بهروز مینا
رقابت منطقه ای ایران و عربستان جدید نیست ولی هیچگاه این رقابت به بحرانی چنین تمام عیار در روابط بین دو کشور تبدیل نشده بود. با وجود این رقابت ها، دو کشور در حکومتداری و اقتصاد شبیه تر از آن هستند که بسیاری می اندیشند.
هر دو کشور به درآمدهای نفتی به شدت وابسته و دربرابر نوسانات بهای نفت آسیب پذیر هستند. از سوی دیگر در هر دو کشور استفاده از درآمدهای نفتی برای جلب رضایت و وفاداری مردم مرسوم است و بسیار از برنامه های اقتصادی با این هدف طراحی و اجرا می شوند. در ایران بعد از انتخابات سال 1388 و اعتراضات جنبش سبز نظام جمهوری اسلامی با برنامه هایی مانند پرداخت یارانه نقدی و اعطای وام های کم بهره به وفاداران از رانت نفتی برای محکم کردن پایه های حکومت بهره برد. در عربستان بدنبال بهار عربی ملک عبدالله، پادشاه وقت، 93 میلیارد دلار را به پرداخت کمک های نقدی، اعطای وام و یا بخشش بدهی های مردم اختصاص داد. دولت وقت عربستان از طریق این برنامه ها از خیزش مردمی در این کشور جلوگیری کرد و برای خود زمان خرید تا به مشکلاتی مانند نابرابری اجتماعی و عدم اشتغال رسیدگی کند. با اینحال جنگ داخلی در سوریه در نتیجه بهار عربی خیلی زود میدان جدیدی برای رقابت منطقه ای بین ایران و عربستان شد که هزینه های اقتصادی جدیدی را به این دو کشور تحمیل کرد.
در حالیکه مردم کوچه و میدان در ایران از بروز جنگ بین ایران و عربستان حرف می زنند، نگاهی به هزینه های رقابتهای منطقه ای دو کشور نشان می دهد که دو کشور بیش از چهار سال است که با یکدیگر درگیر جنگ هستند. این درست است که در جنگ های نیابتی، ارتش های کشورهای اصلی با یکدیگر مواجه نمی شوند ولی این عدم درگیری نظامی به این معنا نیست که خزانه های کشورها درگیر جنگ نیستند. هر دو کشور هزینه های سنگینی را در سال های گذشته پرداخت کرده اند که این روزها با کاهش بهای نفت دیگر قادر به پرداخت آنها نیستند.
ندیم شهیدی از دانشگاه تافتس ایالات متحده تخمین می زند ایران سالانه تنها بین 14 تا 15 میلیارد دلار به حکومت بشار اسد کمک می کند. از سوی دیگر ایران نقش عمده ای در درگیری های عراق ایفا می کند. اگر این رقم را بپذیریم تنها در سوریه ایران مبلغی در حدود شصت میلیارد دلار هزینه جنگ کرده است. تخمین دقیقی از کمک های عربستان سعودی به گروه های مخالف بشار اسد در دست نیست ولی این کشور از سال 2013 هزینه تجهیز و تعلیم نیروهای جیش الاسلام را بعهده گرفت و نقشی اساسی در شکل گیری این گروه ایفا کرد که از اتحاد نزدیک به شصت گروه شورشی دیگر با لوا الاسلام، تحت رهبری ظهران علوش، ایجاد شد و شامل 45 هزار جنگجو است در دو سال گذشته داوطلبان خارجی زیادی را نیز به این تعداد افزوده است. این کشور همچنین پشتیبان اصلی گروه های دیگری است که در کنار جیش الاسلام جبهه اسلامی را تشکیل می دهند. از اندازه دقیق کمک های نظامی و مالی عربستان به این گروه رقمی در دست نیست ولی این کمک ها آنقدر بوده که جبهه اسلامی و بازوی نظامیش جیش الاسلام را به جدی ترین مخالف حکومت بشار اسد تبدیل کند. نگهداری یک ارتش 45 هزار تا 50 هزار نفره مسلح به واحدهای مکانیزه کار ارزانی نیست.
در کنار دخالت در سوریه هر دو کشور ایران و عربستان مبالغ هنگفتی را در سایر کشورهای منطقه هزینه کرده اند. اینجا از رقم دقیق کمکهای ایران اطلاعی در دست نیست ولی می دانیم عربستان سعودی در تابستان 2014 یک میلیارد دلار به تجهیز ارتش لبنان اختصاص داده است. این کشور همچنین به مداخله نظامی پر هزینه ای در یمن دست زده که در شش ماه گذشته بیش از یک میلیارد و دویست میلیون دلار هزینه داشته است.
این درست است که عربستان با تولید ناخالص داخلی که به 750 میلیارد دلار در سال می رسد توان پرداخت این هزینه ها را دارد ولی کاهش بهای نفت درآمدهای این کشور را شدیدا کاهش داده و تراز بودجه آنرا مختل کرده است. صندوق بین المللی پول پیش بینی می کند که کسری بودجه دولت عربستان در سال جاری میلادی به بیش از یکصد میلیارد دلار برسد.
دولت عربستان مانند دولت ایران که زیر فشار تحریم ها بهای بنزین و مواد سوختی را افزایش داد در اولین گام بهای بنزین را در این کشور افزایش داده است. این افزایش شاید شکاف کسری بودجه این کشور را کمی کاهش بدهد ولی حذف یارانه ها و رانت های مشابه می تواند نارضایتی گسترده اجتماعی در این کشور را بدنبال داشته باشد. علیرغم کسی بودجه دولت ملک سلمان خیال ندارد بودجه نظامی و امنیتی عربستان را که به 81 میلیارد دلار در سال می رسد، کاهش بدهد. خریدهای نظامی عربستان رو به افزایش است و تنها در سال گذشته میلادی خریدهای نظامی این کشور یک و نیم برابر شده اند.
بودجه نظامی ایران مطابق آمار رسمی به مراتب کمتر از عربستان است ولی تحریم ها و کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی درآمدهای نفتی این کشور را تا 65 درصد کاهش داده است. بنظر نمی رسد ایران دیگر توان پرداخت هزینه جنگ های نیابتی را داشته باشد. ضمن آنکه مردم ایران خسته از سالهای تحریم و رکود اقتصادی مشتاقانه منتظر دوران پساتحریم و شکوفایی اقتصادی هستند نه ادامه جنگی بی پایان در سوریه که منابع ارزی محدود دولتشان را ببلعد. بنظر می رسد هر دو کشور به نقطه ای رسیده اند که ادامه جنگ های نیابتی می تواند برایشان هزینه های سیاسی بیشتری در خانه داشته باشد تا منافع منطقه ای. در واقع برخلاف تبلیغات سیاسی ریاض و تهران هر دو دولت می دانند که بحرانی اقتصادی بزودی گریبانشان را خواهد گرفت که امکان رویارویی نظامی را از ایشان گرفته است.
شاید از این منظر قطع روابط ایران و عربستان ورود به مرحله جدیدی از رقابت منطقه ای بین دو کشوریست که دیگر برای جنگ های نیابتی منابعی ندارند و لازم است پای میز مذاکره بنشینند. اعدام شیخ نمر موضع عربستان در این گفت و گوها را تضعیف کرد و ایران با اجازه دادن حمله به سفارت عربستان خود را در موقعیت مشابهی قرار داد. یک کاربر شبکه های اجتماعی وضعیت فعلی بین دو کشور را اینگونه خلاصه کرده: "ایران و عربستان دو مستی هستند که در میخانه در حال فریاد کشیدن بر سر یکدیگرند ولی نمی خواهند کتک کاری کنند".
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر