هوای تهران و بسیاری از شهرهای دیگر آلوده است. فرصت نفس کشیدن از دست میرود. حدود یک سال پیش بود که رییس سازمان محیطزیست خطاب به شهروندان گفت، اگر از آلودگی هوا رنج میبرید، تهران را ترک کنید. کسی آن زمان نپرسید اگر شهروندان، پایتخت را ترک کنند، آیا میتوانند جایی را در ایران بیابند که آب کافی برای زیستن و استقرار یک زندگی بادوام داشته باشد؟
آلودگی هوا، مدارس تهران را تعطیل کرد. این وضعیت هر سال تکرار میشود، با یک تفاوت؛ تعداد روزهای به شدت آلوده اندکی، و فقط اندکی، تغییر میکند. امسال خانم ابتکار و معاونش به طور جداگانه گفتهاند که اگر بنزین آلاینده پتروشیمی حذف نشده بود، وضع هوای تهران، بسیار وخیمتر از امروز میشد. هر دو معتقدند که حذف بنزین پتروشیمی از بزرگترین دستاوردهای دولت تدبیر و امید است.
درباره حذف بنزین پتروشیمی، جنجال بسیاری به پا خاست. فعالان سیاسی جناج راست بلافاصله شوهر خانم ابتکار را هدف قرار دادند. اگرچه این ادعا از سوی رییس سازمان محیطزیست و همسرش چندین بار تکذیب شد و طرفدارانشان نوشتند چون مدرکی در دست نیست اصل بر برائت است، اما چرا ابتکار و همسرش از کسانی شکایت نکردند که به گفته آنان به محمد هاشمی «تهمت» زدند؟ این شائبه که همسر ابتکار در واردات بنزین دست دارد از کجا آغاز شد؟ سوالی که باید برای پاسخ به آن به دوران اصلاحات نقب زد و به پروژههایی رسید که به هاشمی در حوزه نفت و گاز داده شد.
اما ماجرای بنزین پتروشیمی به اتهامها و جنجالها و حواشی سیاسی آن محدود نمیشود. خانم ابتکار بهمن ماه سال ۹۲ به رسانهها گفت که دیگر بنزین پتروشیمی تولید نخواهد شد و وعده داد روزانه ۱۱ میلیون لیتر بنزین یورو۴ در تهران توزیع شود. آنچه رییس سازمان محیطزیست اعلام کرد با واقعیت نسبتی نداشت. بنزین پتروشیمی هم آن زمان و هم امروز تولید میشود. آبان ۱۳۹۳ یعنی حدود ۸ ماه پس از اظهارات معصومه ابتکار، بیژن نامدار زنگه، وزیر نفت اعلام کرد که بنزین پتروشیمی «توزیع» نمیشود. اما مرور گفتههای او روشن نمیکند که این نوع بنزین دقیقا «کجا» توزیع نمیشود. این که با کدام مجوز، بنزین پتروشیمی تولید میشود، دستمایه رسانههای جناج رقیب دولت قرار گرفته است. انگار گردانندگان این رسانهها فراموش کردند که تولید بنزین پتروشیمی به دستور احمدینژاد صورت گرفت برای این که مسکنی باشد مقابل تحریمها.
این بازی، پیشتر نیز تکرار شده بود وقتی که اوایل دهه ۸۰ دولت اصلاحات اعلام کرد، سرب از بنزین حذف شد. آن زمان نیز معصومه ابتکار رییس سازمان محیطزیست بود و پی در پی این خبر را اعلام میکرد. همان زمان او پاترول سوار میشد که یکی از آلایندهترین و پرمصرفترین خودروها به شمار میرفت. در آن دوره هم فقط وزارت نفت بود که بر طبل بدون سرب بودن بنزین میکوبید و اصرار داشت برای بهسوزی بنزین از مادهای به نام MTBE برای بالا رفتن عدد اکتان بنزین استفاده کند. این ماده آلیِ اکسیژندار، بسیار سمی است و قدرت پایداری و دوام بسیار زیادی در محیط دارد. همان زمان، پایگاههای خبری و خبرنگاران محیطزیست نوشتند که این ماده حتی ممکن است از سرب هم خطرناکتر باشد و به آلودگی آبهای زیرزمینی دامن بزند. همان زمان نوشتند که در بسیاری از کشورها از این ماده خطرناک دیگر استفاده نمیشود و اتانول را جایگزین آن کردهاند. اما محمد رضا نعمتزاده که آن زمان معاون وزرات نفت بود مدعی شد، اتانول را آمریکاییها تبلیغ میکنند چون مزارع وسیع ذرت دارند و باید اتانول حاصل از ذرت را بفروشند. او که امروز وزیر صنعت، معدن و تجارت است کسانی را که از کمپین نخریدن خودرو حمایت میکردند، خائن به وطن نامید. نعمتزاده آن زمان از تولید آلودگی حمایت میکرد امروز از تولید خودروهای آلودهکننده. کمپین نخریدن خودرو با اهدای وام ۲۵ میلیونی دولت شکست خورد تا بار دیگر خودروسازان و حامیان دولتی/جکومتی آنان پیروز میدان باشند و خودروهای آلاینده به مردم تحمیل کنند.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، ۷۱ درصد مردم در شهرها زندگی میکنند. از این میزان ۱۱ میلیون و ۶۹۰ هزار نفر سهم تهران است. بدین ترتیب پایتخت ایران، بهترین بازار را برای خودروسازان رقم میزند. اگر بخشی از این جمعیت حدود ۱۲ میلیون نفری بخواهند به توصیه خانم ابتکار عمل کنند و تهران را ترک کنند، آیا جای دیگری برای زندگی میتوانند پیدا کنند؟ به فرض آن که سایر امکانات زندگی (مثل کار و مسکن) مهیا باشد، آیا آبی باقی مانده که برای ساکنان آن مناطق و مهاجران تهرانی کافی باشد؟
تصویر ماهوارهای که به تازگی اداره ملی هوانوردی و فضایی آمریکا، ناسا منتشر کرده واقعیتی تلخ را به نمایش میگذارد. میزان از دست رفتن آب شیرین در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه در ۱۳ سال اخیر، سیمایی ترسناک از آینده نزدیک به نمایش میگذارد. وخامت اوضاع بر اساس این تصویر در ایران بیش از سایر مناطق بوده و به رنگ قرمز در تصویر نشان داده شده است. تخلیه آبهای زیرزمینی و خشکسالی بلند مدت حتی کرانه خزر را نیز با تهدیدی جدی مواجه کرده است. تنش آبی در ایران و بسیاری نقاط دیگر رو به افزایش است. وقتی میزان آب کاهش مییابد و از رطوبت خاک کاسته میشود، احتمال تعطیلی کشاورزی و بروز هر چه بیشتر ریزگردها نیز بالا میرود. افزایش ریزگردها به مثابه بیشتر شدن آلودگی هواست. هر چند ریزگردها از نظر منشا و اندازه و سایر ویژگیها با آلایندههای ناشی از سوختهای فسیلی نظیر بنزین متفاوتند اما در یک نکته، اشتراک دارند؛ هر دو دسته جان شهروندان را تهدید میکنند.
با وضعیتی که سو مدیریت منابع طبیعی و محیطزیستی برای ایران و منابع آب آن به وجود آورده و با توجه به حضور سنگین مافیای خودروسازی در سراسر ایران، آیا میتوان جایی را یافت و به توصیه خانم ابتکار عمل کرد؟ آیا میتوان تهران را گذاشت و گذشت؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر