محمد تنگستانی
مجموعه شعر «کار سیاه» منتشر شد.
این کتاب مجموعه شعرهای پنج سال گذشته «مهرداد عارفانی» است که به زبان فرانسه ترجمه شده است.
این کتاب را انتشارات لارماتن (L'Harmattan) با ترجمه «مریم بنوآ» منتشر کرده است این انتشارات در حوزههای ادبیات و علوم انسانی فعالیت میکند.
سادگی لحن و ساختار ساده شعری از ویژگیهای شعر «مهرداد عارفانی» محسوب میشود.
از این شاعر ۵۱ ساله اهل شهسوار تاکنون کتابهای «پیچ»، «از این شاخه به آن شاخه» و «آدرس» به زبان فارسی منتشرشده است.
مهرداد عارفانی ساکن بلژیک است و از ده سال پیش مدیرت وبسایت ادبی هشتاد را بر عهده دارد.
این کتاب پیش از این به اسم «پارو بر آبهای سرزمین پوک» در رسانهها معرفی شده بود.
در ادامه گفتوگویی با «مریم بنوآ» و «مهرداد عارفانی» داشتهام که میخوانید:
به چه علت شعر عارفانی را برای ترجمه به زبان فرانسه انتخاب کردید
مریم بنوآ: براى ترجمه شعرها يافتن معادل ساختارى و زبانى برای من و هر مترجم دیگری اهمیت دارد که در شعرهای عارفانی به خاطر انتخاب واژگان این امکان وجود داشت و فضاهای شعری قابل انتقال بودند ، اين كه پس از ترجمه اين حس و ساختار قابلانتقال باشد و يك فرانسوى زبان بتواند با آن ارتباط برقرار كند و به دور از كليشه هاى مرسوم و افتادن در شعار و كپى كارىهاى رايج حرف تازهاى داشته باشد هم مسئله مهمی بود که گمان کردم این شعرها این پتانسیل را دارند. این را هم اضافه کنم که تلاش بسيار سختى بود براى اين همانى دو فرهنگ متفاوت و پيچيده و همين طور چالشهاى عميق فرهنگى بين دو زبان، توجه به اين نكته كه این شعرها و مولف دو وطنه هستند و دو شقه هستند. باید تلاش میکردم شاعری را از ادبیات امروز ایران انتخاب کنم که نه مخاطب فارسي زبانم را از دست بدهم و نه فرانسوى را، همه اینها علت انتخاب من دغدغههای من بودند.
شعرهای ترجمه شده در کتاب «کار سیاه» چه مولفههایی داشت که «مریم بنوآ» به سراغ آنها آمد.
مهرداد عافانی: گمان میکنم شيوه هاى زبانى و ساختارى شعرها و حس مشترك جهانشمول آنها علت انتخاب شعرها بر اساس زمان حال وموقعيت فعلى من بوده است، در این شعرها من تا حد امكان از نوستالژى هاى مرسوم فاصله دارم و این به گمانم یکی از علتهای انتخاب شعرهایم بوده است.
گمان میکنید مؤلفههای شعری شما و ساختار شعرهایتان جذابیتی برای مخاطب فرانسه زبان دارد؟
مهرداد عارفانی: من نميتوانم به اين سوال به طور مشخص پاسخ بدهم ، اما ميتوانم بسنده كنم به تعداد مخاطبين محدودي كه قبل از انتشار كتاب به طور پراكنده نظرشان را گفتهاند ،اين كه ساختارها بسيار ساده و قابل درك است و از پيچيدگىهاى رايج فاصله ى زيادى دارد ، گرايش به سمت همجوار بودن و عدم دخالت در متن و استفاده نكردن از استعارههاى پيچيده و طنز تلخ همجوار با شيوهى مجاز مرسلى و پرتاب شدن تمامى متن به شكل ساختارى در استعارهاى بلند اين ارتباط معناى تاويلى را بيش از پيش ميسر مىكند ، در اين كتاب من تلاش كردهام براى برقرارى تماس با جهان و اين يك آغاز هست براى من وحتماً فراز و فرودهاى بسيارى دارد
شبکههای اجتماعی چه تأثیری در حفظ ارتباط شما با جامعه ایران و شناخت ادبیات و جامعه فرانسه دارد؟
مهرداد عارفانی: شبكههای اجتماعى مانند فيس بوك و... و حتی سايت شخصي خودم در ايجاد اين ارتباط نقش مهمی برای من داشتند این را كتمان نميكنم، مخصوصا فیس بوک را. اما به مرگ مولف پس از اثر باور بیشتری دارم. اين كه جهان متن حيات دارد و زندگى مستقل و در هر بار خواندن دوباره زاده مى شود.
دو شعر از مهرداد عارفانی
کار سیاه
برویم سیاه کار کنیم
بزنیم توی پارلمانترها
اتحادیهی اروپا
سناتورها
وکیل دادگستری
آدم حسابیها
گچ کاری بلدی؟
این دوست از رومانی کاشی کاری حرفهایست
با هم یکی میشویم
من از ایران
تو از بلغار
بگو رفیق لهستانی ات هم بیاید
دور الماس را خط بکش
کارش ظریف است و بوی خون میدهد
این رفیق از کنگو ناراحت میشود
آبجو به آبجو میشویم و هرچه می خواهی
از پاکت سیگار من بردار
نمیخواهد توی کاغذ توتون بپیچی
راحت باش
وقتی ترانهها و سوتها
بدون ترجمه
بدون مرز میشوند
ساعات کار مثل برق میگذرد
جنگ
توی جنگ نمیشود کفش پاشنه بلند پوشید
میشود؟
دامن کوتاه برای جبهه نیست
برای استتار رژ لب نمیزنند
توی شهری که دخترهاش
سینههایی به عریانی آزادی دارند
با پوتین لگد میزنند
هیچ کس آن دیگری را نمیبیند
و تابستان خون گریه میکند
اگر پلیس بفهمد
پر میشود از آژیر
حقوق بشر میریزد از دیوار
ولی با یک ارتش دیوانه که سایه است و نور
و کلاه خودشان گلدان زنگ زدهای
پر از علف های هرز
چگونه میشود جنگید؟
رگبارهاشان شیشهای را نمیشکند
لیوانی از میز پرتاب نمیشود
رد زنجیرهای تانک روی گردنم معلوم است
نه؟
این کافه خیلی دنج است
دختری موبلوند میآید
خمپاره ها روی میز آبجو میشوند
سربازی از توی میز رد میشود
خم راه می رود
کاشی ها در هوا اسلوموشن
هر چه با دوربین عکس میگیرم
نمیشود
سیگاری روشن میکنم
صدای آکاردئون میآید
این شهر شلوغ است
خیلی شلوغ
ولی
تمام جمعیتش فقط یک نفر است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر