آیدا قجر
پنجم فوریه ۲۰۱۶ تراب حقشناس، مبارز سیاسی چپ و از پایهگذاران سرشناس سازمان «پیکار در راه آزادی کارگر» میان همراهی صدها تن از یاران و دوستدارانش در قبرستان معروف پرلاشز به خاک سپرده شد. آنهم در هوای گرفته و ابری پاریس که انگار تابوت او را تا سوزانده شدن و خاکسپاری خاکسترش کنار همسرش پوران بازرگان، همراهی میکرد.
صدها تن از چهرههای مبارز و جوانان دوستدار تراب حقشناس از ظهر روز پنجم فوریه در قبرستان پرلاشز جمع شده بودند. جمعیتی که از شهرهای مختلف اروپا و حتی آمریکا برای وداع با یکی از مهمترین چهرههای سیاسی چپ به پاریس آمده بودند. زنان و مردانی که گاه صدای شکستن بغضشان سکوت سهمگین قبرستان را به هم میریخت و گاه فریادشان به حمایت و همبستگی به آسمان میرفت.
سالن مراسم مملو از جمعیتی بود که تابوت حقشناس را با مشتهایی گره کرده و سرود انترناسیونال بدرقه کردند. زمزمه «برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی/ جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی/ باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند/ وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هرچیز گردند» حتی در بیرون از سالن نیز شنیده میشد؛ جمعیتی که به خاطر کمبود فضا نتوانسته بودند به داخل سالن راه یابند.
جوانان دوستدار حقشناس با نسلهای گذشته مبارزان در تبعید در حیاط به بحث نشسته بودند؛ گاه پچپچی میشنیدی در روایت «زندان» و «تبعید» و گاه نگاهت به آغوشهایی خیره میماند که انگار پس از سالها دوری و کمخبری به روی هم گشوده شده بود. در گوشههای دیگر حیاط بحثهایی میشنیدی از «فساد رژیم جمهوری اسلامی» و گاه مشتهایی میدیدی که میخواست «زنده» بودن این گروههای سیاسی را به رخ زمانه بکشد. هرچند باز هم جای خالی بسیاری در این مراسم به چشم میآمد.
تراب حقشناس نامی آشنا برای گروههای سیاسی و حتی جوانان با گرایش مارکسیستی و سوسیالیستی است. ترجمههای او در زمینههای مختلفی چون سرزمین و مبارزات فلسطین، مارکس، وضعیت زنان در اسلام و شعرهایی از محمود درویش را میتوان در کتابخانههای هر اهل مطالعهای یافت.
حقشناس معتقد بود که مبارزه یک امر حرفهای و تمام وقت است برای همین به گواهی دوستداران، همرزمان و یارانش تا روزهای آخر زندگی خود را وقف تحقق بخشیدن به آرمانهایش کرده بود. آرمانی که در «عدالتخواهی و آزادیخواهی» خلاصه میشود. او که سالهای پایانی عمرش با بیماری لاعلاج دست و پنجه نرم میکرد آخرین نوشتهاش در پنجم بهمن ماه به تحریم کالاهای اسراییلی اختصاص داشت.
سالها پیش حقشناس به طور همزمان هم عضو جبهه ملی بود و هم نهضت آزادی اما پس از بازداشت سران نهضت در بهمن ماه سال ۱۳۴۱ فعالیت خود را به شکل مخفیانه در شاخه جوانان نهضت ادامه میداد. اما در پی بسته شدن فضای سیاسی در دهه چهل با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و به آنها پیوست. به گفته خودش «ما عملا سازمان انقلابیون حرفهای مدل لنینی را با تفسیر اسلامی مطابق میکردیم و پای آن هم محکم ایستاده بودیم.»
حقشناس در سالهای ۴۰ تا ۵۳ با خمینی دیدارهایی داشت. به گفته وی، روحالله خمینی به یکی از اعضای موثر سازمان گفته بود: «مردم آمادگی برای مبارزه ندارند و کاری نمیشود کرد و آقایان هم نمیتوانند کاری انجام دهند... بیخود خودتان را به باد ندهید... آقا این مطلب را پیش خودتان داشته باشید. واقع امر این است که من اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارم.»
ترجمه اخبار و تحلیلهای عربی به فارسی در خصوص فلسطین و ادامه نوشتن درباره آن تا آخرین ماههای زندگیاش یکی دیگر از فعالیتهای حقشناس بود. او پیشتر با مبارزان آزادیخواه فلسطینی بسیاری در این خصوص در ارتباط بود و به کشورهای عربی سفر میکرد. اما سالهای آخر را در پاریس به نوشتن در «اندیشه و پیکار» و تحلیل مسایل مختلف بنا به آرمانها و اعتقادات خود ادامه داد تا آنکه مرگ مهلت زندگی را از او گرفت و تنش را خاکستر کرد.
حقشناس سالهای تبعید را در پاریس نیمهمخفی و به مانند کودکیاش در سادگی و تهیدستی با مبارزات و آرمانهایش زیست. او در تمام این سالها به کار فکری و نشر آگاهی ادامه داد.
خاکستر پیکر حقشناس عصر پنجم فوریه به خاک سپرده شد و حاضران در مراسم با عبور از مقابل قبر او و با انداختن شاخهای گل به یادش، برای همیشه با وی وداع کردند. این جمعیت همان شب نیز در مکانی دیگر در پاریس گرد هم جمع شدند و پیام خانواده تراب، دوستان، سازمانها و شخصیتهای متعددی از چهارگوشه جهان را برای حاضران خواندند. بخشی از زندگینامه او را که فیلمی ساخته شده است برای دوستدارانش به نمایش گذاشتند و به یادش سخنها گفتند. هرچند که شاید در نگاهها و زمزمههای بسیاری میدیدی و میشنیدی که «کاش این تبعید اجباری ما را از هم دور و بیخبر نمیکرد.»
تراب حقشناس یکی از مبارزانی بود که بیش از نیم قرن در راه رسیدن به آزادی و پایانی برای خودکامگی از پهلوی تا جمهوری اسلامی و همراه با آزادیخواهان فلسطین برای مقابله با جور مبارزه کرد و هزینه پرداخت اما سوال امروز این است که نسل جوان چه توشهای از تاریخ مبارزات تراب و امثال او به همراه دارد؟ این مبارزان و مبارزاتشان کجای حافظه جمعی ما ایرانیان قرار دارند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر