دکتر مصدق را حتی برای دوستان خانواده مصدق و نوادگانش سخت میکند. در چند سال گذشته چندین تیم امنیتی محلی و مرکزی در منطقه احمدآباد مستقر شدهاند و رفت و آمد به این منطقه را تحت نظر دارند. آن ها از نزدیک شدن افرادی که برای دیدار از آرامگاه دکتر مصدق میآیند و ورود به خانه او ممانعت میکنند.
تنها کسی که اجازه رفت وآمد به باغ اربابی دکتر مصدق را دارد، آشپز او «ابوالفتح تک روستا» است که به گفته برخی از اهالی منطقه، چندین بار احضار و تعهد داده است که در خانه را برروی هیچ کسی باز نکند. این سختگیریها به حدی است که حتی اجازه بازسازی ساختمانی که گور دکتر مصدق در آن قرار دارد نیز داده نشده و این ساختمان با خطر ریزش مواجه است.
این سختگیریها امسال هم در آستانه سهسالگی دولت یازدهم ادامه دارد و اجازه نداده اند مراسم سالگرد دکتر مصدق برگزار شود. دولتی که شعار اصلی خود را رفع حصر اعلام کرده بود، هنوز در خان اول رفع حصر مردگان مانده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر