close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شهین دخت مولاوردی و درد زن بودن

۱۵ اسفند ۱۳۹۴
مهرانگیز کار
خواندن در ۶ دقیقه
شهین دخت مولاوردی و درد زن بودن
شهین دخت مولاوردی و درد زن بودن

ایران سرزمینی است که هر زن متفاوت و پیشرو، در لهیب آتش مردانی که گرفتار بیماری تاریخی "مردانگی" شده اند و در بند علاج آن هم نیستند می سوزد. آخرین نمونه از این ویژگی فرهنگی، شهین دخت مولاوردی معاون رئیس جمهوری درامور زنان و خانواده را شکار کرده است. یک سایت محلی به نام "داد مردان" از استان سیستان وبلوچستان خبر داده که دادستان استان علیه معاون رئیس جمهوری در امور زنان، اعلام جرم کرده است. چرا؟ چون این مقام به انگیزه ضرورت جلب توجه دولت و مجلس نسبت به خانواده زندانیان و تامین بودجه برای اجرای برنامه های مرتبط با آن، چندی پیش در گفت و گو با خبرگزاری مهر از اعدام تمام مردان یک روستا در استان سیستان و بلوچستان به جرم قاچاق مواد مخدر خبر داد و افزود دولت باید شیوه هائی برای کمک به خانواده های این زندانیان انتخاب کند تا اعدام مرد خانواده منجر به انحطاط افراد خانواده نشود.

اما این بار نه تنها مردان در برابر یک زن که می خواهد به هر زحمت با استفاده از مقام و موقعیت خود برای جمعیت آسیب پذیر کشور کاری بکند، صف آرائی کرده اند، که زنان صاحب مقام نیز به  تاخت و تاز بر او پرداخته اند. از آن جمله خانم ها: حلیمه عالی ، زهره طبیب زاده، فاطمه آلیا، لاله افتخاری، فاطمه رهبر و نیره اخوان از نمایندگان مجلس نهم که دست اندر کار شده اند تا زنی را که می خواهد در حدود توانائی اش برای آسیب دیده های اجتماعی کاری بکند، زیر تیغ ترس که تیغ تاثیرگذاری است تضعیف و ساکت کنند. از او غیر مستقیم و به شیوه های گوناگون می خواهند یا با آنها در انهدام نیروهای اجتماعی و سرمایه ها و ظرفیت های انسانی زنان و کودکان همراه بشود یا مسند را ترک کند یا سکوت کند و حقوق و مزایا و رانت بگیرد و در کمال عافیت بر مسند باقی بماند.

حتما شهین دخت مولاوردی برای نقل آن چه بر زبان جاری ساخته شواهدی در دست داشته است. اما مدعیان وی، موضوع را کاملا فارغ از نیت او که ضرورت کمکرسانی به خانواده های اعدام شده بوده است، طرح می کنند. از دو نگاه که بکلی با نیت معاون رئیس جمهوری در تضاد است، بر او می تازند:

1 – مردم استان سیستان و بلوجستان را تحریک می کنند به این که، او به قصد هتک حیثیت مردان استان، خبر سازی کرده است. ( حلیمه خانم از این دسته است).

2 – در کلام شان این ادعا موج می زند که اساسا مگر ممکن است تعداد مردان اعدام شده به جرم قاچاق مواد مخدر چنان باشد که معاون رئیس جمهور گفته است. با این ادعا می خواهند به جنگ زنی بروند که فعال حقوق بشر نیست. احمد شهید نیست. از تریبون های خارج از کشور پیام رسانی نمی کند. درون حکومت است. آبرو و اعتبارش در گرو این است که آن نظام سیاسی را که خود در آن نقشی به دست آورده، معتبر جلوه دهد.

اما از این ها گذشته، آیا آمار رسمی اعدام به جرم قاچاق مواد مخدر، در حدودی نیست که به نسبت جمعیت کشور، ایران رتبه اول را احراز کرده است؟

آیا فشار بین المللی به حکومت ایران چنان نیست که محمد جواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه که کشته و مرده اعدام و سنگسار است، مجبور شده به کرات بگوید که باید به اعدام های مرتبط با قاچاق مواد مخدر پایان داد و در قانون با در نظر گرفتن مجازات های دیگری تجدید نظر کرد؟

از آن گذشته مگر نه این است که از بد روزگار، سیستان و بلوچستان یکی از مسیرهای اصلی ورود مواد مخدر به داخل ایران محسوب می شود؟

مگر نه این است که علی اوسط هاشمی، استاندار سیستان و بلوچستان، 24 بهمن گفته بود: "از ابتدای سال تا کنون 144 تن مواد مخدر کشف و ضبط شده است؟ و در این مدت 120 باند مواد مخدر کشف و ضبط شده است؟"

باز هم شهین دخت مولاوردی بزرگ نمائی می کند؟

با این اوصاف و با وجود انواع نقل قول های مقامات حکومتی از فاجعه، چگونه می شود ادعا کرد که معاون رئیس جمهور نشر اکاذیب کرده؟  اساسا باور کردنی است که این آقایان و خانمهائی که به جان او افتاده اند، و عموما بر مسند و مقامی نشسته اند، از ابعاد فاجعه قاچاق مواد مخدر خبر نداشته باشند و از انبوه اعدام ها نیز؟ جز این است که طعمه ای دندان گیر به دست آورده اند تا حال که زورشان به رئیس او نمی رسد، طعمه را زیر دندان ها بگیرند و نیت خیر زنی را که می خواهد برای آسیب دیده های اجتماعی کاری بکند، به لجن بکشند؟ گویا این مقام نه تنها چوب زن بودن خود را می خورد، که بلا گردان حسن روحانی هم شده است.

آن چه مسلم است خانواده های زندانیان از هر دسته و گروه، در مشقت به سر می برند. شرایط کشور اقتضا می کند، بیش از آن که خانمهای مجلس نهم با توهم هتک حرمت مردان استان سیستان و بلوچستان توسط معاون رئیس جمهور، برآشفته بشوند، با او همزبانی و همراهی کنند. جمعی و جرگه ای برای بهبود وضعیت خانواده های زندانیان و اعدامی ها تشکیل بدهند و برای یک بار هم که شده، به منازعات " زنان علیه زنان" دست کم در حوزه آسیب های اجتماعی، پایان ببخشند. کشور از حیث بلای اعتیاد و بازتولید تبهکاری در موقعیت خطرناکی است.  به راستی وقت آن است تا همین معدود زنانی که به هر دلیل پا به حوزه های قدرت نهاده اند، از امکاناتی که در اختیار دارند به قصد قربت و رفع مشقت از آسیب دیده های اجتماعی استفاده کنند. در شرایطی که آنها روبه روی هم صف آرائی می کنند و با چنگ و دندان می خواهند یک زن را که گاهی از دردی می گوید که دیگران از آن نمی گویند، از عرصه قدرت خارج کنند، موقعیت زنان از این که هست بدتر می شود. آنها نمی توانند در این نظام مبتلا به انواع ابتلائات روانی، فساد اجتماعی، فرهنگی و معیشتی، از خود میراثی باقی بگذارند که به درد بخورد و شالوده ای بشود برای آیندگان. تداوم حضور اندک زنان در حوزه های قدرت با این شیوه های برخورد، از اعتبار و منزلت زنان در عرصه کارهای اجرائی کاسته است و تا آنها در شیوه های اجرائی خود تجدید نظر نکنند، در موقعیت اجتماعی بهتری قرار نمی گیرند.

البته تغییر روش های برخورد با یکدیگر را باید برای زنان متصل به حوزه های فعالیت های اپوزیسیونی هم آرزو کرد. رویاروئی زنان با یکدیگر در حوزه های فعالیت حکومتی یا ضد حکومتی در شرایطی که ایران به یک خیزش بزرگ زنان به خصوص در امر اجتماعی با هدف تسکین دردهای اجتماعی، سخت نیازمند است، کاملا مضر به حال کشور و مضر به حال آینده زنان عمل می کند.

موقعیتی که شهین دخت مولاوردی را در آن قرار داده اند، به فرض هم که به کناره گیری و خستگی و گریز او منجر بشود، در نهایت سودی در بر ندارد. فقط شائبه ای از شکست تمام زنان متصل به قدرت، حاصل آن است. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان گلستان

کیفرخواست عامل آزار و اذیت سگ شکاری در گلستان صادر شد

۱۵ اسفند ۱۳۹۴
خواندن در ۱ دقیقه
کیفرخواست عامل آزار و اذیت سگ شکاری در گلستان صادر شد