زینب پیغمبرزاده
اول مهرماه برای بیش تر ایرانیها شاید تنها یادآور روز اول مدرسه باشد اما در تقویم میلادی، ۲۳ سپتامبر «روز جهانی مشاهدهپذیری دوجنسگرایان» یا «روز افتخار دوجنسگرایان» نام گذاری شده است. از سال ۱۹۹۹تاکنون این روز در کشورهای مختلف گرامی داشته میشود. اما چرا دوجنسگرایان نیاز به روز جداگانهای دارند؟ مگر رژه افتخاری که هرساله در کشورهای مختلف برگزار میشود و متعلق به همه رنگین کمانیها است، کافی نیست؟
به نظر میرسد که سالها بحث درباره حقوق دگرباشان جنسی به رویتپذیری دوجنسگرایان کمک چندانی نکرده است. پیش فرض بیش تر مردم این است که همه دگرجنسگرا هستند مگر این که خلاف آن ثابت شود که در آن صورت هم لابد فرد همجنسگرا است. همه چیز سفید و سیاه و یا به قولی، صفر و یک دیده میشود. وقتی دوهمجنس با یکدیگر رابطه دارند و یا با هم ازدواج میکنند، بیش تر مردم آنها را همجنسگرا مینامند. عضویت و فعالیت در گروههای دگرباش جنسی یا رنگینکمانیها نیز به معنی همجنسگرا بودن فرد تفسیر و بدین ترتیب، پیوستار گستردهای از رنگها در این میان نادیده گرفته شده و انکار میشود.
البته همجنسگرا نامیدن افرادی که به همجنس خود گرایش دارند، به خودی خود اشکالی ندارد و برخی از افرادی که به بیش از یک جنس یا جنسیت گرایش دارند نیز گاهی خودشان را همجنسگرا مینامند. مشکل از آن جایی آغاز میشود که از افراد انتظار میرود مطابق این دوگانه دگرجنسگرا/همجنسگرا رفتار کنند؛ یعنی یا همجنسگرا باشند یا دگرجنسگرا. حتی برای بسیاری از افرادی که خودشان را مدافع حقوق دگرباشان جنسی میدانند، در عمل رویارویی با فردی که به بیش از یک جنس یا جنسیت گرایش داشته باشد، غافلگیر کننده است. برای بسیاری از مردم تفکر فراتر از دوگانه دگرجنسگرا/همجنسگرا دشوار است.
در طول سالهای اخیر بارها افراد مختلف بعد از شنیدن گرایش جنسی من به زنان یا دیدن فعالیتهایم در زمینه حقوق دگرباشان، از این که به مردان نیز گرایش دارم، غافل گیر شدهاند؛ از روزنامه نگار ایرانی که سالها است مقیم اروپا است و مطالبی در دفاع از ازدواج با همجنس در صفحه فیس بوکم دیده بود گرفته تا زن فلیپینی که هر هفته مرا در جلسات دگرباشان مهاجر در یک سازمان مدافع حقوق دگرباشان در سوئد ملاقات میکرد. حتی معلم زبان سوئدی من که فوق لیسانس جامعهشناسی داشت و در تکلیف کلاسی من خوانده بود که آخر هفته گذشته به رژه افتخار دگرباشان جنسی رفته ام هم تصور کرده بود که همجنسگرا هستم. واقعیت این است که به ذهن هیچ کدام از آن ها خطور نکرده بود که من میتوانم دوجنسگرا باشم.
بسیاری از افراد میدانند که «الجیبیتی» مخفف «لزبین»(زن همجنسگرا)، «گی»( مرد همجنسگرا)، «بایسکشوال»(دوجنسگرا) و «ترنس» (تراجنسی و تراجنسیتی) است. اما در عمل، با شنیدن کلماتی چون «دگرباش»، «رنگینکمانی» یا «LGBT» تنها به یاد همجنسگرایان میافتند.
چند ماه پیش، وقتی دو ماهی از آغاز کارم در دانشگاهی در اندونزی میگذشت، یکی از همکارانم که مدرس روزنامهنگاری بود گفت شنیده است من در زمینه حقوق الجیبیتی هم فعالیت میکنم و پیشنهاد کرد که با من در این باره برای نشریه محلی خود در کرواسی مصاحبه کند.
چند روزی فرصت خواست که درباره مسایل دگرباشان جنسی در ایران تحقیق کند. چند روز بعد در مصاحبه، کمی در مورد قوانین ایران و اسلام درباره رابطه با همجنس صحبت کردیم تا این که نوبت به آن سوال معروف رسید: «کی متوجه گرایش جنسی خود شدی؟»
من هم میخواستم همان جواب معروف را تحویلش دهم که مدام در رسانهها خوانده و شنیده و هربار یاد درک خود از گرایش جنسی ام در کودکی افتاده بودم: «همان موقعی که تو متوجه گرایش جنسیات شدی. همان طور که تو همیشه میدانستی به جنس مخالف گرایش داری، من هم همیشه میدانستم به جنس موافق گرایش دارم.»
البته من باید آن جواب معروف را کمی تغییر میدادم. آن چه که از رسانهها آموخته بودم، با تجربه های من تفاوت هایی داشت و دارد؛ مثلاً میتوانستم بگویم همان طور که تو همیشه میدانستی به جنس مخالف گرایش داری، من هم همیشه میدانستم که به بیش از یک جنس گرایش دارم. اما ایراد کار این بود که او از من پرسیده بود: «کی متوجه شدی که "همجنسگرا" هستی؟»
وقتی گفتم همجنسگرا نیستم و دوجنسگرا هستم، دستپاچه شد و شروع به عذرخواهی کرد. اما او مقصر نبود. او هم مثل من در رسانهها و حتی سایتهای کنشگران حقوق رنگینکمانیها مدام با دوگانه دگرجنسگرا/همجنسگرا مواجه شده بود.
در چنین فضایی، افرادی که به بیش از یک جنس یا جنسیت گرایش دارند، به ویژه نوجوانانی که در آغاز راه شناخت گرایش جنسی خود هستند، بر سر دو راهی انتخاب بین دگرجنسگرا و همجنسگرا بودن قرار میگیرند. بسیاری از افراد مجبور میشوند جنبههایی از شخصیت خود را انکار یا خودشان را در جمعهای مختلف سانسور کنند. روز جهانی مشاهدهپذیری دوجنسگرایان برای آن گرامی داشته میشود که به همه ما یادآوری کند رنگین کمانی بودن به معنی احترام به تنوع گرایشها و هویتهای جنسی است.
سال گذشته تنها تعداد انگشتشماری در این روز به زبان فارسی درباره دوجنس گرایی با هشتگbivisibilty# در فیس بوک و سایر شبکههای اجتماعی چیزی نوشتند. امسال در روز مشاهده پذیری دوجنس گرایان، چند ماه بعد از آغاز به کار سایت دوجنس گرا و صفحات آن در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام، فارسی زبانان شانس بیش تری دارند که به دوجنس گرایی نیز به عنوان یک گرایش جنسی مستقل فکر کنند. هرچند هم چنان پیشداوری و باورهای غلط زیادی در مورد دوجنس گرایی وجود دارد، دوجنس گرایی هنوز ناشی از هوسرانی تلقی و حرف «B» از مجموعه LGBT به راحتی نادیده گرفته میشود. راه تغییر این باورها، راه طولانی و سختی است اما همانطور که امروز بعد از سالها تلاش فعالان اجتماعی، هم جنس گرایی فارغ از موافقت یا مخالفت با آن، به گوش خیلی از فارسی زبان ها آشنا است، روزی هم خواهد رسید که دوجنس گرایی، چه در میان جامعه رنگینکمانی ایران وچه در میان دگرجنس گرایان ایرانی، نامی آشنا تلقی میشود.
**دیدگاه نویسنده الزاما بیانگر نظر ایران وایر نیست. ایران وایر در بخش وبلاگ ها، از انتشار همه دیدگاه ها استقبال می کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر