آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان دولت امریکا؛
اول من بهعنوان یک فرد عادی همه آرزوهایی که همه برای سال نو دارند من هم برای خوانندگان و شنوندگان گرامی شما دارم. آرزو دارم نوروزی که پیش رودارند آغاز روزهای پربرکت باشد. روزهای سرشار شادی و سلامتی من آرزو میکنم در سال آینده همه ما از فضیلت قناعت آگاه بمانیم و قدر نعمتهای فراوان موجود را خوب بشناسیم و همینطور آرزومندم که همه ما اراده و انگیزه کافی داشته باشیم تا به حد وسع بکوشیم، تا بهسوی هدفهای والایمان هرچه باشد پیشرفت کنیم و افزون بر آنمن بهعنوان مأمور دولت امریکا آرزوهای خاصی برای سال آینده دارم. در چند سال گذشته وقت زیادی از ما صرف این شد که به توافق برجام برسیم. من آرزو دارم که همه طرفهای این توافق به اجرای کامل تعهداتشان پایبند باشند، تا خدایناکرده اینهمه وقت تلف نشده باشد، تا همه طرفهای این توافق از مزایای فراوان آن بهرهمند شوند. توافق برجام نمونه بارز رویکرد تعامل سازنده بود و ما باید سخت بکوشیم تا نتیجه این رویکرد به هدر نرود و ناگفته نماد که من آرزومندم که این کشت و کشتار وسیع و وحشیانه که موجب کشته، مجروح و آواره شدن هزاران هزار مرد، زن و بچه بیگناه این منطقه شده و باعث خسارت جانی و مالی غیرقابلتصور شده و آینده نسل جوان این منطقه را به خطر انداخته پایان یابد. در راستای آن هدف وقت آن رسیده است که همه بازیکنان، چه در منطقه و چه فرا منطقهای از ملاحظات فرقهگرایی و جناحی صرفنظر کنند و باهم همکاری کنند تا آینده بهتر و روشنتری برای مردم عادی این منطقه میسر شود. خوب این شد آرزوهای من، بهقولمعروف از ما حرکت از خدابرکت.
فرج سرکوهی:
هر انسانی برای سال آینده و سالهای آینده، آرزوهای مختلفی دارد؛بنا به ترتیب اولویت میتوان گفت کدامش مهمتر است و کدامش نیست! اما یک آرزویی از دوران نوجوانی، در واقع از دوران جوانی در دل من و سینه من جای گرفته است و به رغم همه ناکامیها این آرزو همیشه دل سینه من مانده و در واقع وجود من را گرم می کرده است. این آرزو را احمد شاملو در آن شعر معروفی که می گوید: ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد (روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت) به خوبی تصویر کرده و به قول معروف من هم میدانم که در سال آینده و سالهای آینده برآورده نمی شود و تحقق پیدا نمی کند اما به قول شاملو که در همان شعر گفته؛ من آن روز را انتظار می کشم، حتی روزی که دیگر نباشم (روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم ... و من آن روز را انتظار می کشم، حتی روزی که دیگر نباشم)
شاهین نجفی:
دو حوزه مختلف را میتوانم صحبت کنم؛ یکی کسانی که داخل کشور دارند کار میکنند، یک بخش هم که خارج از کشور هستند مثل خودم. در مورد داخلیها، خب باز هم آنها به چند بخش تقسیم می شوند. آرزوهای ما ارتباط مستقیم با موقعیت افراد دارد، چه از لحاظ جغرافیایی، چه در حوزهای که دارند کار میکنند. ولی در مجموع، فکر میکنم ما که خارج از کشور هستیم، تکلیفمان با یک بخش داستان مشخص است و آنهم حداقل، آزادی کار است. یعنی ما آقا بالاسر نداریم، فیلتر نداریم، سانسور در حقیقت به آن معنی نداریم، کسی نمیتواند بیاید به ما بگوید چه بخوانیم و چه نخوانیم. اگر اتفاقی بخواهد بیفتد، در حقیقت ما هستیم و جو عمومی و مخاطب و حالا رسانه. یعنی آن سیستم سانسور وجود ندارد. یکی از این آرزوها برای بچههای داخل این است که این سانسورها، این موانع و این فیلترها و تمام فشارهایی که مخصوصا همکاری نمیکنند با سیستم، این فشارها برداشته شود. فکر میکنم این کم ترین آرزو و خواسته ایست که هر هنرمندی دارد و منی که خارج از کشور هستم، این آرزو را برای بچههای داخل دارم. خارج از کشور هم من فکر میکنم یکی از جدی ترین امیدها و خواسته ای که مخصوصا بچههای الترناتیو میتوانند داشته باشند، بچههایی که موسیقی دیگرگونه دارند کار میکنند، کسانی که در حقیقت پاپ نیستند و یک خواست دیگریی دارند از هنر، کار به شکلی پیش برود و ادامه پیدا بکند که از جهت اقتصادی آن اندازه از استواری و در حقیقت پایداری داشته باشند که بتونند کار بیشتری بکنند و در واقع فعالیتهایشان جدیتر باشد و به همین ترتیب هم به قول معروف، یک امنیتی در کلیت زندگیشان به عنوان هنرمند به وجود بیاید. امیدوارم این دو، این دوتا مهم ترین آرزویی که من میتوانم به عنوان هنرمند داشته باشم؛ چه برای داخل، چه برای خارج محقق شود.
سیمین فهندژ:
دوست دارم که سال نو را از طرف جامعه جهانی بهایی به تمام هموطنان ایرانی در داخل و خارج از ایران تبریک بگویم و آرزویم برای این سال این است که بتوانیم در کنار همدیگر ایرانی آبادتر درست کنیم و اینکه تمامی گروهها در ایران، چه اقلیتهای مذهبی و چه قومی بتوانند واقعاً بهعنوان یک انسان و با حقوق اولیه انسانی در ایران زندگی کنند. ما در چند سال گذشته شاهد بدتر شدن وضعیت حقوق بشر مخصوصاً بهاییان در ایران بودیم و امیدوارم که امسال بتوانیم پیشرفت بیشتری حوزه حقوق بشر در ایران ببینیم.
داریوش اسدزاده:
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند/ قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است
نوروز، سال جدید، سال 95 عرضم به حضورتان که امیدوارم سال خوبی برای تمام ایرانیان باشد؛ سلامت باشند، موفق باشند و همینطور برای هنرمندان کشورمان سالی باشد پرکار با کارهای خوبی که میتوانند انجام بدهند برای سینما و تآتر. امیدوارم موفق باشند. به هرصورت من سلامتی همه را از درگاه خداوند متعال خواهانم. امیدوارم سال نو سال خوبی برای تمام افراد جامعه، مخصوصا هنرمندان سینما و تآتر باشد.
آرزوی من و شاید خیلی از مردم در ایران این است که آزادی بیشتری داشته باشیم و تا جایی که امکان دارد، ظلم و ستم و زورگویی و بیعدالتی که الان بر مردم کشور حاکم است، فروکش کند و کم تر شود. قلباً این رو میخواهم که هرچه زودتر موجبات رهایی عزیزانی که در حصر هستند فراهم شود تا این آزادی بتواند دل همه مردم ایران را در سال آینده خوش کند. بعد از این که این آرزو محقق شد و شاهد آزادی این عزیزانمان بودیم، امیدوارم صدای امثال من هم از حصر در بیاید و بتوانیم در سال جدید حداقل در خدمت مردم باشیم و بتوانیم عشق و علاقه خود رو در قالب آثار هنریمان عرضه و ارایه بکنیم.
احمد پوری:
خب، آرزوی من هم مثل همه کسانی که مثل من دست به قلم هستند، مینویسند این است که اول شرایطی فراهم شود که بشود بهتر نوشت، آزادانهتر نوشت و شرایطی فراهم بشود که بشود صدا را رسوند به گوش مخاطب. طبیعتا آرزوی من این است که شرایطی فراهم شود در این جا که نوشتههای ما بدون دردسر و مشکل چاپ شود و به دست مخاطبان برسد. آرزوی دیگرم هم که در واقع مستقیم به این وصل نمی شود ولی و مربوط نیست به سوال شما، و آن هم این که دنیایی داشته باشیم در صلح و آرامش و این جنگ بسیار بسیار دردناکی که ]در[منطقه ما هست و در جاهای مختلف تمام بشود. در سالی که در پیش داریم و روزهای به هرحال آرامی داشته باشیم. این هم یک آرزوی دیگرم هست.
پرتو نوری علاء:
بهار، با تردید میانه ندارد؛
تا خورشید، دلِ ابر بشکافد
و سبزه بِرویَد از زمین
پشتِ سرما را خَم کرده است، بهار.
این پرندۀ کوچک هم
از شکستن شاخۀ نازکی
که رویش نشسته، نمی هراسد؛
پرواز را باور دارد
و به لرزش برگی، یا ریزش شکوفه ای
به دلِ بهار می زند.
من خدمت همه نویسندگان و شاعران و مترجمین ایرانی در هرکجا که هستند، تبریک سال نو دارم. آرزو میکنم با تندرستی و انرژی فراون بتوانند به خلق آفرینشهای ادبی بپردازند. من دلم میخواهد قلم همگی مثل بهار سبز باشد چرا که ادبیات آینه تابناک جامعه است و باور دارم تا بشر روی زمین هست، ادبیات هم همپای او وجود خواهد داشت. سال نو بر همه ی شما مبارک.
ابولحسن بنی صدر
آرزو نه، امید و کوشش من برای این است که این دولت ولایت مطلقه فقیه جای خود را بدهد به دولت حقوقمند و حقوقمدار و تابع منتخب ملت و تابع رقیم ( تابع رقیم اشاره به اصحاب رقیم در سوره کهف استآرزو نه، امید و کوشش من برای این است که این دولت ولایت مطلقه فقیه جای خود را بدهد به دولت حقوقمند و حقوقمدار و تابع منتخب ملت و تابع رقیم ( تابع رقیم اشاره به اصحاب رقیم در سوره کهف است) بدهد.
سام خسروی فرد
همه میدانیم فرض محال، محال نیست اما نمیدانیم آرزوی محال، محال هست یا نه. آن چه برای سال 95 می شود آرزو کرد و من آرزو میکنم، قطع شدن دستان منفعت طلب از محیط زیست و حیات وحش کشورمان، منفعت طلبانی که به وسع خود میراث مشترک کشور ما را به تاراج میبرند. یکی سهم کم تری میبرد مثل شکارچی و شکارفروش بیمجوز، یکی سهم بیش تری میبرد مثل سازندگان و تصمیمگیران و عامران و حامیان سد گتوند که همه میدانیم چه ضرری به محیط زیست خوزستان، بالاخص رودخانه کارون و کشت و صنعت در آن منطقه خواهد زد. آرزو میکنم در سال جدید هیچ نخلی از نفس نیفتد و بلوطهای زاگرس سرپا به زندگیشان ادامه بدهند و یوزپلنگها در دشتهای مرکزی ایران آزادانه شکار کنند. تالابها حالشان بهتر شود و مهم تر اینکه، حال هامون و پریشان و بختگان ارومیه بهبود پید کند. آرزو میکنم در این سال هیچ خرس و پلنگی به دلیل سهلانگاری، خرافات و یا دشمنی با نهادهای حکومتی کشته نشود، هیچ محیط بانی به زندان نیفتد و هیچ متخلفی با تیر محیط بان از نفس نیفتد. آرزو میکنم افراد متخصص در محیط زیست امور را به دست بگیرند نه کارشناسان پشتمیزی که نگاه جامعی به مساله ندارند. آرزو میکنم متخصصانمان واقعیت را منکر نشوند و برای بحران بیآبی مفرط که به شدت ایران را تهدید میکند، دنبال چاره باشند. آرزو میکنم طرحهای ایران برباد ده و نابودگر اجرا نشوند. آرزو میکنم ریزگردها نفس مردم را در گوشه و کنار ایران حبس نکنند. آرزو میکنم دلسوزان واقعی محیط زیست خانهنشین نباشند. قدر انسان در ایران دانسته شود و آن گونه که شان یک انسان است، با ایرانیان علاقهمند به کشورشان رفتار شود. با این همه، هنوز هم نمیدانم که آرزوی محال، محال هست یا نه.
فریبرز رئیس دانا
بله؛ یک آرزوی شخصی البته دارم و آن هم پسرکوچکم است. من خیلی دیر بچهدار شدم، خیلی دیر.خیلی دیر باران آمد اما درست همان موقعی که به او احتیاج داشتم و واضح است که برای او بهترین آرزوها را دارم. اما در عین حال که برای او بهترین آرزوها را دارم، برای خوشبختی او و شادی او این همه آرزو بر میشمرم؛ در عین حال نمیخواهم او تافتهای جدا بافته باشد. در آرزوی جامعهای هستم که او و همه هم سن و سالهای محرومش، خیابان نشینها، خیابان گردها، بچههای بی سرپرست، فقیران، همه و همه بتوانند- نمیگویم که به یک خوشبختی اعلا برسند- با هم بتونند برای ساختن زندگیشان مستقل از ارادههای متحجرانه و سرنوشت ساز ننگین امپریالیستی و انواع فشارهای غیرانسانی با هم کار کنند. این آرزوی من است. این خیلی در افق بلند مدتی نیست برای این که گاهی میبینم پسرم دوستیهای انسانی عجیب و غریبی با همسن و سالهایش برقرار میکند. بنابراین، آرزوی شخصی من با آرزوی اجتماعی ام آمیخته شده است. آرزوی اجتماعی من ابعاد آگاهی رسانی است؛ ابعاد مردمی که از این خمودگی و وادادگی نجات پیدا کنند در آن قویتراست. اما در مورد فرزندم فکر میکنم آن همه شور و شری که او دارد، از لحاظ شخصی خیلی نگرانش نیستم، به لحاظ پیوند او با آرزوهای مردمی نگرانش هستم و برایش کار میکنم. سال جدید ایرانی، نوروز هست. نوروز را من خیلی گرامی میدارم، خیلی زیاد. این سرزمین را دوست دارم، با آیینش آمیخته هستم، آن را به پسرم میآموزم و از جامعه یاد میگیرم. در سال جدید آرزو میکنم آگاهیها بیش تر بشود، ارادهها برانگیخته تر بشود و آن آخرین دستآوردی که در همین تحول انتخاباتی اخیر من دیدم که بسیار هم به نظر من هم جنبههای منفی و هم جنبههای درخشان امیدبخش داشت و امیدوارم جنبههای امیدبخشش بتواند درخشندهتر باشد. به امید پیروزی مردمی آزاد مستقل، سرفراز و رزمنده و پسر من هم یکی از آن مردم باشد.
علی باباچاهی
عرض کنم خدمت شما چیزی که فورا به ذهن می آید در حد یک آرزو، آرزو همیشه متحقق نمی شود و یا شاید هم بشود و آن تغییر معجزه آسای وضع نابسامان کتاب است. در واقع الان اینقدر تیراژ کتاب پایین است که آدم شاید دست و دلش به خواندن هم نرود. البته از من گذشته، من ترجیحا مطالعه خودم را دارم ولی نگران نسل آینده هستم. حداقل در حوزه نشر کاغذی یا متن مکتوب تیراژ کتاب در حد تاسف انگیزی آمده پایین! آرزو می کنم در سال آینده وضعیت اقتصادی؛ وضعیت سیاسی و گفتم که یک معجزه ای صورت بگیرد و این وضعیت نابسامان و تاسف انگیز درست بشود.
ناصر تقوایی
آرزو چیزی ست که شما بهش دسترسی نداری یک خواسته ای است که شما بهش دسترسی نداری من هم که خواسته ای ندارم. آدم منطقی هستم. سینمای ایران بدون من داره به آرزوهای خودش ادامه میده و من ازش بی اطلاعم! ولی امیدوارم آرزوهای خوبی داشته باشه که عملی اش کنه. شخصا آرزویی ندارم که کاری بخوام انجام بدم هر کاری میخواستم انجام دادم دیگه آرزو معمولا چیزی است که دسترسی بهش محاله! همچین چیزی نبوده تو راه من!
نسرین ستوده
آرزوی من در سال ۹۵ همچون سال های گذشته البته آزادی زندانیان سیاسی هست معهذا کنار این آرزو، آرزوی قلبی و آنچه که برای من زیربنایی هست که حرفه ای که من به اون اشتغال دارم حرفه وکالت، بتونه در جایگاه شایسته خودش قرار بگیره و با حفظ شآن و استقلال این حرفه وکلا بتونند به دفاع از زندانیان و متهمان بپردازند تا زمینه تحقق عدالت در جامعه ما بیش از پیش فراهم بشه.
فخرالسادات محتشمی پور
من برای همه هموطنان ایرانی خودم در داخل و خارج از کشور سالی خوب آرزو می کنم. امیدوارم که سال ۱۳۹۵ برای همه ایرانیان سالی سرشار از نیکی و خوبی باشه. سال امنیت؛ آرامش و صلح باشه. خشونت برای همیشه رخت بربنده از این کشور و مردم بتونند ثمره حضور و مشارکت خودشون رو در کشورشون ببینند و بتونند با همه دنیا تعامل داشته باشند. گفتوگوهای سازنده داشته باشند در درون کشور و بیرون کشور خودشون.
محمود دولت آبادی
من آرزوی خوبی و بهروزی دارم برای همه آدم های دنیا و از جمله آدمهای مملکت خودم. آرزوی صلح دارم. آرزو دارم که هر انسانی به عنوان بشر، حقوقش شناخته بشه و این آرزوها محقق بشه در دور و یا در نزدیک.
محمد تنگستانی
شنیدن آرزوی آدمها میتواند لبخندی به لب بنشاند و یا شنونده را به فکر وادار کند و یا آدم را پرت کند در رویاهای بد و شیرینش. شنیدن آرزوی آدم میتواند، لذتی به همراه داشته باشد و یا بیان کننده حسرتی باشد که در عمق چشمهای گوینده نهفتهاست. با فرا رسیدن نوروز، هر سال، رسانهها، برنامههایی را برای مخاطبینشان تهیه میکنند. ما هم در ایرانوایر ویژه نامهای از آرزوهایی که افراد مختلف در حوزههای فرهنگی، مدنی و سیاسی برای سال نود و پنج دارند را برای شما تهیه کرهایم. شنیدن آرزوی آدمها در کنار هم لذتی دردناک است. «حسرتی بزرگ» تنها وجه اشتراک همه این آرزوهاست. حسرت آزادی بیان، حسرت بودن و شدن. در «ویژهنامه آرزوها» ما از آرزوهای خودمان برای شما نگفتیم، «ایرانوایر» هیچ آرزویی برای شما ندارد. ما در سال نود و پنچ تلاش میکنیم در کنار شما به هدف مشترکمان که رسیدن به جامعهای مدنی و برابری در حقوق شهروندیست نزدیک و نزدیکتر شویم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر