نویسنده این تقاضا از جمله "ممنوع القلم" های زیر مجموعه شماست. متعجب است که اخیرا گفته اید اصلا در ایران "ممنوغ القلم" نداریم و در یک مناسبت دیگر افزوده اید که افراد ضد انقلاب و کسانی که علیه جمهوری اسلامی قلم می زنند، اجازه انتشار در داخل کشور را ندارند. این رابطه که البته دوستانه نیست، شاید جائی برای تقاضای کمک به سه هنرمند مورد نظر باقی نگذارد. ولی یادآوری می کنم که نظام مقدس شما، با آن دولتی که به او لقب شیطان بزرگ داده بود نشست و برخاست کرد. امضا کرد و امضا گرفت. اعتماد کرد و اعتماد بخشید و در چارچوبی خاص به مقصود رسید. بنابراین تقاضا را از یک "ممنوع القلم" که مدت 22 سال در نظام مقدس شما کار کرده و وارد چرخه های همه جوره فساد هم نشده، بشنوید. خوشبختانه جهان از جغرافیای ایران بزرگتر است و آدمیزاد می تواند از جغرافیائی که هنرمندان و وکلا و نویسندگان و روزنامه نویسانش را به جرم نوشتن و سرودن و دستی بر ساز کشیدن به غل و زنجیر و تباهی می کشد بگریزد و در جاهای دیگر زندگی کوچک و آرامی را سامان بخشد. خدا هم فقط در جغرافیائی که شما بر آن حکومت می کنید حضور ندارد. همه جا هست.
این مقدمه را یادآور شدم تا بتوانم وارد اصل مطلب بشوم:
چنانکه بی گمان خبر دارید، مهدی رجبیان، آهنگساز و بنیانگذار سایت "برگ موزیک"، حسین رجبیان، فیلمساز مستقل و یوسف عمادی، آهنگساز هریک به پنج سال حبس به اتهام توهین به مقدسات و یک سال حبس برای تبلیغ علیه نظام و جریمه نقدی چند میلیون تومانی محکوم شده اند.
احکام را قاضی مقیسه، رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب صادر کرده و هنرمندان محکوم شده، تجدیدنظر خواهی کرده و پرونده شان بزودی در شعبه 54 دادگاه انقلاب رسیدگی می شود.
مهدی رجبیان در سال 1392 در حال ضبط پروژه پژوهشی تاریخ ایران به روایت سه تار بوده که گفته می شود به دست نیروهای امنیتی سپاه پاسداران در مهرماه همان سال بازداشت شده است. وی همچنین مدیریت وبسایت ویژه موسیقی زیرزمینی ایران را به عهده داشته است.
حسین رجبیان همین که نخستین فیلم سینمائی اش را ساخته بازداشت شده است.
پس از بیش از دوماه که این سه هنرمند در بند 2 الف زندان اوین زندانی بوده اند، اکنون به قید وثیقه آزاد شده و منتظر صدور حکم نهائی، جهانی را نظاره می کنند که در آن اگر هنرمندان لزوما مال و منال ندارند، ولی امنیت دارند و در قوانین اغلب قریب به اتفاق کشورها، تاریخ نویسی، فیلمسازی، آهنگسازی، شاعری و مانند آن جرم نیست. چه رسد به این که ماموران قضائی- امنیتی، همه اندوخته این جوانان را که در هارد کامپیوتر و تعدادی سی دی خلاصه می شود از دسترس شان خارج کرده و دیگر به آنها باز پس ندهند.
آقای علی جنتی
شما، آقای حسن روحانی و مجموعه دولت یازدهم نمی تواند مانند دولت محمد خاتمی بگوید:
می خواهیم برای حقوق مردم کاری بکنیم، ولی نمی گذارند. آن دوران که امثال ما از آن حمایت می کردیم ، به پایان رسید و آقای روحانی اگر بگوید رئیس جمهور و دولت در این نظام "تدارکاتجی" بیش نیستند، گوشی شنوا پیدا نمی کند. شما نیز که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شده اید و وقتی آمدید خیلی امید در دل ناشران و شاعران و نویسندگان و سینماگران و هنرمندان و جوانانایجاد کردید، مشمول همان شرایط می شوید. باید کاری بکنید و به داد انبوه جوانان عاشق موسیقی و شعر و هنرنمائی برسید و البته به داد آن همه وعده های امیدبخش که داده اید.
این نکته که سپاه با سوء استفاده از اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی، همه نهادهای قضالی و فرهنگی را توی دست خودش مچاله کرده بر کسی پوشیده نیست. اما امثال شما هم در برابرش به شدت ضعف نشان داده و می دهید. نشانه های این ضعف را مردم می بینند.
در محاکمه همین بچه های هنرمند، چه اندازه می توانستید به رایزنی با مداخله گران بنشینید و قاضی مقیسه را با شرایط سختی که به خصوص جوانان هنرمند در آن به سرمی برند آشنا کنید. آیا وجدان تان آسوده است و در این باره که خواست 400 هنرمند بوده است، گامی برداشته اید؟
هنوز دیر نیست. اگر بخواهید می توانید با استفاده از محیط زندگی خاصی که در آن بزرگ شده اید و احترام پدرتان نزد سپاهیانی که با اندیشه های ایشان تناور شده اند، کاری کنید تا حکم نهائی نسبت به جوانهائی که فقط جوانی کرده اند و شور جوانی را در ساز و موسیقی و فیلمی ریخته اند و احیانا به صورت زیرزمینی، آثار خود را عرضه کرده اند، بر برائت آنها استوار بشود.
آقای علی جنتی
تا پیش از انقلاب اسلامی، وقتی اتهامی با پسوند "زیرزمینی" مطرح می شد، شب نامه و محافل سیاسی را در بر می گرفت. در آن دوران همه محدودیت ها پیوند می خورد به نبود آزادی های سیاسی. به همین علت "موسیقی زیرزمینی"، "هنر زیرزمینی"، و مانند آن در فرهنگ سیاسی کشور جائی نداشت. سانسور هم متناسب با "جنگ سرد" ایدئولوژِی خاصی را در بر می گرفت. در شرایطی که جوانهای امروزی به سر می برند، حتا نسبت به عرضه موسیقی سنتی به سبک و سیاق خود و برای تعلیم آواز، ناچار می شوند به امکانات زیرزمینی بیاندیشند. فرصت های دیگری برای آنها باقی نمانده. حتا وقتی از چشم سپاه هم پنهان می مانند، زندگی شان با مشقت می گذرد و آثارشان مفت و مجانی دست به دست می چرخد. ولی شور و شوق جوانی در آنها رشد می کند.
تردید ندارم مدیران این نظام که طبیعت جوانی را منکر شده و در چارجوب های خود حبس می کنند، قادر نیستند فرزندان شان را مثلا از دسترسی به موسیقی مدرن که در ایران اسمش شده است "زیرزمینی" ممنوع کنند. این درجه از عجز که عموم مدیران کشور، کم و بیش در محیط خانواده با آن در چالش اند، باید در یک فضای گسترده که فضای فرهنگی کشور است، فهمیدهبشود. این همه بازداشت و دستگیری در جامعه فرهنگی و هنری ایران، حتا در مقایسه با روند بازداشت های این طایفه در جمهوری اسلامی بی سابقه است. پس از آغاز به کار دولت یازدهم شدت پیدا کرده و متصدیان دولتی در این باره یا منفعل عمل می کنند، یا با استناد به این که قوه قضائیه مستقل است، از ورود به پاسخگوئی می گریزند. حال آن که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره مسئولیت دارد. موظف است فضای فرهنگی را متناسب با جمعیت جوانان و میزان تشنگی آنان در زمینه های خاص هنری مانند موسیقی و فیلمسازی گسترش دهد. همچنین موظف است در برابر درازدستی به جوانهای این آب و خاک که دست به خون کسی آلوده نکرده اند، در شبکه های فساد مهره ای نبوده اند، بایستد و آنها را حمایت کند.
آقای علی جنتی
با حبس این جوانان کدامیک از بسیار مشکلاتی که به شدت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است حل می شود؟ جوانها از درون زندانها با کدام ویژگی که مورد نظر شما و سپاهیان و قضات مرتبط با آنهاست، بیرون می آیند؟ زندان به آنها سلامت روانی می بخشد یا تبدیل می شوند به بیماران روانی که توانایی روی پا ایستادن را از کف می دهند و باری می شوند بر شانه های دولت.
یک بار قدرت خودتان را بیازمائید. یک بار به خاطر سه جوان هنرمند که پس از گذراندن 6 سال زندان، سراپا خشم و نفرت می شوند، از راه حل رایزنی و مذاکره با سپاه و مراجع قضائی وابسته به آن، استفاده کنید. موجبات برائت آنها را فراهم کنید و در سیاستگذاری نسبت به جوانهای تشنه هنر تجدید نظر بفرمائید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
آخوند و آخوند زاده و آخوند پرست زاده موجوداتی شبه آدم و شیطان زاده و فرزندان شیطان هستند که نه از خدائی مدرکی دارند که نماینده گانش هستند ولی مدرک و مدارک چند صد سال چپاول و جنایت و ترویج خرافات و فحشا و بچه بازی و زن بازی و برده کردن مردمان کشورها در تمام کره زمین قابل روئیت بوده و هست. در کشورهائی که این شیاطین زاد توانسته اند زاد و ولد کنند و مخ مردمانش را بمکند و چشم ها و گوش هاو دهان های مردمانش را با قوانین شیطانی بچسبانند و از علم و تمدن و هنر و پیشرفت بدور کنند چه در قاره آسیا و چه در افریقا قابل روئیت هستند . کدام خدائی که ادعای خدائی و شخصیت و عقل کل جهان و آفریننده جهان و کائینات دارد به مشتی انسان بیسواد امتیاز نماینده گی و اربابی بر موجوداتش میدهد؟ این کدام خداست که از روی تنهائی در عقده آدم سوزاندن در جهنم و جایزه دادن در بهشت زندگی ذلیل خود را می گذارند؟ این کدام حدای بدبخت و ذلیل و علیل و که نیاز به همکاری آخوند و آخوندها با ثروت های میلیارد دلاری دارد؟ آخوند شیطان است و نه بشری را بعنوان بشر قبول دارد و نه بنده خدائی بعنوان خدا زاده ونه خدائی را می شناسد. دیگر در قرن بیست دوم با پیشرفت علم و دانش هویت واقعی این قصه گویان و ارجیف گویان و خرافات گویان شیطانی در درون عباها مشخص میشود که این موجودات نه بشر بوده اند و نه بشر هستند و نه بشر خواهند شد. آیا تا بحال بشر عاقلی که مثل بشر فکر کند و قبلا" آخوندها مخش را نمکیده باشند صدای آخ و ناله های "آخ سوختم" جهنمی ها و یا صدای "عیش و نوش و خنده های لذت برانگیز" بهشتی ها را از درون قبرهایشان شنیده است؟ لطفا" اگر باورتان نمی شود اگر گذرتان به دلیلی به قبرستانی افتاد یک گوشی دکتری را هم همراه تان ببرید و روی سنگ قبرها بگذارید آیا صدائی از درون قبر می شنودید؟ این حقیقت است غیر قابل انکار که آخوند در زمانی که تکنیکی وجود نداشت و حقایق واقعی از علم و طبیعت افشا نشده بود با خرافات و ترس و لولو خور خوره جیب مردم عامی بیسواد را می زد ولی حالا که دیگر خرافات پراکنی و چرتدیاتش حتی باعث درمان رفع یبوست نمی شود مجبور است با اسلحه و زور و شکنجه و اعدام خرافاتش را به مردمان تزریق کند و زنگی شیطان وارش را سپری کند. علی خامنه ای شیطان زاده و ضحاک منش که ادعای نماینده خدا بودن می کند دچار بیماری پروستات میشود که با علم جراحی و دارو های ساخته و پرداخته کشورهای کافر معالجه میشود آهای خدا اینه فهم و شعورت در انتحاب نماینده ات در کره زمین؟ ... بیشتر