گفتوگو با «بابک بردبار»
محمد تنگستانی
با گستردهتر شدن و عمومیت موبایلهایی که قابلیت گرفتن عکس را دارند، در سالهای گذشته عکاسی در اجتماع ما، عمومیت زیادی داشته است. به این واسطه اطلاعرسانی در مورد اخبار و اتفاقات اجتماعی، بازتابها و گستردگی بیشتری را به همراه، داشته است. بهطوری که اتفاقاتی مانند، تصادف، دعواهای خیابانی، اعدام فردی در ملاعام و جشنها و مراسمات دیگری که برگزار میشود کمتر از یک ساعت در رسانهها و شبکههای اجتماعی بهواسطه شهروندان ارسال و منتشر میشود. این رواج عکاسی در شناسایی و دستگیری سارقین هم کماهمیت نبوده است. بخشی از اینگونه عکسها در ژانر عکاسی مستند، اجتماعی قرار میگیرند و برخی دیگر عکسهای خانوادگی و خاطرهانگیز هستند. تعدادی دیگر از عکسهای گرفته شده توسط گوشیهای موبایل، عکسهایی بیمصرفاند که بعد از پر شدن حافظه گوشی بدون اینکه لازم باشد جایی دیگر ذخیرهشان کنیم آنها را پاک میکنم. اما آن عکسهایی که در ژانر مستند اجتماعی قرار میگیرند هرچند که توسط شهروندان عادی گرفته شدهاند اما موثر و گاهی پر اهمیت هستند.
عکاسی مستند اجتماعی ژانری در عکاسی است که به موضوعات مردمی با زاویهای بیطرفانه میپردازد. این ژانر، عکسی واقعیتگرا، واقعنما و راستگو را عرضه میکند. اما عکسهای خانوادگی عکسهایی هستند که در دهههای گذشته کموبیش تکتک ما با آنها سروکار داشتهایم، با آنها خاطراتی را مرور کردهایم، با دیدن افرادی که دیگر در بین ما نیستند یادی از آنها کردهایم و گاهی مرور خاطرات سبب رفع دلگیریها و دلتنگیهایمان شده است. در خصوص عکاسی و عکاسی مستند اجتماعی با «بابک بردبار» عکاس سیویک ساله متولد فسا گفتوگویی داشته است. بابک در سالهای گذشته در ایران با رسانههای چاپی و خبرگزاریهای متعددی همکاری داشته است و اکنون ساکن فرانسه است.
عکاسی مستند اجتماعی چه اهمیتی در جامعه میتواند داشته باشد.
ـ عکاسی مستند به تصویر کشیدن اجتماع است. ثبت بیطرفانه و راستگویی یک رخداد است. اهمیت آنهم در نگاهی است که عکاسان به لایههای درونی اجتماع دارند. تا از طریق تأثیر گذاری بر مخاطب، کمکی به طبقات آسیبپذیر و ستم دیده اجتماع داشته باشند. خوشبختانه در سالهای اخیر که مطبوعات نقش مهمی در جامعه ایفا کرده است , عکاسان تا حدی توانستهاند حرف خود را بزنند و عکاسی مستند توانسته جایگاه خود را تثبیت کرده است.
چه تعریفی از عکاسی «مستند اجتماعی» دارید.
ـ بهعکسهایی که بدون مداخله ثبت شوند, با اطلاعرسانی درست و صادقانه از زندگی طبقات مختلف اجتماع، عکاسی «مستند اجتماعی» میگویم. درواقع «ثبت حقیقت» حقیقت اجتماعی که در آن زندگی میکنیم, زیر پوست شهر, زاغه نشینها, کمپ جنگزدگان. یادم میآید در شهر ما کمپی بود به نام اردوگاه «شهید رجایی» که به اردوگاه معروف بود, من هرروز از کنارش رد میشدم و میدیدم که همهچیز برای مردم عادی است اردوگاهی که هنوز ۲۰۰۰ نفر جنگزده در آن زندگی میکنند. مستند اجتماعی برای من عکاسی از همین جنگزدههاست که جنگ خانه و عزیزانشان را گرفته. همین پرترههای کارگران، اسکلتهای فلزی که جانشان را بر کف دست گرفتهاند و با دقت تمام دارند روی مو راه میروند.
در اتفاقات و کودتا انتخاباتی سال هشتاد و هشت، عکاسان این ژانر چه نقشی در خبررسانی اتفاقات داشتند
ـ در جریانات سال هشتاد و هشت عکس و عکاسی نقش خیلی مهمی داشت، من در جریان هستم که وزارت ارشاد مجوز خیلی از دوستان عکاسم را که برای خبرگزاریهای مهم دنیا کار میکردند لغو کرده بود, از طرفی دیگر فرصتی شد که جوانترها بیشتر عکاسی کنند. آن روزها بیشتر مجلهها و روزنامههای دنیا از عکسهای عکاسان ایرانی استفاده میکردند مثل تایم, گاردین. فیگارو, لومند و ... به نظر من آن عکسها سهم زیادی در نشان دادن مردم در خیابان داشتند اما حیف که عکاسان به دلیل نداشتن امنیت مجبور شدند عکسهایشان را بدون نام منتشر کنند. البته چندتایی هم بانام منتشر شد که ختم به بازداشت عکاس شد و متأسفانه عدهای هم مجبور به ترک کشور شدند.
در دهههای گذشته این سؤال همیشه بوده است که عکاسی هنر است یا صنعت. ـ اینکه عکاسی، هنر است یا صنعت از سال ۱۸۳۹ که اولین عکس با استفاده از دوربین عکاسی گرفته شد تا به امروز سؤال بوده است. این سؤال منجر به بحثهای بیپایان در بین افراد بوده است. بحثهای نظیر عکاسی هنر است یا صنعت واقعیت است یا بازنمایی واقعیت مبحث ریشهداری است. باید فکر کرد که عکاسی چه میکند و چیست و چه منظوری دارد, در ژانر مستند، روایتگری عکس است که اهمیت دارد، مهم نیست که آن را هنر بدانیم یا صنعت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر