سيمين گلی
اولین بار واژه "کوتوله" را برای توصیف افرادی که بدون داشتن شایستگی لازم به عضویت هیات علمی دانشگاهها در میآیند اینجا دیدم. اغلب مقالاتی که تاکنون در مورد آموزش عالی در ایران خواندهام به تهدیدهایی پرداختهاند که با حضور کوتوله ها در دانشگاهها متوجه وضع علمی دانشگاهها شده و خواهد شد، خرید و فروش مقاله و پایان نامه یکی از همین خطرهاست. اما مشکل دیگری که شاید کمتر به آن توجه شده فعالیت تعداد زیادی دانشگاه کوتوله در بین دانشگاههای دولتی ایران است. دانشگاه کوتوله دانشگاهی است که حداقل شرایط لازم برای اینکه بتوان نام دانشگاه بر آن گذاشت را ندارد.
در ایران نظام رتبه بندی مشخصی برای ارزیابی دانشگاهها وجود ندارد و نمیتوان به سادگی وضعیت آموزشی و پژوهشی دانشگاهها را بررسی کرد، پایگاه استنادی جهان اسلام در سایت خود رتبه بندی دانشگاهها در سال 92 را منتشر کرده است اما این رتبه بندی ناقص است و ظاهرا خود دانشگاهها برای ارسال اطلاعات آموزشی و پژوهشی خود هیچ تمایلی ندارند و به این ترتیب در نبود آمار رسمی، گشت و گذاری در سایتهای خبری داخل ایران نشان میدهد دانشگاههایی مثل دانشگاه گرمسار، دانشگاه ایلام و دانشگاه گلستان که تعدادشان کم هم نیست با یک دانشگاه استاندارد خیلی فاصله دارند. مشکل این دانشگاهها زمانی حادتر میشود که در مقطع فوق لیسانس و دکترا دانشجو میپذیرند. در سالهای آخر دهه 80 پذیرش دانشجوی دکترا به امکانات خاصی نیاز نداشت و بسیاری از دانشگاههای کوچک بدون اینکه واقعا ظرفیت تربیت دانشجوی دکترا داشته باشند به سادگی مجوز پذیرش دانشجوی دکترا را گرفتند، با وجود اینکه از زمان شروع تحصیل این دانشجویان مشکلات بزرگی بر سر راه آنان بروز کرده است ولی این دانشگاهها کماکان به پذیرش دانشجوی دکترا ادامه میدهند.
یکی از مشکلات جالب توجهی که اخیرا در برخی از دانشگاهها بروز کرده رسیدن دانشجویان اولین و دومین دورههای پذیرش شده به مرحله دفاع از پایان نامه است. بر اساس آئین نامه دوره دکترا در دانشگاههای وابسته به وزارت علوم، یک دانشجو زمانی مجوز دفاع از پایان نامه را دریافت میکند که حداقل یک مقاله از کار تحقیقاتی در رشته مربوطه خود را به عنوان مولف اول یا دوم در یک مجله معتبر علمی پژوهشی داخلی یا خارجی به چاپ رسانده یا گواهی پذیرش آن را گرفته باشد. این آئین نامه کلی است و هر دانشگاهی برای خود تفسیری از آن را مصوب کرده و بر اساس آن عمل میکند. معمولا هر چه دانشگاه کوچکتر و تجهیزاتش کمتر باشد تفسیر مربوطه پیچیدهتر و عملی کردنش سختتر است، مثلا در سایت یکی از همان دانشگاههای کوچک این بند به این شکل درآمده است:
" دفاع از رساله، مشروط به ارائه دستاوردهای علمی رساله از طریق ارائه پذیرش/ چاپ حداقل دو مقالهی کامل مستخرج از رساله در مجلات علمی پژوهشی معتبر مورد تأييد وزارت علوم كه يكی از آنها دارای نمايه ISI است، میباشد."
از آنجا که چنین دانشگاههایی اساسا نمیتوانند امکانات لازم برای اجرای چنین بندی را فراهم کنند دانشجویان سعی میکنند هر طور شده از فرصت مطالعاتی خارج از کشور استفاده کنند و اغلبشان در همین دوره کوتاه مدت حداکثر 9 ماهه کاری را به سرانجام میرسانند که از نتیجه آن یک مقاله در یک نشریه معتبر پذیرش میگیرد. ظاهرا به نظر میرسد به این نحو نه تنها مشکل دانشجو حل میشود بلکه دانشگاه نيز کمبود امکاناتش را جبران میکند، اما در باطن قضیه داستان دیگری نهفته است. معمولا دانشجو از استاد خارج از کشور خود درخواست میکند نام استاد ایرانی را هم در مقاله بگنجانند و باز هم معمولا استاد خارجی به دلیل اینکه استاد ایرانی هیچ نقشی در تحقیق خارج از کشور ندارد این درخواست را نمیپذیرد و حداکثر اجازه میدهد دانشجو از دانشگاه محل تحصیل خود تشکر کند، در نتیجه دانشجو با مقالهای که اسم استاد راهنمای ایرانی در آن نیست درخواست صدور مجوز دفاع میکند و اینجا کار به مشکل برمیخورد؛ آئین نامه در مورد مولفان مقاله چیزی نگفته اما مفسران در دانشگاه مربوطه میگویند بدیهی است که اسم استاد راهنما باید حتما در مقاله باشد و مقالهای که اسم استاد راهنمای اصلی در آن نباشد مقاله نیست.
این مفسران همان کسانی هستند که در جواب دانشجویانی که از کمبود امکانات و ضعف تجهیزات آزمایشگاهی شکایت دارند دانشجو را به کم کاری و راحت طلبی متهم میکنند و خودشان را به عنوان الگوی مجسم پشتکار و موفقیت مثال میزنند. وقتی دانشجو پذیرش مقاله دوره فرصت مطالعاتی را ارائه میکند کاملا روشن میشود اینکه پس از گذشت 5 سال از شروع دوره نتوانسته از نتیجه کارش در ایران مقاله چاپ کند بیشتر به کوتولهگی دانشگاه مربوطه برمی گردد تا به کم کاری و راحت طلبی او و این دستاوردی نیست که مسئولان دانشگاهها در ایران از آن استقبال کنند. بنابراين بلافاصله برای آن چاره دیگری می اندیشند؛ دانشجو را وادار می کنند از همان نتایج نه چندان قابل قبول مقالهای بنویسد و با پرداخت حدود ۱۵۰ يا ۲۰۰ دلار در مدت کمتر از یک ماه پذیرش آن را دریافت کند.
حالا دیگر مشکلی نیست، حداقل یک مقاله دارای نمایهISI حاصل میشود، ترتیب اسامی و محل انجام تحقیق درست است، آمار مقالات استاد و دانشگاه مربوطه بالا میرود و مبلغی هم به عنوان تشویق مقاله به استادان مولف تعلق میگیرد؛ فقط یک مشکل کوچک به تلخی رخ مینماید؛ با سیاستهای فعلی وزارت علوم کوتولهگی علمی برای سالیان دراز همچنان پابرجا باقی خواهد ماند و محققان واقعی یا سکوت پیشه میکنند یا در کشورهای دیگر می درخشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر