کلاغها آسمان را سیاه کردهاند. دستهای در آسمان چرخ میزنند. دستهای دیگر روی اجساد نشسته و به خوردن مشغولند. اینجا جنگی خونین بر پا بود. کشمکشی کوچک بر سر آب، ناگهان به جنگی تمام عیار بدل شد. گروه گروه در دو سوی یک نهر صف کشیدند با تفنگ و داس و سنگ و چوب در دستانشان. بوی خون بیقرار در باد گذشت. جنازهها یکی پس از دیگری بر زمین افتادند. بیآبی پیش از این در سرزمینهای دیگر، جنگ و خشونت را رقم زده است. تقریبا هیچ دلیلی وجود ندارد که بتوان امیدوار بود ایرانیان به سرنوشتی مشابه دچار نشوند.
در مقیاسی بزرگ، آب مناقشات بین کشورها را رقم زده است. مطالعه یکی از پژوهشگران دانشگاه اورگان در آمریکا نشان میدهد آب، دلیل اصلی نزاع بین اعراب و اسرائیل، هندوستان و بنگلادش، و آمریکا و مکزیک بوده است. در یک قرن گذشته فقط هفت کشمکش نه چندان جدی ثبت شده که با این مایه حیات بیارتباط بودهاند. در مقابل، ۱۴۵ پیمان منطقهای یا بینالمللی در ارتباط با آب امضا شده است.
جی فامیگلیاتی (Jay Famiglietti)، پژوهشگر دانشگاه ایروان (Irvine) یادداشتی در هافینگتنپست منتشر کرد و در آن به سوابقی مستند از درگیری ۴۵۰۰ ساله بر سر منابع آب در خاورمیانه اشاره کرده است.
او نوشته است: «از من میپرسند امکان دارد یک دهه خشکسالی در سوریه باعث درگیریهای خشونتآمیز شود؟ پاسخ من همیشه همین بوده: بدون شک!» پژوهشگران دیگر نیز به خشونت و درگیریهای سالهای اخیر در این کشور بر اثر کمبود منابع آب اشاره کرده بودند. چندی پیش رییسجمهور آمریکا از ارتباط خشکسالی و جنگ در سوریه سخن گفت.
یمن نیز با بحران شدید آب روبهروست. پیشبینی شده تا ۱۰ سال دیگر جمعیت دو میلیون نفری صنعا پایتخت این کشور، بیآبی مطلق را تجربه کند. گزارش شده۷۰ تا ۸۰ درصد مناقشات در یمن به دلیل بیآبی بوده است. ادامه خشونت در سودان باعث شد که صدها هزار نفر آواره شوند، این جابه جایی میزان مرگ ومیر را به دلیل کمبود آب افزایش داد. خشونت زمانی در کمپ جاما (در جنوب سودان) آغاز شد که میزان آب به شدت کاهش پیدا کرد. در ژوئن ۲۰۱۲ از این کمپ گزارشی منتشر شد که «اینجا حداقل روزی ۱۰ نفر بر اثر بیآبی میمیرند.» در همان سال، کشاورزان ابوسمبل در مصر بیش از ۲۰۰ گردشگر را گروگان گرفتند در اعتراض به کافی نبودن آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی. در گزارش چهارم توسعه منابع آب سازمان ملل آمده است: کاهش جریان ورودی رودخانههایی که سرچشمه آنها در ایران است و به عراق میریزد باعث شده مناقشات محلی در شرق این کشور افزایش یابد.
فامیگلیاتی و همکارانش در مطالعهای منسجم نشان دادهاند کشورهای ایران، ترکیه، سوریه و عراق بین سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ در حدود ۱۴۴ میلیون کیلومتر مکعب آب شیرین از دست داده است؛ این رقم معادل حجم آبی است که در بحرالمیت وجود دارد. به علاوه بیش از ۶۰ درصد این آب از منابع زیرزمینی به تامین شده است. منطقه مورد مطالعه همان عرصهای است که زمانی هلال بارور نام داشت و گهواره تمدن بود.
کمتر از یک سال پیش، فامیگلیاتی در مجله معتبر نیچر (Nature) مقالهای منتشر کرد با عنوان بحران جهانی آبهای زیرزمینی. او در این مقاله نوشت همچنان که خشکسالی جهان را در برمیگیرد سفرههای زیرزمینی با سرعتی بیش از تغذیه مجدد آنها در حال تخلیه شدن هستند. نقشهای که او بر اساس تصاویر ماهوارهای از تخلیه آبهای زیرزمینی تهیه کرده است نشان میدهد ایران جزو کشورهایی است که در شرایط بحرانی قرار داد.
حیات اجتماعی در آستانه فروپاشی
خشکسالی طولانی و بیآبی مطلق، همه زندگی را در ایران میبلعد. دشتهای ایران یکی پس از دیگری فرو میروند. به تدریج سفرههای آب زیرزمینی به سفرههای خاک بدل میشوند و زندگی از این مناطق رخت برمیبندد.
به گزارش سازمان ملل، ایران در میان ده کشوری که بیشترین منابع آب زیرزمینی را در سال ۱۳۸۹ استخراج کردهاند، پس از هند، چین، آمریکا و پاکستان، مقام پنجم را به دست آورده و هر سال ۶۰ کیلومتر مکعب آب از اعماق زمین میکشد. این آب به طور عمده صرف کشاورزی کمبازده میشود. گرچه کاهش ۱۵ درصدی بارندگی و افزایش حدود یک درجه سانتیگراد از عوامل اثرگذار در کاهش منابع آبی به شمار میروند، اما سوء مدیریت و فساد در تمام این سالها کار را به «مرگ زمین» کشاندهاست.
توماس هومر دیکسون (Thomas F. Homer-Dixon) پژوهشگر دانشگاه واترلو در کانادا کتابی در سال ۱۳۷۸ منتشر کرد با عنوان «محیطزیست، کمیابی و خشونت». در این کتاب آمده است: کمبود منابع محیطی میتواند پنج نوع مختلف از تعارض و ناآرامی را ایجاد کند. نخست، افزایش مشاجرهها و درگیریها در سطح محلی. دوم، افزایش نزاعهای قومی-قبیلهای و مهاجرت. سوم، شورشهای خیابانی، راهزنی و کودتا، چهارم، جنگ و پنجم، تعارض بین شمال و جنوب (بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه).
در این کتاب همچنین برآورده شده بود که در سال ۱۳۷۴ میزان سرانه آب در ایران برای هر نفر ۱۷۱۹مترمعکب در سال بوده است. اما در سال ۱۴۰۴ این رقم به ۹۱۶ مترمکعب در سال کاهش مییابد. آمارهای امروز نشان میدهد این پیشبینی خوشبینانه بوده و ایران خیلی زودتر به شرایط بحرانی پا گذاشته است.
به گفته حمید چیتچیان، وزیر نیرو سرانه مصرف آب برای هر ایرانی در ده سال آینده به زیر هزار مترمکعب میرسد. این در حالی است که عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی معتقد است: «در حال حاضر ۷۰درصد جمعیت کشور با سرانه زیر ۹۰۰ مترمکعب آب در سال زندگی میکنند.»
تنش آبی، کمبود آب و کمبود مطلق آب سه عبارتی است که به میزان آب در دسترس میپردازد. بر اساس تعریف سازمان ملل، یک عرصه وقتی وارد تنش آبی میشود که سالانه ۱۷۰۰ مترمکعب آب برای ساکنان آن منطقه در دسترس باشد. این رقم برای کمبود آب ۹۰۰ و برای کمبود مطلق آب ۵۰۰ متر مکعب در سال است. بنابر این تعریف ایران، سالها در شرایط تنش آبی بوده است.
اعتراضهای مردم چهارمحال و بختیاری، اصفهان، قشم و ساکنان فاز دو شهر جدید هشتگرد که در برخی موارد حتی به خشونت کشیده شده، شروع ماجراست. در مقاله روزنامه آفرینش که ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی نیز آن را بازنشر کرده، افزایش و نزاع و خشونت در ایران پیشبینی شده است. پیش از آن ناصر کرمی، استاد دانشگاه برگن نروژ نسبت به این موضوع هشدار داده بود.
خشکسالی، سایه سیاه خود را بر ایران و منطقه گسترده است. سوء مدیریت منابع آب همچنان ادامه دارد. کشاورزی در حال بلعیدن آخرین قطرات آب است. دولت توان و تمرکز خود را برای حل مناقشه هستهای صرف میکند. حتی اگر توافقی حاصل شود، درمانی برای خشکیدگی ایران نیست. زمان از دست میرود. کلاغها از راه میرسد و بر جنازههایی مینشینند که در جنگ آب، جان باختهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر