پوراندخت سلطانی، یکی از بنیانگذاران کتابداری نوین در ایران، صبح امروز در بیمارستانی در تهران چشم بر جهان ما فروبست. او همسر مرتضی کیوان، شاعر و منتقد هنری و از فعالان سیاسی در دوران مصدق و از دوستان نزدیک احمد شاملو بود که یک سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد تیرباران شد.
پوراندخت سلطانی یک شخصیت ممتاز فرهنگی بود، اما نام او همواره در سایه مرتضی کیوان قرار داشت.
مجله بخارا که به کوشش علی دهباشی سالیان درازیست منتشر میشود و همواره در بزرگداشت شخصیتهای اثرگذار فرهنگی در ایران کوشیده، در شبی که به پوراندخت سلطانی اختصاص داده بود، از هوشنگ ابتهاج هم دعوت کرده بود که سخنرانی کند. ابتهاج در آن شب گفت: «پوری از جهت بودنِ با مرتضی کیوان است که برای ما خاصِ خاص است.»
اما چنین نبود. پوراندخت سلطانی و مرتضی کیوان ۲۷ خرداد سال ۱۳۳۳ با هم ازدواج کردند و فقط سه ماه بعد، مرتضی کیوان تیرباران شد. او بعد از این واقعه که در زندگی یک زن جوان فاجعهای به شمار میآید به خارج از ایران رفت، اما بعد از چند سال به ایران بازگشت، مرکز ملی کتابداری را تأسیس کرد و به عضویت هیأت علمی آن درآمد.
سر عنوانهای موضوعی فارسی، دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی، راهنمای مجلهها و روزنامههای ایران، خدمات فنی و خلاصه ردهبندی دهدهی دیویی از آثار اوست.
در شب بخارا او درباره اهمیت کتابخانه ملی و بیتوجهی مسئولان گفته بود «کتابخانه ملی، مادر کتابخانههاست، اما این برای مسئولین نامفهوم است. من هنوز ناامید نشدهام چرا که امیدم به جوانان است.»
بهاءالدین خرمشاهی که پیش از انقلاب از شاگردان پوراندخت سلطانی بوده است، درباره نقش و اهمیت او در کتابداری ایران گفته است: «کمتر کتابی درباره کتابداری در ایران نوشته شده که پوری سلطانی مؤلف، راهنما،ارزیاب و مشاور آن نبوده باشد و یا نقشی در آن نداشته باشد.»
کتابخانه ملی، یادگار قرن نوزدهم
کتابخانه ملی ایران بر گرته کتابخانه ملی انگلستان و کتابخانه ملی فرانسه در شهریور ۱۳۱۶ گشایش پیدا کرد. پایه اصلی آن، در ابتدا کتابهای کتابخانه دارالفنون بود. اما به تدریج با رشد صنعت نشر در ایران و به وجود آمدن فرهنگ کتابخوانی در جامعه گسترش پیدا کرد. در کتابخانه ملی نه تنها هر کتابی که در ایران منتشر شده، نگهداری میشود، بلکه نسخههای خطی از کتابهای قدیمی نیز در این کتابخانه وجود دارد و برای پژوهشگران امکان پژوهش در این متون را فراهم میکند. در این معنا، کتابخانه ملی به عنوان یک نهاد غیرگزینشی و غیرایدئولوژیکی معیار و ملاک کتاب و کتابخوانی در ایران است.
کتابخانه ملی یک اندیشه قرن نوزدهمیست که اکنون در دوران ما با به وجود آمدن شبکههای پیوسته جهانی و گذار از فرهنگ کتبی به فرهنگ دیجیتال از اهمیت سابق برخوردار نیست، اما با اینحال در کشور ما به این دلیل که یک نهاد فراگیر غیرایدئولوژیک و غیرگزینشیست، همچنان از اهمیت زیادی برای ثبت کتابها و پیشرفت نظام کتابخانهای کشور و بهبود شبکه کتابخانههای عمومی کشور برخوردار است.
کشاکش بر سر کتابخانههای عمومی کشور
البته پس از انقلاب، به ویژه در سالهای اخیر بر سر کتابخانههای عمومی کشور نیز کشاکشی بین جناحهای مختلف درگرفته است.
نهاد کتابخانههای عمومی، ۲۸۰۴ کتابخانه را تحت پوشش خود دارد و از سال ۱۳۸۲ یک نهاد غیر دولتی به شمار میآید، اما دولت و مجلس شورای اسلامی از طریق عضویت در هیأت امنای نهاد کتابخانهها، در سیاستگذاریها و برنامهریزیهایش دخالت مستقیم دارند و سلطه خود را از بالا به پایین اعمال میکنند.
بودجه نهاد کتابخانههای عمومی کشور را شهرداریها تأمین میکنند و به این ترتیب، شهرداری هم در کار این نهاد دخالت میکند. از سوی دیگر نهاد کتابخانههای عمومی کشور با مساجد هم در ارتباط قرار دارد. اما پایه کتابخانههای عمومی، کتابخانه ملیست و اهمیت آن هم از همین جا معلوم میشود.
باید گفت پوراندخت سلطانی، نوعروس جوانی که بعد از کودتای ۲۸ مرداد، زندگیاش، خواسته یا ناخواسته تحتالشعاع سیاست روز قرار گرفت، نه تنها توانست به سرمنشأ کتابداری در ایران دسترسی پیدا کند، بلکه ساز و کار تازهای برای کتابخانه ملی و کتابداری ایران طراحی کرد و به این ترتیب به سهم خود در شکوفایی فرهنگی کشورش کوشید. اهمیت کاری که او انجام داد، شاید بیشتر از نقشآفرینی مرتضی کیوان باشد. یکی در عرصه پرهیاهوی سیاست، دیگری در عرصه ساکت و پرتأمل فرهنگی. فرهنگ اما همیشه در سایه سیاست قرار داشته، چنانکه پوراندخت هم در سایه مرتضی بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر