هنوز دلایل آتشسوزی در محل نگهداری گربهها در اشتهارد مشخص نشده است. در این حادثه، شعله رئوفی، زن شصت ساله حامی حیوانات جان خود را از دست داد.
شهرام مهاجر، وکیل خانواده رئوفی در گفتوگو با خبرآنلاین گفته بود: «خیلیها خانم رئوفی را تهدید میکردند؛ بعضی همسایهها و کسانی که با امدادرسانی به حیوانات مخالف بودند. البته تهدیدها بیشتر در حد شکایت و بستن پناهگاه بود و نه آتش زدن آن.»
امیر آموزگار، فرزند شعله رئوفی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اما میگوید آتشسوزی عمدی نبوده و از مردم خواسته است که با آوردن غذا و آب برای گربههای باقیمانده، مزاحمت ایجاد نکنند.
آیا فرزند شعله رئوفی را تحت فشار قرار دادهاند؟ چگونه ممکن است فرزند زنی که حامی گربههای بیسرپرست بوده و پناهگاه او در آتش سوخته و هنوز مسئولان خدمات ایمنی شهرداری نتیجه تحقیقات خود را منتشر نکردهاند، با قطعیت، احتمال آتشسوزی عمدی را منتفی بداند؟
نگهداری از حیوانات خانگی در ایران
آتشسوزی در پناهگاه گربههای اشتهارد فراتر از یک خبر ساده است. در شرایطی که هر دم تبعیضات اجتماعی و فاصله بین فقیر و غنی افزایش پیدا میکند، بسیاری از انسانهایی که در مضیقه هستند، حمایت از حیوانات خانگی را برنمیتابند. از سوی دیگر عدهای نگهداری از سگ و گربه را پیروی از شیوه زندگی غربی میدانند. سگکشی در ایران و در کشورهای اسلامی پیشینهای دراز دارد. اما بخت گربه به دلیل احادیثی که از پیامبر و امامان شیعه وجود دارد بلندتر است. برای مثال گفتهاند پیامبر وضو میگرفت که گربهای تشنه به نزد او آمد. ظرف آب را به سوی حیوان برد و وقتی که حیوان سیراب شد، وضویش را گرفت.
بازداشت سگهای خانگی در خیابانهای تهران را هنوز از یاد نبردهایم، اما تاکنون پیش نیامده بود که گربهها را بازداشت کنند، به آنها سم بخورند یا پناهگاهشان را به آتش بکشند.
ما به حیوانات نیاز داریم یا آنها به ما؟
گربه اصولاً در سراسر جهان متمدن به عنوان محبوبترین حیوان خانگی شناخته شده است. برخلاف آنچه که اغلب مردم تصور میکنند این حیوانات [خانگی] نیستند که به ما نیاز دارند. ما هستیم که به حیوانات نیاز داریم.
گوتهارد ام تویچ، جامعهشناس آلمانی که در زمینه رابطه انسان و حیوان پژوهشهای گستردهای در سالهای ۱۹۸۰ منتشر کرده مینویبسد: «هر انسانی با حیوانات رابطه دارد، حتی اگر به دلیل آنکه با یک حیوان مشخص در ارتباط نیست، به رابطهاش با حیوانات آگاه نباشد، با حیوانات یک رابطه وجودی دارد.»
این رابطه وجودی به این معناست که انسان خودش هم به عنوان یک موجود بیولوژیک، گونهای از حیوانات است. پذیرش این امر به این معناست که از اندیشه مذهبی مبتنی بر اینکه انسان «اشرف مخلوقات» است فاصله بگیریم. حیوانآزاری در جوامع مذهبی به لحاظ فرهنگی در همین نکته ریشه دارد. انسان خودخواهی که گمان میکند در مرکز هستی قرار دارد، حیوان را در کنار خود برنمیتابد، اگر هم با حیوان مهربان باشد، خیال میکند در حق حیوان لطف و محبت کرده است و انتظار دارد اجرش را در آخرت بگیرد. غافل از آنکه اوست که به معاشرت و همنشینی با حیوان و درآمیختن با طبیعت نیاز دارد. حوادثی مانند حادثه اشتهارد یا سگکشیها به یادمان میآورد که هنوز این چالش مهم در جامعه اسلامی - ایرانی حل نشده است.
گربهخوری در چین
هر سال در شهر یولین در جنوب چین جشنوارهای برگزار میشود. در این جشنواره هر سال تابستان بیش از ده هزار سگ و گربه را قربانی میکنند و از گوشت آنها غذاهای لذید میپزند.
شنبه ۲۹ اوت خبری در خبرگزاری فرانسه منتشر شد: یک گربه سفید موفق شده بود از زیر دست قصاب چینیاش در شهر یولین فرار کند.
خبرگزاری آلمان هم گزارش داده بود که یک زن شصت و پنج ساله چینی موفق شده بود جان صد سگ و گربه را نجات دهد. او با پرداخت هزار یورو این حیوانات را خریده بود.
شعله رئوفی در همه جای جهان وجود دارد. تفاوت چین با ایران این است که میتوان چنین پنداشت که آنها گوشت سگ و گربه را به دلایل فرهنگی و بر اساس سنتهای دیرینه میپسندند. اما ایران، آسیای مرکزی و اصولاً خاورمیانه از دیرباز خاستگاه و موطن گربهها بوده است.
۷۵۰۰ سال همنشینی با گربهها
دیرینهترین ردی که از رابطه انسان با گربه به دست آمده در قبرس است. در یک گور باستانی به قدمت ۷۵۰۰ سال اسکلتهای گربه و صاحبش را کشف کردهاند. هر دو به یک شکل دفن شدهاند و این نشان میدهد که در آن زمان برای گربه احترام قائل بودند.
گربه در تمدن مصر تقدیس میشده است. علتش هم این بوده که قدرت و ثروت امپراطوری مصر بر کشت غله و نگهداری از آن استوار بود. مصریهای باستان بر ضد موشها که به سیلوها میزدند و غله را نابود میکردند، نمیتوانستند کاری از پیش ببرند، تا اینکه به حسب تصادف گربههایی که از خاورمیانه خود را به مصر رسانده بودند، موشها را نابود کردند. مصریها مقدم این حیوانات را به این شکل گرامی داشتند که آنها را مقدس اعلام کردند. به زودی بازار گربهکشی و پر کردن جنازه آنها با کاه در مصر و فروش آنها به مؤمنان رونق پیدا کرد، چندانکه نسل گربه در معرض انقراض قرار گرفت.
مذهب: بزرگترین دشمن گربه
بزرگترین دشمن گربه مذهب است. در قرون وسطی کشیشان در آستانه ساحرهکشی اعلام کردند که گربه خصلت زنانه دارد، مکار و شهوتران و بیوفاست و به همین دلیل نمایانگر شیطان است. نسل گربهها به زودی در اروپای مرکزی ورافتاد. میگویند یکی از دلایل شیوع طاعون همین گربهکشی در قرون وسطی بود.
در رم که گربهکشی به راه نیفتاد طاعون هم شیوع پیدا نکرد. همالان هم رم به خاطر گربههایش شهرت دارد.
گربه تنها حیوان خانگیست که خودش معاشرت با انسان را انتخاب کرده است. گربهها به انسان نیاز ندارند. حس بویایی آنها بیش از ۲۰ برابر حس بویایی انسان است، زاویه دید آنها ۲۲۰ درجه است و شکارچیان بسیار قابلی هستند.
گربه با انتخاب انسان یک اشتباه بزرگ مرتکب شد، اما زندگی ما را سرشار از محبت کرد. من دو گربه دارم. آکل و شازده.
گربههای دیگری هم داشتهام: منصور، فریده و کاکل.
گربهها مرگ را کاملاً حس میکنند. گوشه تاریکی را دور از چشم انتخاب میکنند و به انتظار فرارسیدن مرگشان میمانند. مرگ آنها بسیار باشکوه است.
سال گذشته یکی از گربههای من مرد. از صبح تا شب روی میز کارم نشست و به من چشم دوخت. این ژرفترین محبتیست که من در زندگی تجربه کردهام.
اگر به راستی پناهگاه گربهها در نزدیکی اشتهارد را به آتش کشیده باشند، این گربهکشی فقط یک دلیل دارد: ضدیت با شیوه زندگی متفاوت از آنچه که در ایران نظام اسلامی تجویز میکند.
فراموش نکنیم که در طول تاریخ تمدن، یک بار در مصر و یک بار در قرون وسطی این کاهنان و روحانیون بودند که نسل گربه را ورانداختند. طاعون تنها هدیه آنها به بشریت بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر