از خودرو پیاده میشود. به همراه راهنما و بلد محلی گشت مختصری میزند. تفنگ را بر شانه میگذارد و شلیک میکند. کرگدن سیاه ِ رو به انقراض از نفس میافتد. شکارچی کرگدن پس از بیجان کردن جانور اشک در چشمانش حلقه میزند و میگوید این شکار صد در صد به نفع کرگدنهاست.
سیانان این شکار ۳۵۰ هزار دلاری را پا به پای شکارچی اهل تگزاس در نامیبیا به تصویر میکشد. کوری نولتن (Corey Knowlton) گفت جانوری که شکار کرده یکی از چهار کرگدن نر و پیر آن منطقه بوده است. کرگدنهایی وحشی که به جوانترها حمله میکنند و شانس بقا را از آنها میگیرند.
شماری از شکارچیانِ تفنگ به دست، عقیده دارند در راه حفاظت از حیاتوحش و زیستگاهها قدم برمیدارند. مهمترین دستاویزشان این است که با حذف جانورانِ پیرِ خشن به بقای سایر افرادِ جوان ِآن گونه، کمک شایانی میکنند. شکارچیان متمول، همچون کوری نولتن، با پرداخت هزینههای سرسامآور برای رسیدن به تروفه مورد نظرشان ادعا میکنند پولی که خرج کردهاند صرف حفاظت بهتر خواهد شد. همین ادعا را نه تنها شرکتهای شکارِ داخل ایران تکرار میکنند و با آوردن شکارچیان خارجی، مدعی هستند در راه حفاظت گام بر میدارند، بلکه تشکلهای حفاظتگرا مثل حیاتوحش میراث پارسیان و شماری از طرفداران آن نیز به همین مستمسک، اقتدا میکنند.
دستاویزی به نام مارخور
کل یا بزوحشی مارخور (Markhor Goat) گونه مورد مثال طرفداران توسعه شکار در ایران است. بر اساس گزارشهای موجود جمعیت این گونه به لطف شکار ِ تروفه افزایش قابل توجهی داشته است. به عنوان مثال جمعیت مارخور در ۱۹۸۴ در منطقه تورغر (Torghar) در حدود ۲۰۰ راس برآورد شده بود. شمارش سال پیش نشان داد این رقم به سه هزار و ۵۰۰ راس افزایش یافته است. شکار تروفه مارخور در چارچوب برنامه حفاظتی انجام میشود و باید تمام معیارهای این برنامه رعایت شود. به طور مشخص، جمعیت آن باید به اندازه کافی پرشمار باشد تا شکار ورزشی مجوز بگیرد، جمعیت باید حالت پایدار یا فزاینده داشته باشد و البته همه اطلاعات جمعیتی میباید به مسئولان برسد. این برنامه قرار است هم به نفع «مردم محلی» و هم به نفع «کل مارخور» باشد.
نکته مهمتر این که آیا حضور شکارچیان خارجی، باعث نمیشود تضاد و تعارض با شکارچیان داخلی افزایش یابد؟ با نگاهی به تبعیضی که سازمان محیطزیست همه این سالهای اخیر در صدور پروانه شکار بین شکارچی ایران و خارجی قائل شده میتوان این پاسخ را به دست آورد.
اثر شکارچیان طبیعی
فیلمی کوتاه با زیرنویس فارسی در ایرانوایر منتشر شد با عنوان «چگونه گرگها رودخانهها را تغییر دادند». این فیلم نشان میدهد چگونه با معرفی مجدد گرگ پس از ۷۰ سال به پارک ملی یلواستون، وضعیت زیستگاهها به طرز شگفتآوری بهبود پیدا کرده است. نه تنها زیستگاههای خشکی که حتی رودخانهها نیز شرایط بهتری را به نمایش گذاشتهاند. در همان فیلم تاکید میشود که تلاش انسان برای کنترل گوزنها چندان ثمری نداشت. افزایش گوزنها باعث شده بود که پوشش گیاهی منطقه نابود شود. گرگها وقتی به یلواستون راه یافتند گرچه تعدادشان در ابتدا کم بود اما تاثیر غریبی بر طبیعت به جا گذاشتند. گرگها، رفتار گوزنها را تغییر دادند. با تعقیب آنها باعث شدند، گوزنها به بعضی نقاط آن پارک ملی قدم نگذارند.
با این مثال موفق، که لابد مدافعان شکار تروفه آن را استثنایی و اجرایش را بسیار دشوار خواهند خواند، میتوان دریافت که حفاظت شکارچیان ِطبیعی، و نه حذف آنها به چه شکل به حفاظت زیستگاهها کمک میکند. شکار و طرفداران آن را به عنوان واقعیت موجود در جامعه باید پذیرفت و نگاهی غیراحساسی به آن داشت. شکار و شکارچیگری که در عرف برای سالیان متمادی مایه تفاخر بوده و تعلیم آن در دین نیز تاکید شده است. بنابراین به راحتی حذف شدنی نیست. اما شاید بتوان به خادمان شکارچیان فرنگی، محللان شکار تروفه و توجیهگران پدیدههای اکولوژیکی با نمایش همین فیلم کوتاه یادآور شد که بنمایه استدلالشان برای ترویج توریسم شکار به بهانه حفاظت تا چه اندازه متزلزل است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر