در دولت محمود احمدینژاد فاصلهای چشمگیر بین هنرمندان و سالنهای فرهنگی ایجاد شد، سالنها دیگر جای امن و آرامی برای نویسندگان و هنرمندان نبودند. کمکم سالنهای فرهنگی جای خود را به کافهها دادند. و این کافهها بودند که پاتوق شعرخوانی و دیدار شاعران شده بودند سالنها برای افرادی که وابستگی و نزدیکی با دولت داشتند باقی ماندند. باگذشت دو سال از روی کار آمدن دولت «حسن روحانی» علاوه بر اینکه تلاشهایی که دولت «حسن روحانی»کرده است هنرمندان هنوز به سالنهای فرهنگی بازنگشتهاند، فشارهایی از طرف پلیس هنوز بر کافههای برگزارکننده جلسات هنری و فرهنگی هم وجود دارد. سال گذشته «کافه چرا» به مدیریت رضا شنطیا یکی از پاتوقهای شاعران و نویسندگان بود که پلمپ شد. اما بااینحال کافههایی هستند که هفتگی برنامههای هنری و ادبی دارند. در هفتهای که گذشت «کافه صور» میزبان کتاب «ذبح اسحاق روی موتور سیجی ۱۲۵» نوشته «جواد قاسمی بود. این کتاب شامل سیونه شعر «جواد قاسمی» است که انتشارات نصیرا منتشر کرده است. شعرهای کتاب «ذبح اسحاق روی موتور سیجی ۱۲۵» فضایی عاشقانه و اجتماعی دارد. سادگی در ساختار و بهرهگیری از فضای فرهنگی استان هرمزگان از خصوصیات شعری «جواد قاسمی» محسوب میشود. این شاعر سیوپنج ساله متولد بندرعباس پیشازاین مجموعه شعر «شکل چندم از منی» را منتشر کرده است. در این جلسه شاعران و نویسندگانی مانند «هرمز علیپور»، «علیرضا بهنام»، «بکتاش آبتین» و «مازیار نیستانی» حضورداشتهاند.
علاوه بر گزارش تصویری از «فاطمه گودرزینیا» خواستم قسمتهایی صحبتهای «هرمز علیپور» شاعر موج ناب و «علیرضا بهنام» شاعر و روزنامهنگار را از این جلسه جهت انتشار برای شما در اختیارم بگذارد.
همچنان که بازی میکنی لب هایت را
استخاره کن
من را از کتاب بگیر
روی سینهام با ذغال مرغوب بنویس به اضافه همهی دیوانگیش
در تنی که غرق شده است در خرگوشی فرار کرده از چشم دیگران
بهوشم دار بعد از دو روز نیامدهام
استخاره ام کن
جنون جنوبیام
سر کشیده به دورها
به اسرار قاسمیم
در خواب یک پریزاد پلک می زنم
با عکسی در دست
از کودکیم
هرمز علیپور: اگر بخواهم از لحاظ مضمونی کتاب «ذبح اسحاق روی موتور سیجی ۱۲۵» را بررسی کرد باید بگویم ،در شعر اندیشیهایی متعالی وجود دارد و بدون اندیشیدن به یک موضوع و مفهوم و زیستن با آن نمیتوان در شعر هیچ شاعری خط و ربطی را مشاهده کرد. تنوع شکل صوری را در شعرهای «جواد قاسمی» می توان دید.با اینکه در تمام اشعار زبان یکی است اما اشعار متناسب با مضامین اجرا یا سروده شدهاند. به نظر من شعرهای این مجموعه از لحاظ محتوا، زبان ،اجرا، ساختار خوب و محکمی دارند، و دارای سطرهای بسیار درخشان است.
اینکه چه کفتری در هوا معلق بزند
یا چه کتابی م تواند جایزه نیما را بگیرید
به درد این روزهای محمد ذوالفقاری نمیخورد
همانطوری که چاپ دوم ای سیاه زنگی احتمالا نخورد
نمیشود بشیند و فکر کند
به دو پای آویزان آن سالهای تاتر
که دو پای آویزان روی دستش مانده است
مسئله اصلی محمد ذوالفقاری سیگاریست که می کشد
نه دردی که باید تحملش کند
نه صدای آرشی که از پشت تلفن از مرزها هم عبور می کند
نه راست بودن یا چپ بودن حرفهای بردیا در آینه
به کتاب هایش که رجوع کنید
میتوانید یکی از موشکهایی که بچههایش ساختهاند را
به شورای امنیت نشان بدهید که هیچ بمبی در خود ندارند
و متوجه میشوید
هوای تهران به هوای این روزهایش سازگار نیست
وقتی داروها جن شده اند
و محمد ذوالفقاری بسم الله
اما علیرضا بهنام در مورد این کتاب میگوید: من عموما در مورد مضمون و محتوای یک اثر صحبت نمیکنم و معتقدم مضمون متعلق به شاعر است و ما میتوانیم بیشتر درباره چگونگی اجرای آن مضمون درشکل ادبی بحث کنیم، اما دنیای این اثر آنقدر وسیع است که محتوای آن ما را وادار میکند که در ابتدای امر در واقع از زاویه محتوایی وارد آن شویم. در این سالها کمتر مجموعه شعرهایی را دیدهام که اینقدر به صراحت به سراغ مضامین معاصر بروند و درعین حال از دایرهی اجرای شاعرانه خارج نشوند و بتواند دریافتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به شکلی که از دایرهی شعر خارج و به شعارتبدیل نشود اجرا کند.این موفقیت بزرگی است.و نمونه این اجرای موفق را میتوان در شعری که به «سعید سلطانپور» تقدیم شده یا شعرهای دیگری که به وقایع پنچ سال اخیر کشور اشاره کرده است یافت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر