محمد تنگستانی
از «شب یلدا» روایتها و داستانهای بسیاری سینهبهسینه تا به امروز رسیده است. گاهی این داستانها ریشه در خرافه دارند و گاهی هم نه. چندین سال پیش در داستانی به نام «خورشید خان و خانم ماه» به روایت و برداشتی که از کودکی نسبت به شب یلدا داشتم پرداخته بودم، فرض را بر این بگذاریم که این داستان منتشر کردهام و بعد از گذشت چند دهه این داستان مورد اقبال مردم قرار گرفته است، این اقبال با گذشت زمان به سنت بدل شود و این سنت به باوری نسبت به واقعیتهای این شب ختم شود. بنابراین داستانها و روایتها و تاریخچهای که از این گونه مراسمات و جشنها به جا مانده است را نه میتوان کاملا تایید کرد و نه رد ، این روایتها و داستانهای گاهی میتواند بدون سندی تاریخی و زاده ذهن و قلم نویسندگان باشد. چیزهایی که از این شب با سندیت وجود دارد تاریخچه اندکیست که سعی کردهام در این یادداشت به صورت مختصر بیان کنم. و احتمالا رد و یا وجود روایتهایی دیگر از تاریخچه این شب دور از ذهن و واقعیت نیست.
«شب یلدا» جشنی خانوادگی با قدمتی بیشتر از ظهور اسلام در ایران و جهان است. بعد از ورود اسلام به ایران، اغلب جنشها و مراسمات ایرانی مانند چهار شنبه سوری و جشن سده، دستخوش تغییرات مذهبی و سیاسی شداند. اما شب یلدا به این خاطر که مراسم اصلی آن دورهم جمع شدن و به خانه بزرگان فامیل رفتن بود از مخالفت و گزند مسلمانان و اعراب به دور ماند در آن تغییراتی ایجاد نشد چرا که این جشن در خانه و دور از چشم دولتیان بوده است.
ما ایرانیها آخرین روز پاییز یعنی از غروب سی آذر ماه تا طلوع آفتاب در نخستین روز زمستان را «شب یلدا» میگوییم، ایرانیان باستان بر این باور بودند که«یلدا» طولانیترین شب و نحسترین شب سال است و اگر کسی تنها بماند گرفتار پلیدی و تاریکی میشود به همین خاطر دورهم جمع میشدند و یا به خانه بزرگ خانواده میرفتند و به خوردن آشامیدن و قصهخوانی میپرداختند.
در بخشهایی از ایران، مردم در این شب به شاهنامهخوانی میپرداختند و در قسمتهایی دیگر حافظخوانی مرسوم بوده است، در کنار بازیهای جمعی در خانه، به عنوان سرگرمی فال حافظ میگرفتند. روایتهایی غیر از این ذکر شده است، مثلا گفته شده است شده که ایرانانیان به این خاطر که فرهنگشان دستخوش تغییرات اسلام قرار نگیرد و بتوانند آداب و فرهنگ خود را به نسلهای بعد منتقل کنند بهترین مبارزه را مبارزه فرهنگی میدانستند و به این خاطر به شعر و قصهخوانی بیشتر اهمیت میدادند، و شب یلدا به دلیل جمع بودن همه مخصوصا کودکان و نوجوانان یکی از بهترین موقعیتهایی بوده است که نسل آینده را با فرهنگ ایرانی از طریق شعر و قصه آشنا کنند. در روایتهایی دیگر گفته شده است که به این دلیل که در آیین «مهر» غیبت امری، بد بوده است به این خاطر که حرفی برای گفتن باشد و افراد خانواده دچار گناه نشوند شعر و قصه میخوانند که از دیگری حرفی در میان نباشد.
قدرت خورشید و میوههای تابستانی
این شب طولانیترین شب سال و طولانیترین تاریکی است که وجود دارد. و ایرانیان آن را بهعنوان زایش مجدد خورشید و مهر قلمداد میکردند. از فردا، به مدتزمان حضور خورشید در آسمان هرروز اضافه میشود تا نوروز که دوباره خورشید بهاعتدال میرسد و بار دیگر در سی م تیر به اوج قدرت خود بازمیگردد. در آیین مسیحیت که برگرفته از برخی اعتقادات و آیین رسومات مهر است روز تولد «حضرت مسیح» در شب یلدا قرار دادهشده است که در قرن چهارم میلادی به خاطر حساب نکردن کبیسهها توسط «اربابان کلیسا» یا «کشیشها» چند روز اختلاف مابین تولد حضرت مسیح و یلدا فاصله افتاد که تا امروز هم وجود دارد.
مراسم شب یلدا توسط زرتشتیان و بعد هم توسط ایرانیان مسلمان همیشه برگزار شده است شاید برگزاری این شب به صورت سنتی مشترک بین زرتشتیان و مسلمانان به این دلیل باشد که در آیین زرتشت و دین اسلام سیاهی به پلیدی تعبیر شده است و در هر دو پلیدی نشانه اهریمن است. به گفته برخی تاریخشناسان این آیین یک جشن ملی نیست، اما از سوی خانوادهها و تمام قومهای ایرانی بهعنوان یک جشن خانوادگی، جشنی که دورهم جمع می شوند که سیاهی و نکبت آن شب طولانی را از بین ببرند در طول تاریخ برگزار شده است. در این شب میوههای تابستانی به این دلیل مورد استفاده قرار میگیرد که به سرما و تاریکی بفهمانند که هیچ تأثیری درروند جهان و قدرت گیری خورشید نمیتواند داشته باشد.
شب یلدا تا جشن سده
اما علت اینکه این جشن خانوادگی از ایران باستان تا به امروز، جشنی با اهمیت بوده است شاید به این دلیل باشد که ماهیت این جشن تفکر مبارزه با پلیدی و اهریمنِ تاریکیست. چند سال پیش در گفتوگویی که با «طاهر فتاحی» تاریخ شناس و باستانشناس ساکن ایران داشتم بنا به سندهای تاریخی حتی جشن سده را که چهل روز بعد، دقیقاً در دهم بهمنماه است را جشنی غیر زرتشتی مینامید و از ارتباط نزدیک آن با «شب یلدا» میگفت. البته «مهرداد بهار»عنوان کرده است که «جشن سده» نه از واژه صد به معنای عدد صد که از واژه «ساداک» یا «سادوس» پهلوی گرفتهشده است که در خصوص چهلمین روز تولد مهر در شب یلداست ودرواقع، جشن گرفتن تولد کودکیست، که در یلدا بدنیا آمده است.این آیین در دین مهر یا مذهب «مهر» وجود داشته و پس از انتقال به «آیین زرتشت» از بین نرفته است و بعد از تصرف ایران توسط اعراب و مسلمانان شدن ایرانیان هم باقی مانده است.
برای تکتک مخاطبین بلاگ «ادبیات و شما» یلدایی خوب و سالی به دور از سیاهی اهریمن آرزو میکنم.
مطالب دیگر از «شب یلدا» در ایرانوایر:
یک یلدای کوچک، به وسعت تهران
آیینی که به دیوار قیمت ها بالا می رود
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر