در حالی که وزارت ارشاد اسلامی در اعتراض به دعوت از سلمان رشدی برای ایراد سخنرانی در افتتاحیه نمایشگاه کتاب فرانکفورت از این رویداد فرهنگی روی برگردانده، یکی از شاخص ترین نویسندگان حاضر در این دوره از نمایشگاه کتاب فرانکفورت، ایرانی است: لیلا اعظم زنگنه، نویسنده سی و پنج ساله متولد پاریس، فارغ التحصیل از رشته فلسفه و ادبیات و استاد دانشگاه هاروارد نخستین اثرش را در بزرگ ترین نمایشگاه کتاب جهان عرضه می کند. رمان او به تازگی با عنوان «یک جادوگر - ناباکوف و خوشبختی» به زبان آلمانی ترجمه و منتشر شده است.
«یک جادوگر - ناباکوف و خوشبختی» با مرگ ولادیمیر ناباکوف آغاز می شود که در ادامه به فلسفه زندگی این نویسنده روس مهاجر، شرح حال و سرگذشت او به عنوان یک نویسنده انقلاب زده و همچنین به عشق او به شکار پروانه ها راه ببرد. این رمان آمیزه ای ست از اطلاعات مبتنی بر حسب حال ناباکوف و تأملات و اندیشه های نویسنده پیرامون آثار ناباکوف و عشق به کتابخوانی و لذت بردن از متن به عنوان شکل فراموش شده ای از خوشبختی در روزگار ما.
لیلا اعظم زنگنه، شنبه ۱۷ اکتبر ساعت هفت و نیم بعد از ظهر در نمایشگاه کتاب فرانکفورت نخستین رمانش را که تاکنون به چندین زبان از جمله به فرانسه و ایتالیایی هم ترجمه و منتشر شده معرفی می کند. این برنامه از جلسات مهمی ست که نمایشگاه کتاب فرانکفورت برای نویسندگان برگزار می کند.
در ستایش خوشبختی
در اندیشه و باور لیلا اعظم زنگنه، ولادیمیر ناباکوف به خاطر تخیل قوی اش و به دلیل تسلطش بر زبان با مفهوم «خوشبختی» به خوبی آشنا بود و از این توانایی برخوردار بود که در آثارش «خوشبختی» را با خوانندگانش هم در میان بگذارد و حس «خوشبختی» را به آن ها هم انتقال دهد.
مهم ترین آثار ولادیمیر ناباکوف به فارسی ترجمه شده است: «پنین» با ترجمه رضا رضایی، «لولیتا» با ترجمه اکرم پدرام نیا و «دعوت به مراسم گردن زنی» به ترجمه احمد خزاعی. با این حال به دلیل سانسور ما از یکی از مهم ترین رمان های ناباکوف محروم مانده ایم: «ادا» درباره رابطه جنسی یک خواهر و برادر و عشق آتشین آن ها به یکدیگر در قرن نوزدهم. رمان «لولیتا» هم به ترجمه اکرم پدرام نیا درباره عشق یک مرد پا به سن گذاشته به دخترخوانده اش در افغانستان منتشر شد و در ایران اجازه نشر پیدا نکرد.
دشوار می توان تصور کرد که نویسنده ای که شخصیت هایش سرنوشت هایی تراژیک دارند و رابطه های بدخیم و نافرجامی را آغاز می کنند با مفهوم «خوشبختی» آشنا باشد. لیلا اعظم زنگنه اما خوشبختی را فراتر از رابطه های روزمره می بیند. او در این کتاب با زبانی ساده اما با بیان ادبی محکمی نشان می دهد که یکی از نمودهای خوشبختی در زیبایی کلام و بیان عاطفی ناباکوف نهفته است. به نظر او اگر خواننده بتواند به این منبع دست پیدا کتد، آنگاه در خوشبختی نویسنده سهیم می شود.
آلیس در سرزمین عجایب
اعظم زنگنه می نویسد: «چرا اصلاً باید کتاب خواند؟ چرا باید حاکمیت ترسناک صفحات بی شماری را که نخوانده مانده اند، این کلماتی را که در هر حال ما را مغلوب می کنند بپذیریم، فقط به این دلیل که می خواهیم زمان را حس نکنیم؟ در نظر من همیشه پاسخ به این پرسش بسیار روشن بود. ما کتاب می خوانیم، با این قصد که جهان از نو سحرآمیز جلوه کند. طبعاً باید تاوان آن را هم بپردازیم.»
و تاوان آن در زبان و بیان لیلا اعظم زنگنه گذر از جغرافیای ناهموار کلمات است. به این ترتیب نویسنده به بهانه پرداختن به آثار و زندگی ناباکوف کتابی در ستایش کلمات و زیبایی زبان و لذت از متن می نویسد.
لیلا اعظم زنگنه از پدر و مادری ایرانی که بعد از انقلاب به پاریس مهاجرت کرده اند متولد شده، در یکی از دانشگاه های معتبر پاریس ادبیات و فلسفه خوانده و سپس به آمریکا مهاجرت کرده و در حال حاضر در هاروارد ادببات تدریس می کند. آنچه که او را به ولادیمیر ناباکوف پیوند می دهد، تجربه مهاجرت است. ناباکوف هم بعد از انقلاب اکتبر در روسیه، وطنش را ترک کرد، مدتی در برلین سرگردان بود، سپس به پاریس رفت و از آنجا به آمریکا کوچ کرد. او هم در دانشگاهی در آمریکا ادبیات درس می داد.
اعظم زنگنه بیش از همه بر دو رمان «لولیتا» و «ادا» تأکید می کند و نشان می دهد که چگونه با مطالعه این دو رمان زنانگی اش را کشف کرده است. او خود را به شکل آلیس در سرزمین عجایبی تصور می کند که جغرافیای آن در محدوده آثار ولادیمیر ناباکوف قرار دارد. او مانند آلیس از پانزده فصل عبور می کند و در هر فصل با جلوه هایی از خوشبختی آشا می شود: ودیعه ای از ولادیمیر ناباکوف به خویشاوند ایرانی اش.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر